حمّام رفتن شرايط و آدابی دارد كه بعضي از آن واجب، بعضي مستحب و بعضي مستحسن است.
حمّام رفتن شرايط و آدابی دارد كه بعضي از آن واجب، بعضي مستحب و بعضي مستحسن است. پوشيده نماند كه نزد ائمّهی اهل حديث به صحّت رسيده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و سلّم هرگز به حمّام نرفته بلكه هرگز حمّام نديده و حمّامي كه در مكّه به حمّام نبي مشهور است در حقیقت موضعي است كه آن حضرت يك بار در آنجا غسل كردهاند و بعدها در آن مکان بنایی بر پا شده است [منظور اين است که پيامبر به حمام هاي عمومي نرفته اند]. امّا در كتب بعضي از علماي حنفي آمده است كه آن حضرت حمّام را ديده بلكه به حمّام نيز رفته است.
امام محمّد علي حكيم ترمذي ـ قدّس الله تعالي سرّه ـ در اصل صد و سي و دوم از كتاب نوادر الاصول به اسناد خود از ابيهريره رضی الله عنه روايت كرده است كه پيغمبر صلی الله علیه و سلّم فرمود: خوب خانهاي است خانه حمّام كه مرد مسلمان به آن وارد ميشود و اين خوبي از اين جهت است كه وقتی مؤمن به آنجا وارد ميشود از حق سبحانه و تعالی بهشت ميخواهد و به حق سبحانه و تعالی از آتش دوزخ پناه ميبرد و بد خانهاي است حجلهي عروسي كه مرد مسلمان به آن داخل ميشود و اين بدي به اين دلیل است كه رغبت وي را به دنيا ميافزايد و آخرت را بر وي فراموش ميگرداند.[ جامع المسانید و المراسیل ج7 ص493 ح ش23875]
حديث مذکور در كتاب ابنالسّني با اندك تفاوتي ذكر گرديده، امّا وي اسناد آن را ضعيف دانسته است. در شرعةالاسلام نیز آمده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و سلّم به مردان اجازهی حمّام رفتن(حمام عمومی) داده است؛ زيرا حرارت آن به ياد آورندهي آتش دوزخ است و رفتن زنان را به حمّام (حمام عمومی)مكروه داشته؛ زیرا در ضمن آن فتنهها و آفتها مندرج است.
اگر چه آداب و شرايط حمّام رفتن در هيچ كتابي ذکر نگردیده مگر ادب ستر عورت چنانچه بعد از اين بیان خواهد شد؛ ليكن آنچه در اين باره لازم است ذکر خواهیم کرد. و بِاللهِ التَّوفيقُ.
حمّام رفتن دارای پنج ادب است:
با پاي چپ وارد شدن و ياد كردن بهشت و دوزخ
هنگام ورود به حمّام، بايد با پاي چپ داخل شود و با پاي راست بيرون آید؛ زيرا حمّام حكم طهارت خانه را دارد و به همین دلیل نماز خواندن و سلام كردن در حمّام مكروه است. منع سلام در حمّام دليل ديگری نیز دارد و آن، اين است كه امکان دارد مسلم عليه [کسي که بر او سلام شده] جُنُب باشد و بر جُنُب، سلام كردن و جواب سلام دادن مكروه است.
امام نوّاوي(رح) در اذكار آورده است كه مستحب است هنگامی که شخص وارد حمّام میشود از خداي تعالي بهشت را بطلبد و از آتش دوزخ به وي پناه برد. بنا بر مضمون آن حديثي كه در مقدمهي اين فصل گذشت.
پوشاندن عورت خود و نگاه نکردن به عورت ديگران
بايد به این امر اهتمام تمام نمايد و در هنگام لُنگ بستن، راه رفتن، نشستن و برخاستن، آب برداشتن، دلاكي كردن، كيسه ماليدن و امثال آن، لُنگ خود را محفوظ نگاه دارد تا از شكاف آن عورت وي دیده نشود و نیز بايد در حمّام به هر طرف نگاه نکند و به کار خود مشغول شود تا از ديدن عورت ديگران ايمن بماند.
