سپردن اختيار خود به شيخ در تمام امور
🌱 سپردن اختيار خود به شيخ در تمام امور 🌱
بعضي از بزرگان گفتهاند:
مريد نبايد به هيچ امري از امور ديني و دنيوي ـ کلّي یا جزئي ـ بدون اجازه و ارادهي شيخ اقدام نمايد؛
بلكه بدون اجازه و مصلحت او چيزي نخورد، نياشامد، نپوشد و ... .
همچنين در جميع طاعات و عبادات، بايد از شيخ اجازه بگيرد
و اين يك اصل کلّي در طريق و ارادت است.
مشورت نکردن با شيخ در امور روزمرّه زندگی 🌱
حضرت شيخ محيالدّين بن عربي ـ قدّسسرّه ـ در تدبيرات الهيّه چنین آورده است:
مريد نبايد در امور روزمرّهی زندگی و امور عرفي و رسمي با شيخ مشورت کند
و از شيخ اجازه بگیرد؛
زيرا اين عمل نقيض اصل است.
اصل در ارادت این است که خودسرانه به هيچ کاري اقدام ننماید
و خواستهی خود را به طور کلّي در خواستهی شیخ گم کند.
اگر در کاری با شیخ مشورت کند و شيخ به وي اجازه دهد،
باید هر آيينه به آن کار اقدام نماید؛
زيرا به صلاح او نیست که بر خلاف اصل کاري کند
و اگر اجازه ندهد، باید از آن دوري کند.
اين روش اقويا و ارباب تجريد از اهل ارادت است.
امّا اگر اين قوّت را نداشته و از متأهّلان بوده و به بعضي قيود ضروري مبتلا باشد،
بايد در امور روزمرّهی زندگی با شيخ مشورت نکند
و از او اجازه نخواهد تا مخالفتي از وي صادر نشود.
خودسرانه تدبير نکردن امور 🌱
اگر شيخ در امري از امور دنيوي با وي مشورت کند،
اختيار و اراده و مصلحت شيخ را به خود شيخ عرضه کند
و هرگز رأي و تدبير خود را در آن امر داخل نکند؛
زيرا مشورت کردن شيخ با وي، به این جهت نیست که به عقل و تدبير وي احتياجي دارد و در رأي و فهم خود قصوری ميبيند،
بلکه بنا بر مصلحتي از مصالح خير و امتثال فرمان «وَ شَاوِرهُم فِی الاَمرِ» خواهد بود.
امّا اگر شيخ در مشورت کردن با وي مبالغه کند،
آنچه به ذهنش میرسد عرضه کند؛
زیرا در این حالت، سکوت موجب بیادبی است.
در اخبار صحيح وارد شده است که بعضي از بزرگان صحابه ـ رضی الله عنهم ـ
بعد از مشورت پيغمبر ـ صلّی الله علیه و سلّم ـ با ايشان، در امور تصرّف مينمودهاند
و آنحضرت به قول ايشان عمل ميکرد.