مسائل جامع زکات

مسائل جامع زکات
خلاصه

زکات بر شخصی که آزاد، عاقل، بالغ، مسلمان، مالک نصاب و مالکیتش تام و یک سال از مالک شدنش بگذرد، واجب می شود.شرط بودن یک سال،وَ آتوا الزَکَوةَ،مالک تام الاختیار،مقداری است که شارع مشخص میکند

5 5 00

زکات بر شخصی که آزاد، عاقل، بالغ، مسلمان، مالک نصاب و مالکیتش تام و یک سال از مالک شدنش بگذرد، واجب می شود. منظور از واجب بودن زکات در اینجا، یعنی فرض بودن آن است؛ در این مورد خداوند متعال می فرماید: «وَ آتوا الزَکَوةَ» «بدهید زکات مال را».

بنابراین زکات بر مملوک ـ برده ـ (چون اختیار کامل بر مال خود را نداشته و خودش و مالش، مُلک سید و صاحب اوست)، بچه و دیوانه (زیرا زکات عبادت است و عبادت حاصل نمی شود مگر با اختیار؛ و بچه و دیوانه اختیاری در مال خود ندارند)، کافر (زکات عبادت است و عبادت از کافر تحقق پیدا نمی کند) واجب نمی گردد.

مقدار نصاب را پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و سلّم ـ تعیین کرده است؛ چنانچه در ادامه مطلب بیان خواهد شد.

مالک تام الاختیار باشد؛ یعنی اگر کسی اموالش به حد نصاب زکات برسد، اما مقداری از آن را بدهی داشته باشد، به طوری که اگر بدهی اش را از اموالش کسر کنیم، از حد نصاب زکات کمتر شود، زکات بر او واجب نمی گردد.

zekat01-shamsiyeh

شرط بودن یک سال، برای این است که امکان نمو و زیاد شدن را داشته باشد. اگر کسی بدهی داشته باشد به طوری که مقدار یک نصاب مال را احاطه کند، زکات بر حد نصاب واجب نمی شود.

اگر کسی مالش بیشتر از بدهی باشد و باقی مانده بعد از بدهی، به مقدار نصاب برسد، زکات واجب می شود.

حیاطی که برای زندگی باشد، لباس و اثاثیه منزل، وسایل سواری، سلاحی که استفاده شود و وسایل کار، زکات بر اینها واجب نمی گردد.

اگر کسی از شخصی مقدار حد نصاب طلب داشته باشد و آن شخص بدهی را انکار کند و چند سال به همین منوال بگذرد، بعد از چند سال ثابت شود که بدهی داشته است، اگر شخص طلبکار طلب خود را بگیرد و بر سال های گذشته شاهد و یا دلیلی برای ثابت کردن نداشته باشد، زکات سالهای گذشته واجب نمی شود.

اگر کسی مالش را در جایی چال کرد و فراموش کرد که کجا بوده و بعد از چند سال به یادش آمد و آن را پیدا کرد، زکات سال های گذشته بر وی واجب نمی شود. همچنین کسی که مالش مصادره شده باشد و بعد از چند سال برگردانده شود، زکات سال های گذشته بر وی واجب نمی شود.

دادن زکات فقط با نیّت زکات درست است؛ یعنی شخصی که می خواهد زکات دهد، حتماً باید وقت دادن زکات به فقیر و یا وقت جدا کردن مال زکات از مال خود، زکات را نیّت کند. (هدایه ص 187)

اگر کسی بعد از واجب شدن زکات بر مال وی، تمام مال خود را صدقه دهد، زکات از وی ساقط می شود. ولی اگر قسمتی از مالش را صدقه دهد، زکات مقدار صدقه داده شده از عهده او ساقط شده و زکات مال باقی مانده را باید بدهد.

