احترام به اساتید

احترام به اساتید
خلاصه

شرافت علم به اندازه شرف و رتبه معلوم است،سعادت خود را در قبول پیر باید دانست و شقاقت خود را در ردّ او،تطهیر نجاسات باطنه،سعادات دنیویّه و اخرویّه

3 5 00

شرافت علم به اندازه شرف و رتبه معلوم است. معلوم هرچند شریف­تر، علم آن عالی­ تر؛ پس علم باطن که صوفیّه به آن ممتازند، اشرف باشد از علم ظاهر که نصیب علمای ظواهر است. بر قیاس شرافت علم ظاهر بر علم حجامت و حیاکت. پس رعایت آداب پیر که علم باطن را از او اخذ کنند، به اضعاف زیاده باشد از رعایت آداب استاد که علم ظاهر از او استفاده نمایند و همچنین رعایت آداب استاد علم ظاهر به اضعاف زیاده است، از رعایت آداب استاد حُجّام و حائّک و همین تفاوت در اصناف علم ظاهری جاری است. استاد علم کلام و فقه اُولی و اَقدم است از استاد علم نحو و صرف، و استاد نحو و صرف اُولی است از استاد علوم فلسفی. با آن­که علوم فلسفی داخل علوم معتبره نیست، اکثر مسائل آن لاطائل است و بی­ حاصل؛ و اقلّ مسائل آن که در کتب اسلامیه اخذ نموده ­اند و تصرفات در آن کرده، از جهل مرکّب خالی نیستند، که عقل را در آن موطن مجال نیست. طور نبوّت ورای طور عقل نظر است.

باید دانست که حقوق پیر، فوق حقوق سایر ارباب حقوق است؛ بلکه نسبت ندارد حقوق پیر به حقوق دیگران. بعد از انعامات حضرت حق سبحانه و احسانات رسول او عَلَیهِ وَ عَلَی آلِهِ الصَّلَوَاتُ وَ التَّسلِیمَاتُ بلکه پیر حقیقی همه، رسول الله است صلی الله تعالی علیه و آله و سلّم. ولادت صوری هرچند از والدین است، اما ولادت معنوی مخصوص به پیر است. ولادت صوری را حیات چند روزه است، و ولادت معنوی را حیات ابدی است. نجاسات معنویّه مرید را پیر است که به قلب و روح خود کَنَّاسی نماید و تطهیر اشکنبه(معده) او می ­فرماید.

در توجّهات که نسبت به بعضی مسترشدان واقع می­ شود، محسوس می گردد، که در تطهیر نجاسات باطنه ایشان، تلوّثی به صاحب توجه نیز می دود و تا زمانی مکدّر می­دارد. پیر است که به توسّل او به خدا می­ رسند عزّ و جلّ، که فوق جمیع سعادات دنیویّه و اخرویّه است. پیر است که به وسیله او نفس امّاره که بالذّات خبیث است، مزکّی و مطهّر م ی­گردد و از امّارگی به اطمینان می­رسد و از کفر جبلّی به اسلام حقیقی می ­آید.

گر بگویم شرح این بی­حد شود

پس سعادت خود را در قبول پیر باید دانست و شقاقت خود را در ردّ او. نَعُوذُ بِاللهِ سُبحَانَهُ مِن ذَلِکَ رضای حق سبحانه را در پس پرده رضای پیر مانده اند؛ تا مرید در مراضی پیر، خود را گم نسازد، به مرضیّات حق سبحانه نرسد. آفتِ مرید، در آزار پیر است. هر زلّتی که بعد آن باشد، تدارک آن ممکن است، اما آزار پیر را به هیچ چیز تدارک نمی­توان نمود. آزار پیر، بیخِ شقاوت است مر مرید را. عِیَاذاً بِاللهِ سُبحَانَهُ مِن ذَلِک.

خللی در معتقدات اسلامیه و فتوری در اتیان احکام شرعیه از نتایج و ثمرات آن است. از احوال و مواجید که به باطن تعلّق دارد خود چه گوید و اثری از احوال اگر با وجود آزار پیر باقی ماند، از استدراج باید شمرد که آخر به خرابی باید کشید و غیر از ضرر نتیجه نخواهد داد؛ وَ السَّلَامُ عَلَی مَنِ اتَّبَعَ الهُدَی.

مطلب 38 از رساله مبدأ و معاد حضرت امام ربانی رحمه الله

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)