انجام فرامین الهی، از عوامل مهم رفع خشکسالی و احکام نماز استسقاء

انجام فرامین الهی، از عوامل مهم رفع خشکسالی و احکام نماز استسقاء
خلاصه

از آموزه های قرآنی به دست می آید که محدوده تغییرات آب و هوایی بلکه همه بلایا و حوادث طبیعی را نمی بایست به علل و عوامل مادی محدود کرد، بلکه علل و عوامل شبه مادی، غیر مادی و مانند آن وجود دارد که از راه روش های معرفتی دیگر چون معرفت عقلی، (ریاضی، فلسفی) تجریدی، شهودی و مانند آن قابل اثبات یا نفی است. .

6 5 00

از آموزه های قرآنی به دست می آید که محدوده تغییرات آب و هوایی بلکه همه بلایا و حوادث طبیعی را نمی بایست به علل و عوامل مادی محدود کرد، بلکه علل و عوامل شبه مادی، غیر مادی و مانند آن وجود دارد که از راه روش های معرفتی دیگر چون معرفت عقلی، (ریاضی، فلسفی) تجریدی، شهودی و مانند آن قابل اثبات یا نفی است.

بر اساس آموزه های اسلامی، علل و عواملی چون گناه ، ترک امر به معروف و نهی از منکر، وبه جا نیاوردن اوامر ونواهی خداوندو سنت های پاک رسول اکرم صلی الله علیه و سلّم و تکذیب پیامبران یکی از موجبات بلایای طبیعی و تغییرات آب و هوایی است. خداوند در آیاتی از جمله آیات ۹۴ تا ۹۶ سوره اعراف بیان می کند «وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» که تکذیب پیامبران الهى، از عوامل کمبود باران و خشکسالى است. پس این که باران نمی بارد و یا آب های زیر زمینی خشک می شود، هر چند که به ظاهر مرتبط با گرم شدن زمین و مانند آن است، ولی وقتی به علل برتر آن نگاه می شود معلوم می گردد که تکذیب پیامبران و گناه و بی تقوایی موجب شده است تا شرایط آب و هوایی تغییر کند و باران نبارد و چشمه ها و قنات ها خشک شود.

خداوند در آیات ۵۰ و ۵۲ سوره هود «وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلَا تَعْقِلُونَ وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ» از گرفتارى قوم عاد، به کمبود مستمرّ باران به سبب همان تکذیب و بی تقوایی سخن به میان می آورد و یا در آیات ۷ تا ۱۲ سوره نوح «وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا» به قوم نوح اشاره می کند و می فرماید که اینان به همین سبب با کمبود آب و باران مواجه شدند؛ چرا که که نسبت به دعوت های حضرت نوح علیه السلام استکبار می ورزیدند و حاضر به پذیرش آموزه های وحیانی  و دستورات الهی  نبودند.

پس نباید تنها به علل مادی توجه یافت و علل بلایا و حوادث طبیعی را به اسباب طبیعی محدود ساخت؛ البته از آن جایی که خداوند دنیا را به گونه ای آفریده که در چارچوب اسباب مادی کار کند، به طور طبیعی علل غیر مادی در عوامل مادی اثر می گذارد و همین مساله موجب می شود که انسان گمان کند که ایجاد حالت گلخانه ای موجب سیل و بلا و خشکسالی و طوفان و مانند آن است؛ در حالی که حالت گلخانه ای دارای یک علت فوق مادی به نام گناه و بی تقوایی است.

اگر گفته می شود: ان الله ابی ان تجری الامور الا باسبابها؛ خداوند پرهیز دارد امور غیر از اسباب مادی آن جریان یابد، به این معناست که نباید فریب ظاهر اسباب مادی آن را خورد، بلکه از آن جایی که برای هر چیزی ملکوتی است، ملکوت این اسباب طبیعی همین رفتار خوب و بد ماست. از این روست که تقوای بشر موجب می شود تا باران مناسب فرستاده شود (اعراف، آیه ۹۶) و بادها به باروری ابرها کمک کند(حجر، آیه ۲۲) و آن ها را به شکل مناسبی به مناطق مورد نظر منتقل کرده تا در آن جا ببارد.(اعراف، آیه ۵۷؛ فاطر، آیه ۹ و آیات دیگر)

عوامل غیر مادی خشکسالی و ترسالی

از آن چه گفته شد دانسته می شود که عواملی مادی که به نظر عوامل و علل اصلی هستند، تنها اسبابی هستند که متاثر از علل اصلی و ملکوتی و غیر مادی عمل می کنند.

