بدگمانی، مرضی مهلک و خطرناک

بدگمانی، مرضی مهلک و خطرناک
خلاصه

بدگمانی بر خدا و بندگانش جرمی سنگین و عملی ناپسند است. از دیدگاه قرآن، عاقبت و انجام آن تباهی و خسران است. سه چیز از اسباب هلاکت هستند: ۱ - بخلی که انسان مطیع آن باشد، ۲ - خواهشی که انسان تابع آن باشد،۳ - غرور و خودنمایی انسان.

4 5 00

بدگمانی بر خدا و بندگانش جرمی سنگین و عملی ناپسند است. از دیدگاه قرآن، عاقبت و انجام آن تباهی و خسران است. ریشه ‌ی این جرم در حقیقت فریب نفس، تحقیر دیگران و عیب‌ جویی است و با اوّلین معصیت، شیطان نزدیک ‌تر می شود که اساس آن تکبر و غرور است. خودپسندی و خودفریبی، خیانت و فریب‌ کاری از آن جنایات مهلکی هستند که در حدیث نبوی به آن اشاره شده است: «ثلاث مهلکات: شح مطاع، و هوى متبع، و إعجاب المرء بنفسه.» «سه چیز از اسباب هلاکت هستند:

۱ - بخلی که انسان مطیع آن باشد،

۲ - خواهشی که انسان تابع آن باشد،

۳ - غرور و خودنمایی انسان».

بنابراین بر هر مسلمانی لازم است از هر پست و مقام والا و شأن و شوکت رفیعی که باشد، پایین آمده و در جلوی مردم متواضعانه رفتار نماید. در میان بندگان خدا در تلاش خیره رستگاری و بهبودی فریضه‌ ی خویش را ادا کند. حسن ظن را بر سوء ظن و برائت را بر تهمت ترجیح داده و با مردم چنان اخلاق و برخوردی داشته باشد که مناسب با شأن یک انسان باشد.

انسان‌ها بنابر تقاضای بشری می‌ خورند و می ‌نوشند و در بازار رفت و آمد دارند. انسان مخلوقی آسمانی یا فرشته نیست؛ خلقت او نه از نور است و نه از نار؛ بلکه از همین خاک «مِن حَمَإٍ مَسنُون» آفریده شده است. لذا این اصل فراموش نشود که ما در مورد هیچ شخصی فقط بر ظاهر آن مجاز به قضاوت نیستیم. مسئولیت باطن و اسرار دیگر به عهده‌ ی خداوند می باشند. برای تفتیش و تحقیق، ما مسئول پاره کردن گریبان و دل ‌های مردم نیستیم، بلکه باید قلب ‌ها را به او سپرد و خداوند را حواله ‌ی رازدار قلب ‌ها و علام الغیوب بکنیم.

در این چهارچوب بر مردم احکام اسلام را اجرا نماییم. ما می‌ دانیم که در میان این‌ ها مسافر و معذور وجود دارد و گاهی از مسافر و معذور ظاهراً کاری که خلاف دینداری و شرع باشد، دیده می ‌شود؛ لذا ما نباید بدون آگاهی به ظاهر حکم و قضاوت کرده بدگمان باشیم. هیچ مؤمنی از خیر خالی نیست، گرچه ظاهر آن در منجلاب شرّ و معصیت فرو رفته باشد. معصیت خباثت و گَندگی است؛ مثال آن مانند آب قلتَین است که در آن احتمال ناپاکی باقی نمی ‌ماند. همین‌طور انسانی که به شرّ و معصیت مبتلاست، خیر و خوبی هم در وجود او می باشد، پس خیر و خوبی بر شرّ، غالب می ‌آید؛ «إنَّ الحَسَنَاتِ یُذهِبنَ السَّیئَاتِ». نگاه ما باید بر مردم همانند نگاه دکتری شفیق و دلسوز نسبت به مریض باشد نه مانند نگاه یک پلیس بر مجرم! چه بسا مردم در رتبه و مقام از ما بالاترند.

از زندگی عملی و از درجات آن ‌ها خداوند به خوبی واقف است. در میان اولیاء الله نیز از حیث مادی و معنوی سلسله مراتبی وجود دارد؛ بعضی غنی و بعضی فقیر، بعضی عالم و بعضی عابد هستند. هرگاه با دیگران نسبت به مسأله ‌ای اختلاف نظر پیدا شود، پس آن نگاه مغرض و ناراض فقط بدی ‌ها و خامی ‌ها را می ‌بیند و بس. علما می‌ فرمایند: سعادت و خوشبختی انسان در این است که بر عیب‌ های خویش نظر داشته و در پی اصلاح آنان باشد و هر کسی این طور عمل کند، قطعاً فرصتی برای عیب‌ جویی و عیب ‌گویی دیگران نمی‌ یابد.

هر زمان و هر لحظه که انسان کاملاً در اسلام در بیاید و قوانین و فرامین قرآن و سنت نبوی - صلی الله علیه و سلم - را اسوه و الگوی خود قرار داده و آن ‌ها را در قلب خود جایگزین نماید، یقیناً قلب او دیگر جایی برای هیچ‌ گونه کراهت و بدگمانی پیدا نمی‌ کند؛ چون شعار قرآن و سنت همیشه این بوده و هست که: «إن جَاءَکُم فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا» و «ظنوا بالمؤمنین خیراً». بلکه خداوند متعال خیلی دقیق و با ظرافت تمام، بر اعمال انسان ‌ها نظارت و بدون کمی و کاستی مطابق اعمالشان با آن ‌ها معامله می کند و نسبت به هیچ کسی بدگمان نیست.

همین طور رسول خدا ـ‌ صلی الله علیه و سلّم - با ذکاوت و فراست به امت نظر داشته و به کسی بدگمان نبود. تجربه نشان داده و تاریخ گواه است که بدگمانی در میان ملت‌ ها و اقوام، زن و مرد، علما و آحاد بشریت هیچ گاه مسالمت و اصلاح به ارمغان نیاورده است، بلکه چه آشوب و فتنه‌ هایی در میان آنان به پا کرده است که این جنایت عظیمی علیه بشریت و گناهی بسیار بزرگ است که اتحاد و همدلی مسلمانان را بر هم می ‌زند. چون وقتی که همه‌ی مسلمان ‌ها بر یک‌دیگر بدگمان باشند، پس چگونه خدمت دین را انجام می ‌دهند.

بر ماست که هیچ موقع هم‌ چون اهل ظواهر نباشیم و بر ظاهر بندگان الهی حکم و فیصله ننماییم و در مورد هیچ کسی چنین فکر نکنیم که چون ظاهرش اینچنین است پس صد در صد باطنش نیز چنین است؛ بلکه همیشه «إنَّ أکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقَیکم» را معیار قرار دهیم.

از پروردگار عالم، این امید را دارم که ما را بر منهج قرآن و سنّت و راه صحابه، خادمان دین و سلف صالح استوار بگرداند و دل‌ های ما را پاک و صاف نگه‌ دارد.

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)