درباره ما


بسم الله الرحمن الرحیم



طریقه ی عالیه ای که از حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و صحبه و سلّم اخذ و به وسیله حضرت صدیق اکبر رضی الله عنه و حضرت سلمان فارسی رضی الله عنه و دیگر بزرگان، سینه به سینه تا زمان حضرت خواجه بهاءالدّين محمّد بن محمّد بن محمّد (رح) مشهور به شاه نقشبند و ملقّب به «محمّد البخاری» که در قرن هشتم پا به عرصه وجود گذاشت، منتقل شد، به نقشبندیه معروف گشت.

ایشان فعالیّت خود را همچون مشایخ سلف صالح، بر اتباع سنّت و اجتناب از بدعت پایه گذاری کردند و در مدّت حیات شریفشان باعث اصلاح، هدایت و راهنمایی انسان های زیادی گردیدند. بعد از آن حضرت، اکثر خلفای ایشان در مناطق ماوراء النّهر به تبلیغ و تأیید طریقه عالیه نقشبندیه پرداختند و طریقه را گسترش دادند. تا اینکه این امانت گرانقدر براساس مقدّرات الهی به سرزمین هند منتقل شد. در این سرزمین، اعجوبه ­ای صاحب کمال پا به عرصه وجود گذاشت که خداوند تعالی وجود ذی جود ایشان را باعث خیر و برکت بشریّت قرار داد.

ایشان قطب ­المحقّقین، حضرت امام ربّانی مجدّد الف ثانی، شیخ احمد فاروقی سرهندی نقشبندی مجددی (رح) که مجدّد وقت و یکی از بزرگ ترین کسانی که در زمینه عرفان، تحقیقات و مکاشفات دارای درجه والایی است، بودند. آن حضرت احوالات طرق دیگر را نیز در ضمن نقشبندیه به سالکان می­ آموختند. از این زمان طریقه عالیه «نقشبندیه»، به «نقشبندیه مجدّدیه» مشهور شد.

پس از امام ربّانی(رح)، این راه و روش به وسیله خلفای بزرگوارشان ادامه یافت تا اینکه در زمان حاج الحرمین الشریفین، حضرت حاج دوست محمّد صاحب قندهاری نقشبندی مجددی (رح) که در منطقه درّه اسماعیل خان مشغول خدمت و دعوت و تبلیغ طریقه عالیه بودند، به نوعی این طریقه عالیه به وسیله ی بعضی خلفا به کشورهایی همچون  ایران، پاکستان و افغانستان گسترش یافت. یکی از این خلفا و شخصیّت های بزرگ، شهید راه حق، حضرت مولانا شاه امان الله نقشبندی مجددی (رح) است که پس از به پایان رساندن سیر و سلوک و رسیدن به مقام کمال، حضرت حاج دوست محمّد صاحب(رح) ایشان را اجازه تام دادند و با زبان درفشان خود فرمودند: الله تعالي وجود شما را آيه ­اي از آيه ­ها و رحمتي از رحمت هاي خود گردانيده كه مانند آفتاب جهان تاب طلوع كرده است. اميد به كرم الهي چنان است كه همه ی عالم را منوّر خواهد ساخت و مخلوق بي شمار از اثر صحبت شما، رنگين خواهند شد.

نيز فرمودند: اگر در بالاي قلّه ­ها ساكن شويد، ان شاء الله تعالي از بركت پيران كبار ما، در لنگر شما هيچ گاه فتوري نخواهد رسيد. همچنین فرمودند: اگر روي توجّه خود به سوي سنگ خارا نمایيد، همچون موم انگبين گداخته خواهد شد. نیز از فرمایشات ایشان است که: اميد و توقّع به حق ـ سبحانه و تعالی ـ چنان است كه طريقه پيران ما، همه ی عالم و عالميان را بگيرد. پس از آن به ایشان فرمودند: به سوی خراسان بزرگ متوجّه شوید که بهره ی باطنی آن مردم از جانب خدا به شما محوّل شده است.

