تواضع و ترک تکبر

تواضع و ترک تکبر
خلاصه

هر آئینه خداوند بمن وحی نمود که فروتنی کنید تا کسی بر کسی ستم نکند و کسی بر کسی ننازد».تواضع یا فروتنی خود را برتر و بالاتر از کسی ندانستن است. تواضع از بارزترین خصوصیات اخلاقی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلّم بود.

5 5 00

تواضع به چه می‌‌گویند؟

تواضع یا فروتنی خود را برتر و بالاتر از کسی ندانستن است، در عوض فرد مسلمان باید هرکس را چه فقیر و چه ضعیف و چه در مقامی پایین‌تر از خودش، بزرگ بدارد. خداوند متعال همه ما را به فروتنی امر نموده و می‌‌فرماید: «وَ اخفِض جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ المُؤمِنِينَ ٢١٥» [الشعراء: 215]. یعنی: «و براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کرده‏ اند بال خود را فرو گستر!»، منظور تواضع و فروتنی در برابر تمام انسان‌ها است. همچنین می‌‌فرماید: «تِلكَ ٱلدَّارُ الأخِرَةُ نَجعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّا فِي الأَرضِ وَلَا فَسَادا وَ العَاقِبَةُ لِلمُتَّقِينَ» [القصص: 83]. یعنی: «آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مى ‏دهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند و فرجام [خوش] از آن پرهیزگاران است».

از فضیل بن عیاض درباره‌ی تواضع سؤال شد. او پاسخ داد: آن است که در برابر حق سرفرود آورده و بدان تن دردهد حتی اگر آن را از کودکی خردسال بشنود آن را بپذیرد و یا اگر از نادان‌ترین مردم بشنود آن را قبول دارد.

حکایت مى‌شود که یک روز مهمانی بر خلیفه عمر بن عبد العزیز وارد شد، در حین نشستن آن‌ها چراغ خاموش شد. عمر بن عبدالعزیز برخاست و آن را روشن نمود. مهمان گفت: یا خلیفه! چرا من و یا یکی از خدمتکاران را به این کار دستور ندادید؟ خلیفه پاسخ داد: برخاستم و عمربن عبدالعزیز بودم و برگشتم و هنوز همان عمر هستم و چیزی از من کاسته نشده است. بهترین انسان‌ها متواضع‌ترین آنان هستند.

تعریف می‌‌کنند که ابوبکر صدیق رضی الله عنه اغلب برای برخی دختران مدینه شیر می‌‌دوشید. زمانی که زمامدار امر خلافت شد، آن دختران گفتند: او اکنون خلیفه است و دیگر برای ما شیر نخواهد دوشید. ولی او همچنان به کمک آنان می‌‌رفت و به خاطر مقامی که داشت تغییری نکرده بود. حضرت ابوبکر رضی الله عنه به کلبه‌ی پیرزنی رفته و کلبه را برایش جارو نموده و به نظافت آن می‌‌پرداخت، برایش غذا آماده نموده و کارهایش را انجام می‌‌داد.

برای مشایعت لشکر مسلمین، که برای نبرد با روم و به فرماندهی اسامه بن زید رضی الله عنه در حرکت بود، حضرت ابوبکر رضی الله عنه از شهر خارج شده و پیاده می‌‌رفت و اسامه سوار بر مرکب خویش، تا آنکه اسامه گفت: ای خلیفه رسول الله، یا سوار شوید و یا آنکه من پیاده خواهم شد. حضرت ابوبکر رضی الله عنه فرمود: قسم به خدا که نه من سوار شده و نه تو پیاده خواهی شد. چه می‌‌شود اگر پاهای من لحظاتی در راه خداوند غبارآلود گردند.

حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه کیسه ی آرد را بر پشت خود نهاده و به خانه‌ی زنی می‌‌برد که برای کودکان یتیم خویش غذایی سراغ ندارد و برایش آتش روشن نموده و تا وقتی در آن می‌‌دمد تا خوب شعله‌ور شود و تا همه‌ی کودکان غذا خورده و سیر گردند از آنجا نمی‌‌رود.

تعریف می‌‌کنند که روزی مردی از سرزمین فارس نامه‌ای را از جانب پادشاه کسری برای خلیفه عمر بن خطاب رضی الله عنه آورد. وقتی وارد مدینه شد، سراغ کاخ خلیفه را گرفت. به او گفتند که خلیفه کاخ ندارد، مرد از این خبر یکه خورد و به همراه یکی از مسلمانان بسوی مکانی که خلیفه در آنجا بود راه افتاد. در حینی که در اطراف مدینه دنبال خلیفه می‌‌گشتند، مردی را یافتند که در زیر درختی خوابیده بود. مرد مسلمان گفت: این همان حضرت عمر بن خطاب است. با دیدن خلیفه‌ی مسلمین که پادشاهان فارس و روم در برابرش سرفرود آورده بودند، تعجب مرد چند برابر شد و گفت: در حکومت خود عدالت برقرار نمودی و امنیت ایجاد کردی و (به آسودگی) خوابیدی ای عمر!.