زکات چهار پایان

نصاب: مقداری است که شارع «خداوند ـ سبحانه و تعالی ـ یا پیامبر ـ صلّی الله علیه و سلّم ـ آن را در حیوانات و زمین و بنا بر نبودن نیّت تجارت، تعیین کرده و هر فرد مسلمانی، باید بنا بر امر تعبدی به آن عمل نماید.

کمترین نصاب در شتر 5 عدد است؛ یعنی اگر شخصی کمتر از 5 شتر داشته باشد و نیّت تجارت هم نداشته باشد، زکات بر وی واجب نمی شود.

در زکات حیوانات، سائمه بودن هم شرط است؛ یعنی وقتی از حیوانات زکات واجب می شود که از مراتع استفاده و چَرا کنند و یک سال هم بگذرد.

در هر 5 شتر یک گوسفند تا 9 شتر

در هر10 شتر 2 گوسفند تا 14 شتر

در هر 15 شتر 3 گوسفند تا 19 شتر

در هر 20 شتر 4 گوسفند تا 24 شتر

وقتی که رسید به 25 شتر، یک بنت مخاض «شتری که یک سال را تمام کرده و در سن 2 سالگی است). تا 35 شتر همان یک بنت مخاض

در هر 36 شتر یک بنت لبون (شتری که به سن 3 سالگی داخل شده) تا 45 شتر

در هر 46 شتر یک حِقَّه (شتری که به سن 4 سالگی داخل شده) تا60 شتر

در هر 61 شتر یک حَذَعَه (شتری که به سن 5 سالگی داخل شده) تا 75 شتر

در هر 76 شتر 2 بنت لبون تا 90 شتر

در هر 91 شتر دو حِقَّه تا 120 شتر

بعد از 120 شتر، هر 5 شتر که به 120 شتر اضافه می شود، یک گوسفند اضافه می کنیم؛ مثلاً:

در 125 شتر، دو حقه و یک گوسفند

در 130 شتر، 2 حقه و 2 گوسفند

تا 140 شتر، 2 حقه و 4 گوسفند

در 145 شتر، 2 حقه و یک بنت مخاض تا 150 شتر

در 150 شتر، 3 حقه

بعد از 150 شتر، هر 5 شتری که اضافه می شود، یک گوسفند اضافه می کنیم.

در 155 شتر، 3 حقه و یک گوسفند

در160 شتر، 3 حقه و 2 گوسفند

در 165 شتر، 3 حقه و 3 گوسفند

در170 شتر، 3 حقه و 4 گوسفند

در 175 شتر، 3 حقه و یک بنت مخاض

در 186 شتر 3 حقه و یک بنت لبون؛ وقتی که به 196 شتر رسید، 4 حقه تا 200 شتر و بعد از آن باز قانونی که بعد از 150 شتر را انجام می دادیم را ادامه می دهیم تا الی آخر.

زکات گاو

در کمتر از 30 گاو زکات واجب نیست و یک سال از مالک بودن او هم بگذرد؛ پس اگر شخصی 30 گاو داشته باشد و یک سال هم گذشت، یک تبیع یا تبیعه (گوساله ای که داخل 2 سال شده) واجب می شود.

در 40 گاو، یک مسنه (گاوی که داخل سال سوم شده است).

در 60 گاو، 2 تبیع

در 70 گاو، یک مسنه و یک تبیع

در 80 گاو، 2 مسنه

در 90 گاو، 3 تبیع

در 100 گاو 2 تبیع و یک مسنه

زکات گوسفند

درکمتر از40 گوسفند زکات واجب نیست.

پس اگر شخصی 40 گوسفند داشت و یک سال از مالک بودنش گذشت، یک گوسفند واجب می شود تا 120 گوسفند.

در 121 تا200 گوسفند، 2 گوسفند

در 201 تا 400 گوسفند، 3 گوسفند

در 401 گوسفند، 4 گوسفند و بعد در هر 100 گوسفند، یک گوسفند اضافه می کنیم؛ مثلاً برای 500 گوسفند، 5 گوسفند زکات واجب می گردد.