حضرت مولانا امان الله صاحب (رح) پس از وداع با پیر و مرشد خود، عازم آن منطقه شدند و حوزه فعالیّت ایشان کشورهای آسیای مرکزی، مانند ایران، پاکستان، افغانستان، ترکمنستان و ازبکستان بود. در مدّت حیات خویش شبانه روز به ترویج و تأیید طریقه عالیه پرداختند، تا اینکه این امانت به فرزند بزرگوارشان   حضرت مولانا شاه ولی الله نقشبندی مجددی (رح)، که از تربیت یافتگان محضر ایشان بود، رسید. آن بزرگوار مرکز فعالیّت خود را یکی از مناطق افغانستان به نام پرچمن انتخاب کردند. ایشان نیز مانند پدر بزرگوارشان به تبلیغ و ترویج طریقه عالیه پرداختند و در زمان حیات خویش، بعضی از فرزندان را به نیابت از خود به مناطق مختلف جهت تبلیغ و ترویج طریقه عالیه اعزام نمودند که از آن جمله می توان به سفر مهم حضرت مولانا غوث محمّد نقشبندی مجددی (رح) به  ایران و ترکمنستان و تا نزدیکی بخارای شریف اشاره کرد که باعث ازدیاد یقین و اخلاص بیشتر مردم آن مناطق به طریقه عالیه گردید.

پس از وفات حضرت ولی الله صاحب(رح) در سال 1329 هـ­ . ق فرزند برومند و خلف صالح ایشان حضرت محمّد معصوم ولی نقشبندی مجددی (رح)، که همچون پدر و جدّ بزرگوارشان، مرشدی آگاه و دلسوز و دارای جاذبه ­ای قوی بودند، بر مسند ارشاد نشستند. چه بسیار کسانی که از معارف و انفاس مبارک ایشان بهره مند گردیدند و راه تزکیه و احسان را پیمودند. خانقاه ایشان همواره مرجع و ملجأ اقشار و اصناف مختلف مردم بود. درِ خانقاه به روی همه باز و هر کسی برای هر مطلب و نیازی که آمده بود، مورد اکرام و احترام و توجّه قرار می گرفت و در حالی که از توجّهات و نصایح و مواعظ و یاد الهی ـ که معمول مجالس بزرگان این طایفه علیّه است ـ منوّر گردیده بود، به دیار خویش رهسپار می شد.

همچنین حضرت محمّد معصوم ولی(رح) برادران بزرگوار خویش را به نیابت از خود به مناطق مختلف جهت ترویج طریقه عالیه می فرستادند. یکی از برادرانشان، حضرت محمّد قیّوم ولی نقشبندی مجددی (رح) است که با اجازه ی تام به ایران سفر کردند و در مناطق مختلف، مانند تربت ­جام، خواف، تایباد، سرخس، باخرز و ترکمن صحرا، مریدان بسیاری را به سلک نقشبندان داخل نمودند. ایشان در مدّت حیات اندک خود، خدمات بی نظیری جهت ترویج طریقت انجام دادند و با نفس گرم خود، بندگان خدا را از خمودی و افسردگی و دنیازدگی بیرون ­آوردند و از آنها انسان هایی با شوق و وجد و خدا طلب ساختند. به علّت خدمات صادقانه و زحمات بی دریغشان، بسیار مورد قبول برادر خویش بودند تا اینکه در سن 45 سالگی رخت از جهان بر بستند؛ انّا لله و انّا الیه راجعون.

حضرت حاجی محمّد معصوم ولی(رح) در سال 1376 هـ­.ق به سوی دیار باقی شتافتند و فرزند رشید ایشان حضرت محمّد یوسف نقشبندی مجددی (رح) به جای ایشان بر مسند ارشاد نشستند. این حضرت نیز همچون مشایخ دیگر در وظیفه دعوتگری و تبلیغ روش بزرگان، بسیار کوشا و جدّی بودند و در همه حال به ارشاد و اصلاح مریدان می پرداختند و خلفا را نیز بر این امر خطیر، بسیار تأکید می نمودند. این بزرگوار پس از پنج سال عهده داری مسئولیت ارشاد در سال 1381 هـ.ق از دنیا رحلت فرمودند و شهید راه حق، حضرت مولانا شاه شمس الحق نقشبندی مجددی (رح) عهده دار مسند ارشاد گردیدند.