در آیات قرآنی علل اصلی خشکسالی و ترسالی عبارتند از:

ایمان و بی ایمانی : به این معنا که ایمان به خدا و فرستادگان الهی موجب تغییرات آب و هوایی است. اگر امتی به خدا ایمان آورد از برکات آسمانی بهره مند شده و آسمان هماره پرباران و مفید و سازنده برای آنان می بارد.(اعراف، آیه ۹۶؛ نوح، آیات ۱۰ و ۱۱) استقامت بر ایمان موجب می شود که مردمان از باران پر برکت و مفیدی بهره مند شوند.(جن، آیه ۱۶) اما اگر این گونه نبود، دچار خشکسالی خواهند شد.

تقوا و بی تقوایی: مردمی که اهل تقوا باشند خداوند به آنان توجه کرده و شرایط را برای آسایش و ارامش آنان فراهم می آورد و اسباب مادی را در خدمت آنان قرار می دهد که از جمله آن ها ابرها و بادهای باران زاست.(اعراف، آیه ۹۶) اما اگر گناه و بی تقوایی پیشه کنند از باران محروم خواهند شد یا باران به شکل بلا و طوفان و سیل به آنان آسیب می زند.

توبه : از دیگر عوامل غیر مادی می توان به توبه و بازگشت به خدا و ترک گناه اشاره کرد که خداوند در آیاتی از جمله ۵۲ سوره هود به آن اشاره کرده است.

عمل به کتب آسمانی: عمل به کتابهاى آسمانى، از عوامل نزول باران و دیگر مواهب آسمانى است؛ چنان خداوند در آیه ۶۶ سوره مائده به صراحت از این عامل غیر مادی سخن به میان آورده است.

استغفار: از دیگر علل و عوامل غیر مادی که می تواند رحمت الهی را جلب کند و باران رحمت را نازل نماید، استغفار است. خداوند در آیاتی از جمله ۵۲ سوره هود و ۱۰ و ۱۱ سوره نوح از استغفار و طلب آمرزش به درگاه خداوند، به عوامل نزول باران هاى مفید و مستمرّ اشاره کرده است.

استقساء و طلب باران

از آن جایی که علل و اسباب واقعی در بسیاری از امور و زندگی انسان ها ارتباط تنگاتنگی با رفتار و اعمال و عقاید آنان دارد، نمی بایست تغییر مادی در جهان را به علل و عوامل مادی و طبیعی محدود کرد. خداوند بارها تغییرات مهم اجتماعی و غیر اجتماعی و حتی تغییرات زیست محیطی را به دستاوردهای خوب و بد بشر نسبت داده است.

خداوند در آیه ۴۰ سوره روم می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ اَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده، فساد در خشکى و دریا نمودار شده است، تا سزاىِ‏ بعضى از آنچه را که کرده‏اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.

بنابراین، اگر رفتار آدمی در تغییرات طبیعی نقش کلیدی و اصلی را داراست، باید در هر گونه ایجاد تغییر مثبت به آن توجه داشت. به این معنا که با تغییر در عقاید و رفتارهای مردمان موجب تغییرات مثبت و سازنده در شرایط طبیعت و محیط زیست شد و آن را برای آسایش و آرامش بهتر خود به کار گرفت.

حضرت علی رض می‌فرماید: “وقتی بندگان کارهای زشت انجام دهند و دست به گناه بزنند، میوه کم می‌شود و برکات و خیرات نازل نمی‌شوند تا هنگامی که آنان از راه خطا برگردند و توبه کنند.”

خداوند در آیه‌ ۱۰ سوره‌ نوح می‌فرماید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً» “نوح عرض کرد خداوندا، من به این مردم گفتم از گناهان خود توبه کنید، تا آسمان بر شما ببارد.”)”

در حدیث  رسول خدا (ص) فرموند: “ندادن زکات، موجب نیامدن باران می‌شود؛ و اگر رحمت خداوند به چهارپایان نبود، هرگز باران نمی‌آمد.”

رسول خدا (ص) فرموده است: “وقتى خداوند بر امتى غضب کند و عذاب بر آنان نفرستد، نرخ‏ها گران مى ‏شود و عمرها کوتاه مى ‏گردد، تجار سود نمى‏ برند و درخت‏ها میوه ‏نمى‏ دهند و نهرها پر آب نمى‏ شود و باران از مردم قطع مى‏ شود و اشرار برآنان تسلط مى‏ یابند.”

