فلسفه ی حج و احکام قربانی

فلسفه ی حج و احکام قربانی
خلاصه

حج یکی از ارکان پنج گانه ی دین مبین اسلام است. حج از عبادات مالی و بدنی است و در نزد امام ابو حنیفه(رح) شخص به محض توانا شدن بر او فرض می شود و به تأخیر انداختن حج بر او جایز نیست. حضرت ابراهیم خلیل(ع) بنا بر دستور خداوند متعال، در مکانی بی آب و علف صدا برآورد و خداوند بلند مرتبه، صدای او را به گوش همه جهانیان رسانید تا با تجدید بیعت با پروردگارشان، از منافع بزرگ مناسک که همبستگی و وحدت و یکپارچگی و شناخت پروردگارشان است، برخوردار شوند.

31 4 00

فلسفه ی حج و احکام قربانی

حمد و ثنا خدایی را که بر بندگان خود منّت نهاد و رسم بندگی را با ریختن خون قربانی در عید قربان و در ایّام حج آموخت تا با این روش، در برابر خداوندی خدا و بندگی خود، گردن نهند. خداوند ـ سبحانه و تعالی ـ ذات مستغنی از عالمیان است و به آنان نیازی ندارد.

خداوند(ج) دین پیامبرش را با کامل کردن دین او «اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم» بر همه ی ادیان فضیلت داد و دین ما را از بهترین ادیان اسلامی و ما را از بهترین امّت ها قرار داد. «کُنتُم خَیرُ اُمَّةٍ اُخرِجَت لِلنَّاس». درود و رحمت خداوند(ج) بر روان پاک پیامبری که به حیث رحمت برای عالمیان مبعوث گردیده است و بر روان پاک آل و اولاد و اصحاب گرامی او باد. پیامبر گرامی اسلام(ص) در رساندن پیغام و دستورات الهی به بندگان که باعث نورانی شدن دل آن ها بود، کوشا بودند و اهمیّت می دادند که دستورات الهی، اعم از فرایض و واجبات را به طور کامل و به بهترین شکل به ما برسانند و برای پیشرفت و استفاده از تجلیات الهی و عروج انسان ها و به خصوص امّت خود، از سنّت ها و مستحبات هم دریغ نکردند.

بدان ای برادر مسلمان!

حج یکی از ارکان پنج گانه ی دین مبین اسلام است. پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «بُنِیَ الاِسلَامُ عَلَی خَمسٍ شَهَادَةِ اَن لَا اِلَهَ اِلَّا اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ وَ اِقَامِ الصَّلَوةِ وَ اِیتَاءِ الزَّکَاةِ وَ صَومِ رَمَضَانَ وَ حَجِّ البَیتِ مَن اِستَطَاعَ اِلَیهِ سَبِیلَا»

«اسلام بر پنج چیز بنا نهاده شده است:

1) شهادت و گواهی بر اینکه هیچ خدایی به جز الله نیست و محمّد(ص) رسول و فرستاده اوست.

2) بر پا داشتن نماز.

3) دادن زکات.

4) روزه گرفتن.

5) حج خانه خدا بر کسانی که توانایی آن را دارند.»

انجام حج، برای هر مسلمان مکلّف و مستطیع، فرض عین است. عبادت بر سه نوع است:

1) عبادت بدنی همچون نماز و روزه.

2) عبادت مالی همچون زکات.

3) عبادت مالی و بدنی همچون حج.

پس حج از عبادات مالی و بدنی است و در نزد امام ابو حنیفه(رح) شخص به محض توانا شدن بر او فرض می شود و به تأخیر انداختن حج بر او جایز نیست.

   بر تو واجب کرد چون حج ذو الجلال
گر کنی تأخیر افتی در ظلال

 

   تـرک غفلـت کـن ز کعبـه رو متـاب
تا که از در گه نباشی رد باب

«وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ استَطَاعَ اِلَیهِ سَبِیلًا» (آل عمران/97) خداوند متعال اصل حج را به واسطه ی این آیه ی کریمه در اسلام مشروع گردانیده است تا مسلمانان در ایّام حج، در زمان و مکان معیّن به زیارت خانه اش بشتابند و سنّت ابراهیمی را به جا آورند و از اعمال ناپسند دوری کنند. وقتی که حضرت ابراهیم خلیل(ع) به دستور خداوند متعال، بنای کعبه را بازسازی کرد، خداوند(ج) از پیامبرش خواست که مردم را به سوی خانه اش فرا خواند. «وَ اَذِّن فِی النَّاسِ بِالحَجِّ یَأتُوکَ رِجَالاً وَ عَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ* لِّیَشهَدُوا مَنَافِعَ لَهُم وَ یَذکُرُوا اسمَ اللهِ فِی اَیَّامٍ مَّعلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الاَنعَامِ فَکُلُوا مِنهَا وَ اَطعِمُوا البَائِسَ الفَقِیرِ» «ای پیامبر(ص) مردم را به حج فرا خوان تا پیاده و سوار بر هر شتر لاغری که از راه دوری رهسپارند به سوی تو آیند تا شاهد منافع خویش گردیده و نام خدا را در روز های معلوم در برابر چهار پایان حلال گوشتی که به آنان روزی داده، یاد کنند. پس بخورید از آن و به درماندگان هم بخورانید» (حج/ 27و 28).