در زمان حضرت شمس الحق (رح) نیز کار ارشاد و دعوت الی الله و خدمت به بندگان خدا ادامه یافت. فطرت پاک آن حضرت از سویی و تربیت کامل مرشد گرامی حضرت حاجی محمّد معصوم ولی(رح) از سوی دیگر از این بزرگوار، انسانی کامل ساخت. ایشان سیّدی از سادات حسینی بودند که به طریقه عالیه نقشبندیه دعوت و تبلیغ می­ فرمودند؛ وظایف خود را در مقابل خالق خود لحظه ای از یاد نمی بردند و درباره مخلوق خدا غمخوار و دلسوز بودند. ایشان وارث شایسته ­ای برای داعیان و عارفان بزرگ و منبعی از فیض و رحمت لایزال خداوندی و کوهی از استقامت و صدق بودند و در مدّت مسئولیّت خود عدّه ی زیادی را از میان کشورهای افغانستان، ایران و پاکستان و اقوام مختلف مانند: ترکمن، فارس، بلوچ و دیگر طوایف به طریقه نقشبندیه داخل نمودند که هر یک از آنها خود به دعوتگری بزرگ تبدیل شدند. ایشان با بسیاری از مشایخین وقت خود ملاقات و گفت و گو داشتند و برای علما، احترام بسیاری قائل بودند و به بیشتر طلبه های حوزه های دینی از نظر مهیّا ساختن امکانات خدمت می نمودند.

در زمان حیات ایشان، خدمات بی نظیری برای ترویج طریقه عالیه نقشبندیه انجام گرفت. ایشان با کوشش و تلاش فراوان در آن دوران پر فتنه، همچون مجدّدی تأیید دین نمودند؛ از این رو، می بینیم که در بعضی مطالب نقشبندیه مجددیه شمسیه، به مسئولیّت خطیر و مقام والای ایشان اشاره شده است:

آفتاب دین و ملّت حضرت شمس ­الحق است              شاهباز اندر طریقت حضرت شمس ­الحق است

در یکی از سفرهایی که در سال 1346هـ . ش به ایران داشتند، به تجدید چاپ کتاب جامع السّلوک با افزودن برخی ضمائم اقدام کردند که هم اکنون نسخه هایی از آن در کتابخانه های شخصی خاندان و مریدانشان موجود است.

جاذبه ی معنوی آن بزرگوار، مردم را پروانه وار به گردشان جمع می کرد و هر یک به فراخور استعداد خویش از دریای پر فیض و برکت مواعظ و توجّهاتش بهره می برد. متأسفانه آن عارف نامی در سال 1358 هـ . ش به وسیله ی دولت کمونیستی دست نشانده ی شوروی سابق دستگیر شدند و تاکنون مفقودالاثر می باشند.

بعد از حضرت شمس الحق(رح) بنا بر وصیّت وی، برادرش حضرت محمّد مظهر نقشبندی مجددی (رح) عهده دار مسئولیّت ارشاد مریدان گردیدند. دوره ی ارشاد آن حضرت(رح) همراه با مشکلات جهاد و هجرت بود. پس از دستگیری حضرت شمس ­الحق (رح) و اشغال افغانستان به وسیله ی نیروهای شوروی، مصلحت بر این دیده شد که به کشور جمهوری اسلامی ایران هجرت کنند و در جوار حضرت امام رضا(رح) مسکن گزینند.