ابر بر ناید پی منع زکات              وز زنا افتد وبا اندر جهات

غیر از آنچه یاد شد، شیوع گناه، کفران نعمت، منع حقوق، کم‌فروشى، ظلم و حیله، ترک امر به معروف و نهى از منکر، ندادن ‏زکات و… نیز، گاهى سبب قطع باران مى‏ شود.

حکایت است: حضرت سلیمان علیه السلام با اصحاب خود براى نماز باران ‏بیرون مى‏رفت. در راه، به مورچه‏ اى برخورد کرد که یکى از پاهایش را به ‏آسمان بلند کرده بود و مى ‏گفت: “خدایا! ما مخلوقات ضعیف تو هستیم و از روزى تو بى‌نیاز نیستیم، پس به سبب گناهان بنى‌آدم، ما را به هلاکت ‏مرسان.

حضرت سلیمان علیه السلام به اصحاب خود فرمود: برگردید! همانا به‌خاطر دعاى غیر خودتان سیراب شدید.

در آموزه های قرآنی و احادیث گوهر بار نبی کریم، توبه و استغفار و دعا از علل و عوامل مثبتی دانسته شده که می تواند تغییرات مثبت و سازنده آب و هوایی را موجب شود.

سلف صالحمان هر وقت به چنین مشکلاتی گرفتار می شدند دست به توبه و انابیت بر داشته وبه پیشگاه خداوند انبیا و دوستان او را وسیله می جستند چنانچه روایت حضرت عمر و حضرت عباس رضی الله عنهما عموی گرامی پیامبر اسلام را شنیده اید،و با دادن صدقات و خیرات و نذز  و.... را به محضر خداوند پیش می کردند تا باشد که خداوند بر طیفل نیکان خود وصدقه که دفع هر بلاست بر گیاهان وحیواناتی که بر اثر گناهان بنی ادم به رنج افتاده اند باران رحمت خویش را سرازیر بگرداند.

و اینک ما وشما باید از گناهان صغیره و کبیره خویش به پیشگاه پروردگار توبه کنیم وبه اوامر ونواهی شرع شریف تابع باشیم و از بی حجابی و بی بندو باری گریزان، واز ظلم وستم وازار خلق خدا بر حذر باشیم زکات اموال را بپردازیم و بر وسع و طاقت خویش صدقه بدهیم  و از خداوند تبارک و تعالی بخواهیم که به بخاطر اولیا و مقربین درگاهش توبه واستغفار ما را بپذیرد وبه خاطر حیوانات بی زبان رحم فرماید وباران رحمت خویش را بر ما گنهکاران سرازیر کندتا باعث رویش گیاهان و......شودو از هلاکت حیوانات و ضرر های گوناگون برای بشر جلوگیری شود

استسقا، از واژه سقی به معنای طلب سقى یا آب‌خواستن است؛ زیرا سقی به معنای آب دادن است و فعل استفعال به معنای طلب و درخواست به کار می رود، پس به معنای درخواست آب دادن می شود.

نماز ‌استسقا در میان مردم و بین عرف شرعى شهرت دارد. نماز استقساء درخواست رفع کمبود آب از خداوند است که در روایات به عنوان یکی از راه‌هاى برطرف ساختن کمبود آب و خشکسالی معرفی شده است.

استسقاء

در کتب فقهی به معنای طلب باران بوسیله دعا و استغفار آمده است. و در نزد حضرت امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله در استسقاء نماز مسنونه ای با جماعت ثابت نشده است. اگر مردم انفرادی خواندند جایز است ولی در نزد امامین(امام یوسف و امام محمد (رحمهم)) امام دو رکعت نماز می خواند مثل نماز عید. در هر دو رکعت قرائت را جهر خوانده و بعد از نماز خطبه می خواند ولی در نزد امام اعظم رحمه الله خطبه وجود ندارد.

نکته: مستحب است که مؤمنان برای استسقاء از شهر بیرون شوند و کودکان را نیز همراه خود ببرند، صدقه بدهند با فروتنی خارج شوند. در زمان استسقاء اهل ذمه حاضر نشود. چون استسقاء طلب رحمت از حق سبحانه و تعالی است ولی بر اهل ذمه لعنت خدا نازل می شود.

اهل ذمه: یهودی و مسیحیانی که در ممالک اسلامی زندگی می کنند و هر سالی طبق قانون مقرر آن مملکت جزیه پرداخت می نمایند.

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)