حضرت ابراهیم خلیل(ع) بنا بر دستور خداوند متعال، در مکانی بی آب و علف صدا برآورد و خداوند بلند مرتبه، صدای او را به گوش همه جهانیان رسانید تا با تجدید بیعت با پروردگارشان، از منافع بزرگ مناسک که همبستگی و وحدت و یکپارچگی و شناخت پروردگارشان است، برخوردار شوند.

ای مسلمان! آگاه باش که انسان وقتی بخواهد یکی از شعائر اسلام، مثل حج را به جا بیاورد، لازم است که توشه و بهره ای از شناخت را دارا باشد؛ زیرا چه بسا انسان ها به دلیل ناآگاهی، وقت خود را حتّی در مکان های مقدّس بیهوده تلف می کنند و یا با عمل ریاکارانه در بازگشت از سفر، عمل خود را به علّت استقامت نکردن نابود و تباه می سازند؛ لذا زائر مسلمان باید بداند که در سفر حج که از خانواده و سرزمین خود جدا می گردد، چه می خواهد؟ و متوجّه کجا و خواهان زیارت چه کسی است؟ و چه مقرّرات و آدابی را رعایت کند؟

میهمان خدا باید همه ی علایق و خواسته های نفسانی را از خود دور کند و مادیات و مظاهر دنیوی را کنار بگذارد و از ته دل اعلام کند که اینک منم، دور شده و پاک شده از ظلمات دنیا و فانی از شهوات و هوا پرستی و آن چیزهایی که مورد علاقه ی من بود، آنها را از خود دور کرده و اینک به طرف خانه ی تو سفر می کنم تا در آن مکان، سینه و دل من از رحمت و فیوضات الهی سیراب شود.

ای جوان مسلمان!

حج یعنی توفیق حضور در کلاس معلّمان بزرگ تاریخ بشریّت، حضرت آدم، ابراهیم، اسماعیل و محمّد ـ علیهم الصلوة و السّلام ـ است.

حج، معراج خاک است تا افلاک و مکّه، سکوی پرواز.

حج، بهترین میعاد گاه مسلمانان و تجلّی بخش وحدت امّت اسلامی است.

 

فلسفه ی حج از دیدگاه اهل عرفان

حج منظره ای از مرگ و قیامت است که حالات بعد از مرگ را به نمایش می گذارد. خروج از خانه جهت سفر حج، به سفر آخرت و مرگ می ماند که انسان برای مدّتی از همه ی تعلّقات دل می کند و عدّه ای تا چند ایستگاه انسان را مشایعت و بدرقه می کنند، همانگونه که مرده را بعضی تا اقامه ی نماز جنازه و بعضی تا لب گور مشایعت می کنند.

سفر حج در حقیقت یک هجرت بزرگ است؛ هجرت از خود به خدا و آخرت و به تعبیر حکیم سنائی، حج تجلّی گاه مرگ و نمایش حشر انسان هاست.

سفر کعبه نمودار ره آخرت است    گر چه رمز رهش از صورت دنیا بینند

* * * * *

حج چیست؟ از پا و سر بیرون شدن         کعبه ی دل جستن و در خون شدن

فارغ از ایـن  عالـم  خاکـی شـدن      در  ره عشـق خدا مجنون شدن

در سفر آخرت، برگ برنده و کارنامه ی مثبت از آن کسانی است که «الا من أتی الله بقلب سلیم» با دل پاک و سالم نزد خدا حضور یابند. قلب مؤمن، خانه ی خدا و محلّ نزول انوار و رحمت الهی است؛ از این رو، اهل عرفان ابتدا به دل توجّه نمودند.

مولانا(رح) می فرماید:

ای قوم به حج رفته کجاییـد کجایید؟

معشوق همین جاست، بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

در بادیه سر گشته شما در چه هوایید

گر صورت بی صورت معشوق ببینید

 هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بـدان خانـه برفتیـد

یک بار از این خانـه بـر ایـن بام بـر آیید

احکام عید قربان

یکی از اموری که خداوند(ج) بر پیامبرش واجب گرداند، قربانی کردن در روز مخصوص است.

قربانی برای کسی واجب است که آزاد، مسلمان، مقیم و مال دار باشد؛ برای خود و فرزند صغیری که غنی است. پس برای کسی که آزاد نباشد (برده یا مملوک باشد)، قربانی واجب نیست؛ چون برای واجب شدن قربانی، مالک بودن شرط است؛ ولی برده، مالک هیچ چیز نیست، حتّی نفس خود. باید مسلمان باشد. برای کافر واجب نیست؛ چون قربانی در عید قربان برای قربت است و قربت، خاصّ مسلمانان است. مقیم باشد. برای مسافر تا وقتی که در سفر است و نائبی از خود ندارد، بر او واجب نیست؛ چون همیشه احضار حیوان برای قربانی میسّر نیست.