آن حضرت(رح) در اسفند ماه 1376 هـ.ش دار فانی را وداع گفتند و مریدان و محبّانشان را داغ دار کردند. حقیقتاً ارتحال او که مرشدی دلسوز، عارفی آگاه و کوهی از استقامت بود، برای نزدیکان و مریدانشان بسیار تکان دهنده بود. سپس خلفا و مریدان طبق امر و اشاره حضرت حاج شمس الحق(رح) با فرزندشان حضرت صاحب شاه سیّد عبدالله نقشبندی مجدّدی حفظه الله تعالی دامت برکاته بیعت کردند.

الحمدلله ایشان خلف رشید نیاکانشان می باشند و در این مسیر موفّق بوده اند و هر روز بر رونق خانقاه افزوده گردیده است و کار ارشاد الی الله و خدمت به بندگان خدا همچنان ادامه دارد. همچنین در این دوره به همّت و سعی حضرت ایشان، کتاب های عرفانی بسیاری ترجمه و چاپ گردید که در نوع خود و در این زمانه پر فساد، به حق خدمتی عظیم که دارای ارزش معنوی والاست، انجام شد.

پس به هر دوری ولی ­ای قائم است           تا قیامت آزمایش دائم است

این خلاصه ای از پیشینه خانقاه نقشبندیه شمسیه پرچمنی می باشد که چون بر مبنای طریقت مشهور نقشبندی است، به نام «نقشبندیه» و برای متمایز شدن از سایر خانقاه های نقشبندیه، به نقشبندیه «شمسیه» (مأخوذ از اسم حضرت شمس الحق نقشبندی مجدّدی ـ رحمة الله علیه ـ) نام گذاری گردیده است.


 

در اینجا متن اجازه و خلافت مطلق كه جناب حضرت پير دستگير، حاج الحرمین، حضرت حاج دوست محمّد صاحب(رح) به حضرت مولانا امان الله صاحب(رح) دادند، تيمّنًا و تبرّكًا بیان می­ کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

هُوَ اللهُ الَّذِيْ لَا اِلَهَ اِلَّا هُوَ نَحْمَدُهُ وَ نُصَلِّيْ عَلَي نَبِيِّهِ وَ نُسَلِّمُ وَ عَلَي آلِهِ الْكِرَامِ اَمَّا بَعْدُ فَيَقُوْلُ الْعَبْدُ الْفَقِيْرُ اللَّاشَيْءُ دوسـت محمّد نقشبندي احمدي كَانَ اللهُ لَهُ عِوَضًا عَنْ كُلِّ شَيْءٍ اِنَّ الْاَخَ الصَّـالِحَ مُلَّا اَمَانُ اللهِ صَاحِبْ سَلَّمَـهُ اللهُ تَعـَالَي عَنِ الْآفَاتِ الظَّاهِرِيَّةِ وَ الْبَاطِنِيَّةِ لَمَّـا اَخَذَ الطَّـرِيْقَةَ النَّقْشْبَنْدِيَّةَ مِـنْ هَذَا الْمِسْكِيْنِ حَصَلَ لَـهُ فَوَائِدُ وَ وَصَلَ اِلَي كَمَالَاتِ الطَّرِيْقَةِ الْاَحْمَدِيَّةِ، ثُمَّ تَوَجَّهْـتُ اِلَيْهِ فِي الطَّرِيْقَةِ الْقَادِرِيَّةِ وَ الْجِشْتِيَّةِ وَ السُّهْرِوَرْدِيَّـةِ وَ الْكُبْرَوِيَّـةِ وَ الْمَدَارِيَّةِ وَ الْقَلَنْدَرِيَّةِ وَ الْقُشَيْرِيَّةِ وَ الْبَهَائِيَّةِ وَ الْفِرْدَوْسِيَّةِ وَ الطَّيْفُوْرِيَّةِ الشَّامِيَّةِ وَ الطَّـارِيَّةِ وَ الطَّيْفُوْرِيَّةِ الْبَسْطَامِيَّـةِ وَ الرَّفَاعِيَّـةِ وَ الْهَمَـدَانِيَّةِ وَ الشَّــاذِلِيَّةِ وَ الْوَفَائِيَّةِ وَ الْمَدَنِيَّةِ وَ الْخَوَاطِـرِيَّةِ وَ الْخِلْوَتِيَّةِ وَ الطَّالِبِيَّـةِ والْخَاتَمِيَّةِ وَ الْغرَابِيَّةِ وَالْاُوَيْسِيَّةِ وَ الرِّزْقِيَّةِ وَ الرَّاشِدِيَّةِ وَ الْبَكْرِيَّـةِ وَ الْجَزُوْلِيَّـةِ وَ الْمَهْدِيَّةِ وَالسُّهَيْلِيَّةِ وَ الْحَلَّاجِيَّةِ وَ الشِّعْبِيَّةِ وَ الصِّدِّيْقِيَّةِ وَ الْكَاذِرُوْنِيَّةِ وَ الْمُحَمَّدِيَّةِ وَ الْاَحْمَدِيَّةِ فَاَجَزْتُ لَـهُ اِجَازَةً مُطْلَقَـةً بَعْدَ الْاِسْتِخَـارَةِ وَ حُصُوْلِ الْاِذْنِ مِنَ اللهِ تَعَـالَي لِاِرْشَادِ الطُّلَّابِ وَ اِلْقَاءِ السَّكِيْنَةِ وَ الْحُـضُوْرِ فِيْ قُـلُوْبِ الْاَحْبَابِ وَ اَخْذِ الْبَيْعَةِ الْمَسْنُونَةِ مِنْ طَالِبِــي الطُّـرُقِ الْمَذْكُوْرَةِ، فَهُوَ خَلِيْفَتِيْ وَ يَدُهُ كَيَدِيْ فَطُـوْبَي لِمَنِ اقْتَدَي بِهِ؛