در اصل صد و سي و دوم از نوادر الاصول آمده است كه داخل شدن به حمّام دارای آدابی است؛ از جمله اینكه عورت خود را بپوشاند و در گوشهي خلوتی بنشيند و مراقب باشد تا چشمش بر عورت شخصي نیافتد. در همین اصل به روايت ابنعبّاس ـ رضي الله تعالي عنهما ـ آمده است كه پيغمبر صلی الله علیه و سلّم فرمود: بپرهيزيد از وارد شدن به خانهاي كه به آن حمّام گويند. بعضي از اصحاب گفتند: يا رسولالله! آن خانه چرك را از تن ميبرد و بدن را پاك و پاكيزه ميگرداند و انسان را به یاد آتش دوزخ میاندازد. آن حضرت صلی الله علیه و سلّم فرمود: اگر چارهای نيست از اینكه اين كار را بكنيد پس پوشيده به آنجا وارد شويد؛ يعني عورت خود را بپوشانید. [سنن الکبری للبیهقی ج11 ص166 ح ش15053]
امام در شرح حديث مذکور فرموده است كه منع رفتن به حمّام چنانچه از مضمون اين حديث بر می آید به این دلیل است كه مبادا عورت شخصي دیده شود. پس هرگاه اين امر رعايت شود، وارد شدن به حمّام جايز خواهد بود.
حفظ عورت در حمّام خالي و غير آن
امام در اصل سي و دوم از نوادر الاصول نوشته كه در بعضي روايات آمده است: وقتی كسي به حمّام وارد میشود بايد با ادب و حرمت باشد اگرچه حمّام خالي باشد؛ زيرا ممكن است كه بعضي برادران مؤمن از جنس ملائكه و جن آنجا حاضر باشند. در همین اصل، در احاديث صحيح وارد شده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و سلّم به شخصي گفت: عورت خود را بپوشان، مگر از همسر يا کنيز زر خريدهی خود. آن شخص گفت: پس وقتي در مکان خلوتی باشم بر اين محافظت نكنم. آن حضرت صلی الله علیه و سلّم فرمود: حق سبحانه و تعالی سزاوارتر است به اینكه از وي شرم کنند.
اسراف نکردن در آب
بايد بنا بر حكم «لَا تُسْرِفْ فِي الْمَاءِ» اسراف و اتلاف آب را جایز نداند به خصوص در آب گرم. بعضي از پرهیزگاران میگویند كه بدون اجازه نبايد آب را بر ديگري ريخت؛ زيرا كسي که قصد حمّام ميكند نيّت آب ريختن بر تن خود را دارد و اجرت حمّام به همین نيّت ميدهد و صاحب حمّام نيز به این نيّت اجرت ميگيرد كه وي سر و تن خود را بشوید نه از ديگري را، پس آب ريختن بر ديگران جایز نیست. بعضي ديگر میگويند كه آب ريختن بر مردم بدون اجازه صاحب حمّام جایز است؛ زيرا كسي که به حمّام ميرود نيّتش این است كه هر چه میخواهد آب بردارد و در آن تصرّف كند. پس وقتي آب برمیدارد مختار است که با آن خود را بشوید یا بر ديگري بريزد، ليكن اسراف در آن نامشروع است.
پرداختن مزد حمّام و خدّام به طور کامل
بايد وقتي از حمّام بيرون ميآید اجرت حمّامي و دلاك را بر آن وجهی كه مقرّر و معهود است به طور کامل بپردازد و ايشان را از خود راضي گرداند. وقتی كسي مستحمِم[کسي که حمام کرده باشد] را ببيند شرط ادب این است كه به او بگوید: «طَهَّرَکَ اللهُ» [خدا تو را پاك گرداند] يا «طَابَ حَمَّامُكَ» [حمامت به خير باشد(عافيت باشد)] و آنچه بدين ماند.
در اذكار امام نوّاوي(رح) آمده كه امام ابوسعيد متولّي(رح) فرموده است: این قول که وقتي شخصي از حمّام بيرون آيد به او بگويند «طَابَ حَمَّامُكَ» در سنّت هيچ اصلي ندارد، ليكن از مرتضي علي رضی الله عنه روايت شده است كه وقتی مردي را ديد كه از حمّام بیرون آمده بود به او گفت: «طَهُرْتَ فَلَا نَجَسْتَ» [تو پاك شدي و نجس نيستي].
امام نوّاوي(رح) فرموده است كه اگر چه برای بعضي اقوال در سنّت اصلي نیست، ولی اگر كسي جهت زياد شدن الفت و محبّت، به دوست خود چنین سخني بگويد هيچ باكي نيست.