حیواناتی که قربانی کردن آن ها درست است، عبارت اند از بز و گوسفند برای یک نفر و گاو و شتر برای هفت نفر. اگر کسی بخواهد گاو یا شتری را به تنهایی و یا دو نفره تا هفت نفر قربانی کند، می تواند این کار را انجام دهد، ولی حتماً باید دقّت شود که موقع تقسیم گوشت، تقسیم با ترازو صورت بگیرد نه به صورت جزاف (تقریبی) که در این صورت، قربانی او فایده ای برایش ندارد.

اگر هفت نفر در یک گاو و یا شتری شریک شوند و یکی از شرکا قبل از عید فوت کند و یکی از ورثه ی بزرگ متوفی بگوید: برای خودتان و از طرف پدرم قربانی کنید؛ قربانی جایز است، در غیر این صورت، قربانی کردن درست نیست.

اگر شریکی از آنها نصرانی یا یهودی باشد و یا مرید اللحم (اراده کننده گوشت)، قربانی از هیچ یک از شرکا قبول نیست.

اگر بین دو نفر اشتباه شود و هر کدام قربانی دیگری را ذبح کنند و بعد پی ببرند که اشتباه شده است، قربانی هر دو به طریق استحسان درست است و جریمه ای به هیچ کدام از آن دو تعلّق نمی گیرد.

اگر کسی حیوانی را غصب و آن را قربانی کند، قربانی او جایز است، ولی باید قیمت آن را بپردازد.

اگر قربانی، حیوان شیری باشد، اگر امکان دارد با آب سرد شیرش را عود دهد و اگر دوشید، شیرش را صدقه دهد و استفاده برای خود، مکروه است.

وقت قربانی از بعد از طلوع فجر در روز اوّل یوم النّحر، برابر با دهم ذی الحجّه، شروع می شود و تا سه روز (تا غروب روز دوازدهم) ادامه دارد.

تکبیر تشریق از نماز صبح روز عرفه (روز 9) تا بعد از نماز عصر در روز چهارم (روز 13) بعد از نماز فرض بر مسلمان واجب است و اگر در نماز جماعت، امام فراموش کند، مقتدی باید تکبیر را بگوید.

اگر شخص در روستا یا جایی زندگی می کند که نماز عید ادا نمی شود، به محض طلوع آفتاب قربانی را انجام دهد و اگر در شهر یا در مناطقی که نماز عید برگزار می شود، زندگی می کند، حتماً باید بعد از خواندن نماز عید قربانی کند، در غیر این صورت اگر قبل از طلوع آفتاب و یا قبل از نماز عید قربانی کند، جایز نمی باشد؛ به دلیل این حدیث پیامبر(ص): «من ذبح قبل الصلوة فلیعد ذبیحته و من ذبح بعد الصلوة فقد تم نسکه و اصاب سنة المسلمین» «اگر کسی قربانی خود را قبل از نماز عید ذبح کند، قربانی او درست نیست و باید دوباره قربانی کند و اگر شخصی بعد از نماز عید، قربانی کند، همانا به راستی وظیفه ی خود را انجام داده و به ثوابی که مسلمانان با ادا کردن تکلیف رسیده اند، می رسد.

اگر در حیوانی که برای قربانی انتخاب شده است، علّت هایی وجود داشته باشد، همچون عرجاء(لنگی) که نتواند به مکان قربانی برود (ولی اگر به پای قربانی بعد از بستن آسیبی برسد، قربانی آن حیوان به طریق استحسان درست می باشد) و یا عجفاء (لاغری بیش از حد) و یا عمیاء (دو چشم آن کور باشد) و یا عوراء (یک چشمش کور باشد) قربانی کردن آن درست نیست؛ ولی اگر حیوانی بینایی چشمش ضعیف باشد، اگر ضعیفی آن کمتر از یک سوم باشد، جایز است.

در حیوان دم بریده و یا گوش بریده، اگر عضو بریده شده کمتر از یک سوم باشد، درست است و اگر یک سوم یا بیشتر از آن باشد، درست نیست. حیوان قربانی اگر شاخ نداشته باشد یا خصی و یا دیوانه باشد، جایز است.

سن قربانی اگر بز یا گوسفند باشد، باید یک سال را تمام کرده باشد و یا بچه گوسفندی شش ماهه به اندازه ی گوسفندی یک ساله باشد، به طوری که فرق آن دو معلوم نشود، نیز جایز است. اگر گاو باشد دو سالش و اگر شتر باشد، پنج سالش تمام شده باشد.

کسی که قربانی می کند، از گوشت قربانی خود بخورد و ذخیره کند و مستحب است که یک سوم گوشت را صدقه دهد.

افضل ترین روش در ذبح کردن قربانی این است که مالک با دست خود ذبح کند و اگر نتوانست به دست کس دیگری که در این کار مهارت دارد، بدهد.

اگر بخواهد پوست قربانی را با اجناس مستعمله، مثل کفش، پیراهن و... عوض کند، صحیح می باشد؛ ولی اگر پوست را در برابر پول بفروشد، حتماً باید پول را صدقه دهد.

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)