قَـالَ اللهُ تَعَالَي«اِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ اِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللهَ یَدُ اللهِ فَوقَ اَیدِیهِم» لِكُلِّ الطُّـرُقَاتِ الْمَـذْكُـوْرَةِ مَـعْلُوْمَاتٌ فِـيْ ضِمْنِ الطَّـرِيْقَـةِ النَّقْشْبَنْدِيـَّةِ كَمَـا هُوَ الْمَـذْكُوْرُ فِـيْ مَكْتُوْبَاتِ الْاِمَـامِ الْاَجَـلِّ الْمُجَدِّدِ لِلْاَلْفِ الثَّانِيْ نَاقِلًا عَنِ الْمَشَائِـخِ الْكِبَـارِ حَاضِرًا فِـيْ وَاقِعَاتِ الْحَضَـرَاتِ النَّقْشْبَنْدِيَّةِ وَ الْقَـادِرِيَّةِ وَ الْجِشْتِيَّـةِ وَ السُّهْرِوَرْدِيَّةِ وَ غَيْرِ هِمْ مِنْ جَـمِيْعِ مَشَائِخِ هَـذِهِ الطُّرُقَاتِ، اَنَّ التَّرْبِيَةَ وَ تَحْصِيْلَ الْكَمَالَاتِ اَجَازَ لَـهُ وَ رَخَّصَـهُ فِي الْاِرْشَادِ وَ قُبِلَتِ الْجَـمِيْعُ بِالْاِذْعَانِ فِيْ ضِمْنِ النَّقْشْبَنْدِيَّةِ كَمَا هُـوَ دَأْبُ هَذِهِ اِلَي يَوْمِنَـا. وَ الْمَسْؤُوْلُ مِنَ اللهِ تَعَالَي اَنْ يَعْصِمَـهُ عَمَّا لَايَلِيْقُ وَ يَحْفَظَـهُ عَمَّـا لَا يَنْفَـعُ وَ اسْتِقَامَتُـهُ عَلَي مُتَابَعَةِ سَيِّدِ الْمُـرْسَلِيْـنَ آمِيْنَ آمِيْنَ آمِيْنَ يَارَبَّ الْعَالَمِيْنَ

 

.