یک روز بزرگان قریش در حضور سلمان فارسی، که امیر مدائن بود، نشسته بودند و به خویش نازیده و هر کدام از مال و ثروت و حسب و نسب یا مقام خویش تعریف می‌‌نمود، سلمان به آنان فرمود: اما من، ابتدا نطفه‌ای نجس بودم و سپس به مرداری بوگرفته تبدیل شده و آنگاه ترازو را بگذارند و اگر سنگین بود بزرگوار هستم و اگر سبک بود فرومایه‌ای بیش نیستم!.

حضرت ابوبکر رضی الله عنه می‌‌گوید: هیچکسی از مسلمانان دیگری را کوچک نداند، چرا که کوچک‌ترین مسلمانان در نزد خداوند بزرگ است.

چنانچه گفته‌اند: فروتنی، تاجی است بر سر انسان.

تواضع رسول خدا صلی الله علیه و سلّم:

خداوند متعال به پیامبرش صلی الله علیه و سلّم اختیار داد تا میان آنکه پیامبری بنده یا پیامبری پادشاه باشد یکی را برگزیند، پیامبر صلی الله علیه و سلّم بدلیل تواضعی که داشت پیامبر و بنده بودن را برگزید.

تواضع از بارزترین خصوصیات اخلاقی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلّم بود. نمونه‌های بسیاری از فروتنی و تواضع آن حضرت صلی الله علیه و سلّم موجود است از جمله‌ی آن‌ها:

یکبار از حضرت عائشه رضی الله عنها سؤال شد: پیامبر صلی الله علیه و سلّم درمیان خانواده‌اش چگونه رفتار می‌‌کرد؟ پاسخ داد: «كَانَ فِى مِهْنَةِ أَهْلِهِ (يساعدهم)، فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلاَةُ قَامَ إِلَى الصَّلاَةِ». [بخاری] یعنی: «ایشان به کار خانه‌ی خویش مشغول بودند (آنان را کمک می‌‌نمود) و چون هنگام نماز می‌‌رسید، به نماز برمی آمدند».

آن حضرت صلی الله علیه و سلّم خود شیر گوسفندان را دوشیده، کفش‌هایش را می‌‌دوخت، جامه‌اش را وصله می‌‌زد، با خدمتکارش غذا می‌‌خورد، خود از بازار وسایل می‌‌خرید و با دستان خویش حملشان می‌‌کرد، در سلام کردن برطرف مقابل پیشی می‌‌گرفت و با او دست می‌‌داد، برای او فرقی نمی‌‌کرد که آن شخص کوچک باشد یا بزرگ، سیاه باشد یا سرخ و بنده باشد یا آزاد. آن حضرت صلی الله علیه و سلّم خود را از یارانش جدا نکرده و در کارها چه کم و چه زیاد با آنان همکاری می‌‌نمود.

زمانی که پیامبر صلی الله علیه و سلّم مکه را فتح کردند، درحالی وارد آن شدند که سر خویش را بخاطر تواضع در برابر پروردگار جهانیان چنان به زیر افکنده بود که چیزی نمانده بود به پشت شترش برسد. سپس آن حضرت صلی الله علیه و سلّم همه‌ی اهل مکه را بخشیده و از آنان درگذشت و فرمود: «اذْهَبُوا فَأَنْتُمْ الطُّلَقَاءُ». یعنی: «بروید که شما همه آزادید». [سیرة ابن هشام].

انواع تواضع:

تواضع ممکن است در رابطه با خداوند یا در ارتباط فرستاده‌ی او و دیگر مردم باشد. انسان مسلمان در ارتباط با خداوند فروتنی پیشه می‌‌کند تا اعمال اد را قبول فرماید و در برابر او نهایت خضوع و فروتنی را پیش می‌‌گیرد. در مقابل اوامر او نه چون و چرا نموده و نه با افکار یا امیال خویش در برابر آن می‌‌ایستد. همچنین در ارتباط با رسول الله ج با تمسک به سنت و راهنمایی‌هایش تواضع و فروتنی اختیار نموده با ادب و فرمانبری از وی پیروی نموده و در اوامر و نواهی با وی مخالفت نمی‌‌کند.