بز و گوسفند در زکات برابرند. در زکات بز و گوسفند، هم از نر و هم از ماده داده می شود.

در بره و بزغاله و گوساله و بچه شتر، زکات نیست؛ مگر با بزرگترها مخلوط باشند.

اگر مال شخصی بعد از واجب شدن زکات هلاک شود، زکات ساقط می شود.

اگر شخصی که مالک نصاب است، قبل از سال، زکات را تقسیم کند و یا زکات را جلو تر بدهد جائز است.

زکات طلا و نقره

اگر نقره کمتر از200 درهم «و یا 140 مثقال نقره» بود، زکات واجب نمی شود.

در 200 درهم نقره، 5 درهم نقره واجب می شود و در 40 درهم که اضافه می شود، یک درهم اضافه می شود؛

در 240 درهم نقره، 6 درهم و در 280 درهم نقره، 7 درهم زکات واجب می گردد.

اگر در شمش نقره ناخالصی بود، اگر نقره بر ناخالصی غالب بود، ناخالصی تابع نقره شده و از همه ی آن باید زکات داد. ولی اگر ناخالصی بیشتر از نقره بود، باید از قیمت آن زکات داده شود؛ در صورتی که به حد نصاب برسد.

در کمتر از 20 مثقال طلا، زکات واجب نیست و اگر طلا به مقدار 20 مثقال برسد، نیم مثقال زکات واجب می شود و در هر 4 مثقال طلا که بر 20 مثقال اضافه می شود، 2 قیراط بر زکات افزوده می شود؛ یعنی در 24 مثقال طلا، نیم مثقال و 2 قیراط زکات واجب می گردد.

یک مثقال برابر با 4/608 گرم (4 گرم و 608 ثوت) است. 20 مثقال برابر با 92/160 گرم (92 گرم و 160 ثوت) است.

تبصره: در شمش طلا و زیور آلات و ظروف طلا، زکات واجب می شود. واجب شدن زکات در صورتی است که به مقدار حد نصاب برسد و یک سال هم از مالک بودن بگذرد.

بحث زکات در مورد متاع (وسایل) تجارت

در متاع تجارت، از هر جنسی که باشد «بقّالی، پارچه فروشی و ...» وقتی به مقدار نصاب برسد «20 مثقال طلا یا 200 درهم نقره» زکات واجب می شود.

اگر کسی در اول سال، مقدار نصاب داشته باشد و در وسط سال ضرر کرد و از مقدار نصاب کمتر شد و باز دوباره در آخر سال به مقدار نصاب برسد، زکات واجب می شود؛ یعنی کم شدن مقدار نصاب در وسط سال، زکات را ساقط نمی کند.

اگر کسی مقداری طلا و نقره داشت که هیچ کدام به مقدار نصاب نمی رسید، آن دو را از نظر قیمت جمع کنیم، اگر به مقدار نصاب رسید زکات واجب می شود و کالای تجارت نیز با طلا و نقره و پول جمع کرده می شود و بعد از رسیدن به مقدار نصاب، زکات داده می شود.

زراعت و میوه

امام ابو حنفیه ـ رحمة الله علیه ـ می فرماید: از هر چیزی که از زمین رویانده می شود، زیاد باشد یا کم، با آب جاری آب داده شود یا با آب باران، عشر واجب می شود؛ مثل: گندم، جو، میوه، یونجه،گوجه و ... مگر از نی و مانند آن و هیزم و علف کوهی عشر واجب نمی شود.

اگر کسی زمین خود را به وسیله ی کشیدن آب از چاه ـ با دست یا موتور آب ـ آبیاری کند، نصف عشر بپردازد. (زمینهایی که از قنات یا چشمه و یا رود، آب داده می شود، عشر کامل است) و عسلی که در زمین عشری به وجود می آید عشر واجب می گردد؛ کم باشد یا زیاد.

عشر از کل زراعتی که برداشته می شود، باید داده شود؛ قبل از جدا کردن مزد کارگر و اجرت کاشت و برداشت و... (هدایه ص203).