انسان مسلمان در رابطه با مردم رفتاری متواضع داشته و بر آنان فخر نمی‌‌ورزد. حرمت و ارج آنان را، در هر رتبه و پایه‌ای که باشند، نگاه می‌‌دارد. سخن حق را قبول داشته و بدان گردن می‌‌نهد حال گوینده‌ی آن هرکه باشد فرقی نمی‌‌کند.

فضیلت تواضع:

تواضع خصلتی پسندیده است که بیانگر پاکی نفس انسان بوده و به‌سوی محبت و دوستی و برابری میان مردم رهنمون گشته و باعث گسترش همبستگی میان آنان و کنار رفتن کینه و حسادت و دشمنی از قلب‌هایشان می‌‌گردد. مهم‌تر از همه اینکه تواضع مایه‌ی خشنودی خداوند سبحان می‌‌باشد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و سلّم فرموده است: «مَا نَقَصَتْ صَدَقَةٌ مِنْ مَالٍ وَمَا زَادَ اللَّهُ عَبْدًا بِعَفْوٍ إِلاَّ عِزًّا وَمَا تَوَاضَعَ أَحَدٌ لِلَّهِ إِلاَّ رَفَعَهُ اللَّهُ». [مسلم] یعنی: «هیچ صدقه مال را کم نساخت، و خدا هیچ بنده‌ای را به عفو جز عزت نیفزود، و هیچکس برای خدا فروتنی نکرد، مگر اینکه خداوند او را بلند مرتبه نمود».

همچنین آن حضرت صلی الله علیه و سلّم می‌‌فرماید: «مَنْ تواضع لله رفعه الله». [ابونعیم] یعنی: «هرکه بخاطر خداوند فروتنی کند، خداوند او را بلند مرتبه گرداند». و نیز فرموده است: «إنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَوْحَى إلَيَّ: أَنْ تَوَاضَعُوا، حَتَّى لَا يَبْغِيَ أَحَدٌ عَلَى أَحَدٍ، وَلَا يَفْخَرَ أَحَدٌ عَلَى أَحَدٍ». [مسلم]. یعنی: «هر آئینه خداوند بمن وحی نمود که فروتنی کنید تا کسی بر کسی ستم نکند و کسی بر کسی ننازد».

تکبر:

هرگز سزاوار نیست که انسان تکبر بورزد، چرا که کبریا و عظمت تنها شایسته خداوند است و بس. پیامبر خدا صلی الله علیه و سلّم در یک حدیث قدسی بیان می‌‌دارد: «قَالَ اللَّهُ جل جلاله الْكِبْرِيَاءُ رِدَائِى وَالْعَظَمَةُ إِزَارِى فَمَنْ نَازَعَنِى وَاحِدًا مِنْهُمَا قَذَفْتُهُ فِى النَّارِ». [مسلم و ابوداود و ترمذی] یعنی: «خداوند عز و جل می‌‌فرماید: عزت ازار من است و کبریا ردای من، کسی که با من در یکی از این دو دعوی و کشمکش کند، او را در آتش افکنم».

انسان متکبر فکر می‌‌کند که مقام و جایگاه او از منزلت دیگران بالاتر است، که البته این حالت باعث می‌‌شود دیگران از وی متنفر شده و از دور و برش کنار روند و به همان اندازه در درون خود فرد نیز فساد و تباهی فراوانی را به جای می‌‌گذارد، دیگر نه نصیحتی را می‌‌شنود و نه نظری برای او قابل قبول است و در نهایت جزو انسان‌های مطرود می‌‌گردد.

خداوند متعال می‌‌فرماید: «وَلَا تُصَعِّر خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمشِ فِي الأَرضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُختَال فَخُور ١٨» [لقمان: 18]. یعنی: «و از مردم [به نخوت] رخ برمتاب و در زمین خرامان راه مرو که خدا خودپسند لاف زن را دوست نمى‏ دارد».

متکبران در قرآن کریم به عذابی شدید بیم داده شده‌اند آنجا که خداوند باری تعالی می‌‌فرماید: «سَأَصرِفُ عَن ءَايَتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ» [الأعراف: 146]. یعنی: «به زودى کسانى را که در زمین بناحق تکبر مى‏ ورزند از آیاتم رویگردان سازم...». و می‌‌فرماید: ﴿كَذَٰلِكَ يَطبَعُ ٱللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّار﴾ [غافر: 35]. یعنی: «... این‌گونه خدا بر دل هر متکبر و زورگویى مهر مى‏ نهد».

خداوند-باری تعالى- متکبران را دوست نمی‌‌دارد و پاداش و جایگاه‌شان را آتش دوزخ قرار داده و می‌‌فرماید: «إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ المُستَكبِرِينَ» [النحل: 23]. یعنی: «... او گردنکشان را دوست نمى‏ دارد»، ويقول تعالى: «أَلَيسَ فِي جَهَنَّمَ مَثوى لِّلمُتَكَبِّرِينَ» [الزمر: 60]. یعنی: «... آیا جاى سرکشان در جهنم نیست؟»

شکل‌های متفاوت تکبر:

برخی از انسان‌ها بخاطر علمی که دارند دچار تکبر می‌‌شوند، و دیگران را کوچک می‌‌شمارند، در برابر جواب دیگران و نصیحت‌های آنان او را به خشم می‌‌آورد، به تباهی افتاده و دانش او سودی برایش ندارد. بعضی دیگر از اصل و نسبی که دارد به بلای تکبر گرفتار می‌‌شود و به منزلت آبا و اجداد خویش می‌‌نازد و همه را در منزلتی پایین‌تر از خود دیده و در پی آن مستحق خواری و سرشکستگی از جانب پروردگار می‌‌شود.

برخی نیز بعلت قدرت و مقام و نیرویی که دارند دچار تکبر و خودپسندی گشته و از این رو به آن رو شده و به ظلم و تجاوز به حقوق دیگران دست زده و نابودی و عقوبت شومی را برای خود رقم می‌‌زند.

عده‌ای را نیز ثروت و سامان فراوان از مسیر منحرف ساخته و با ولخرجی و اسراف بر دیگران برتری می‌‌جوید و بدین ترتیب نزد خداوند خطاکار بوده و مال و ثروتش سودی برای او نخواهد داشت.

جزای فرد متکبر:

پیامبر خدا صلی الله علیه و سلّم همگی ما را از تکبر و خودپسندی برحذر داشته و به دوری از آن امر فرموده است تا آنکه از بهشت محروم نگردیم و می‌‌فرماید: «لاَ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِى قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرٍ». [مسلم و ابوداود و ترمذی]. یعنی: «آنکه در دلش به اندازه‌ی ذره‌ای تکبر باشد، به بهشت داخل نمی‌‌شود».

خداوند مردی را بواسطه‌ی تکبری که داشت در زمین فرو برد. پیامبر صلی الله علیه و سلّم در اینمورد می‌‌فرماید: «بَيْنَمَا رَجُلٌ يَمْشِي فِي حُلَّةٍ (ثوب) تُعْجِبُهُ نَفْسُهُ، مُرَجِّلٌ جُمَّتَهُ (صفف شعر رأسه ودهنه)، إِذْ خَسَفَ اللَّهُ بِهِ، فَهُوَ يَتَجَلْجَلُ فِي الأَرْضِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ». [متفق علیه]. یعنی: «در هنگامی که مردی با جامه‌ی زیبا راه می‌‌رفت، درحالی که از خودش خوشش می‌آمد و موی سرش را شانه کرده بود و در رفتار خود کبر می‌‌نمود، خداوند ناگهان او را به زمین فرو برد و او تا روز قیامت در زمین فرو می‌‌رود».

همچنین آن حضرت صلی الله علیه و سلّم می‌‌فرماید: «يُحْشَرُ الْمُتَكَبِّرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْثَالَ الذَّرِّ فِى صُوَرِ الرِّجَالِ يَغْشَاهُمُ الذُّلُّ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَيُسَاقُونَ إِلَى سِجْنٍ فِى جَهَنَّمَ يُسَمَّى بُولَسَ تَعْلُوهُمْ نَارُ الأَنْيَارِ يُسْقَوْنَ مِنْ عُصَارَةِ أَهْلِ النَّارِ طِينَةِ الْخَبَالِ». [ترمذی]. یعنی: «متکبران در روز قیامت همچون مورچگانی ریز در هیئت انسان حشر شده و از هر حقارت و ذلت طرف بر آنان می‌‌بارد. به سوی زندانی در دوزخ کشانده می‌‌شوند که بولس نامیده می‌‌شود. بر آن‌ها آتش همه‌ی آتش‌ها برآمده و از شیره‌ای می‌‌نوشند که از چرک تن دوزخیان است».

در صحیح بخاری از رسول خدا صلی الله علیه و سلّم نقل شده که فرموده است: «حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ لاَ يَرْتَفِعَ شَىْءٌ مِنَ الدُّنْيَا إِلاَّ وَضَعَهُ». یعنی: «بر خدا حق است که هیچ چیزی در دنیا گردن فراز نشود، مگر اینکه خوارش نماید».

لذا شایسته است که هریک از ما کوشش نماید تا در برخوردهایش تواضع را پیشه نموده و بواسطه‌ی مقام و منصب یا ثروت و سامانش بر کسی برتری نجوید. آری، تواضع خصلت بزرگان و تکبر سرشت فرومایگان است.

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)