مصارف زکات

زکات و یا عشر به کسی درست است که فقیر، مسکین و یا بدهکار باشد، بطوری که هیچ مالی به مقدار نصاب نداشته باشد و فی سبیل الله و ابن السبیل و طالب علم و مدرس حوزه، بطوری که تمام وقت خود را اختصاص به علم داده و وقت اضافه برای درآمد ندارد؛ ولی برای قاری قرآن درست نیست.

فقیر: کسی که مالی داشته باشد و به حد نصاب نرسد.

مسکین: کسی که هیچ مالی نداشته باشد.

فی سبیل الله: در نزد امام محمد ـ رحمة الله علیه ـ منقطع الحاجی و نزد امام یوسف ـ رحمة الله علیه ـ منقطع الغزاه(مجاهد).

ابن سبیل: کسی که در وطن خود مال زیادی دارد، ولی به مسافرت رفته و امکان رسیدن به مال خود را ندارد.

 زکات دهنده یا عشر دهنده، بین همه اینها تقسیم کند و یا به یکی از آنها بدهد.

 دادن زکات برای شخص کافر درست نیست، ولی صدقه دادن ایرادی ندارد.

با زکات نمی شود مسجد بنا کرد و یا برای مرده کفن خرید و یا بدهی شخص مرده را داد.

زکات دادن به  پدر، پدر بزرگ  الی اخر درست نیست.

زکات دادن به فرزند، نوه، نتیجه الی آخر درست نیست.

زکات دادن زن به شوهر و شوهر به زن درست نیست.

اگر کسی زکات خود را به  شخصی بدهد به گمان اینکه او فقیر است، بعداً معلوم شد که او پولدار بوده یا کافر بوده یا مشخص شود که آن شخص پدر یا فرزند او بوده، نزد امام اعظم ـ رحمة الله علیه ـ و امام محمد ـ رحمة الله علیه ـ احتیاجی به اعاده زکات  به شخص دیگر نیست.

زکات دادن به شخصی که ثروتمند و مالک مقدار نصاب باشد (پول، متاع، حیوانات) جائز نیست.

زکات دادن به شخصی که مالک مقدار نصاب نباشد و فقیر باشد، زکات دادن درست است؛ اگر چه سالم باشد  و بتواند کار کند.

مکروه است اگر به یک شخص فقیر، 200 درهم نقره داده شود و اگر داده شد، جائز است.

نقل کردن زکات از شهری به شهر دیگر مکروه است؛ مگر برای خویشاوندان که فقیرند و یا مردمان آن شهر محتاج تر از شهر خود باشند.

صدقه فطر «فطریه»

فطریه بر کسی که آزاد باشد، واجب است؛ بر برده واجب نیست. مسلمان باشد، برای کافر واجب نیست؛ چون فطریه عبادت است و خاص مسلمان است. مالک مقدار نصاب باشد، اضافه باشد از محل سکونت، جامه و اثاثیه منزل، سواری، سلاح و خادم؛ پس کسی که این شرایط را دارا باشد، فطریه خود و فطریه فرزند کوچک بر وی لازم می شود. فطریه زن و فرزندان بزرگ، اگر چه فقیر باشند و یا فلج، بر او واجب نیست و اگر بدهد، درست می باشد.

زمان دادن فطریه:

 مستحب آن است که فطریه در روز عید فطر و قبل از رفتن به مصلی داده شود و اگر جلوتر از عید فطر هم ادا کرد درست است. اگر فطریه را از روز عید فطر به تأخیر انداخت، فطریه از گردن او ساقط نمی شود و تا سال آینده آن را ادا کند.

از چه چیزی فطریه دادن درست است و به چه مقدار؟

فطریه نصف صاع است از گندم، آرد، کشمش و یک صاع است از خرما  و جو و...

یک صاع برابر با 200 /3 گرم است

* نصف صاع برابر با 600/1 گرم است

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)
مطالب مرتبط