جایز است که شخص دعوت بخيل، فاسق و رياکار را اجابت نكند و بر آن هيچ گناهي مترتّب نميشود.
اجابت دعوت فقرا و اهل خير و صلاح
به صحّت رسيده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ دعوت غلام زر خريده را اجابت ميکرد. در صحيح بخاري از ابيهريره ـ رضی الله عنه ـ روايت شده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: اگر مرا به پاچهي گوسفندي دعوت کنند یا پاچهي گوسفندي براي من هديه آورند، هر آيينه قبول ميكنم. همچنين در صحيح بخاري از ابن عمر ـ رضي الله عنهما ـ روايت شده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: اگر شما را به پاچهي گوسفندي دعوت كنند، اجابت كنيد [يعني به هر چيزي که کم به نظر مي رسد].
در صحيحين به روايت ابيهريره ـ رضی الله عنه ـ آمده است كه هر كس دعوت دیگری را رد كند به خدا و رسول او عاصي شده است. به صحّت رسيده است كه گاهي آن حضرت را به نان جو و اشكنهي پيه دعوت ميكردند و او قبول ميکرد.
گويند روزي حسن بن علي ـ رضي الله عنهما ـ سواره ميگذشت. جمعي از فقرا بر سر راه وي نشسته بودند و مقداری نان خشك حاضر كرده و در آب ميزدند و ميخوردند. اميرالمؤمنين حسن ـ رضی الله عنه ـ به آنان سلام كرد. جواب دادند و گفتند: اي فرزند رسولخدا! بیایید با ما طعام بخورید. اجابت نمود و گفت: همانا خداوند متكبّران را دوست ندارد. آنگاه فرود آمد و با ايشان بر زمين نشست و آنان را در خوردن طعام همراهی کرد.
اجابت دعوت با وجود روزه بودن
در صحيح مسلم به روايت ابيهريره آمـده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: وقتي يكي از شما را به طعامي دعوت کنند، بايد اجابت كند و اگر روزهدار باشد به نماز مشغول شود و اگر روزه ندارد طعام بخورد. امام نوّاوي(رح) فرموده است كه مقصود از نماز در اين حديث آن است كه برای صاحب طعام، دعاي خير کند. اكثر شارحان حديث بر آنند كه مقصود از نماز در اينجا دعاي مغفرت و بركت برای صاحب طعام است.
در كتاب ابنالسّني و غير آن در معني اين حديث آمده است: اگر روزه ندارد طعام خورد و اگر روزهدار است برای صاحب طعام دعای خیر و برکت کند. بعضي از علما، ظاهر حدیث را اختیار کرده و از آن نماز شرعی را قصد کردهاند. قول اول به صواب نزديکتر است.
بين علما در وجوب دعوت وليمه كه همان طعام نكاح است اختلاف وجود دارد؛ بعضي گفتهاند: اگر كسي را به طعام وليمه دعوت کنند اجابت آن دعوت بر وي واجب است و اگر بدون عذر شرعي از آن مجلس کنارهگیری کند، گنهکار میگردد؛ ولی خوردن طعام بر او واجب نيست، بلكه مستحب است. بعضي دیگر گفتهاند: اجابت دعوت وليمه همچون ساير دعوتها مستحب است نه واجب و اگر كسي بيعذر شرعي از آن مجلس کنارهگیری كند، گنهکار نمیشود و مختار، قول دوّم است.
نپذیرفتن دعوت ظالمان، فاسقان و اهل ريا و مباهات
در اصل هشتاد و دوم از نوادر الاصول در شرح حديثي كه در باب اجابت دعوت وارد شده آمده است: اجابت دعوت، حقّي از حقوق اسلام است و اصل وضع آن به سبب زياد شدن الفت و محبّت است؛ ليكن اگر كسي را به طعامي دعوت کنند كه به خاطر مفاخرت و مباهات و ريا و شهرتطلبی ترتيب داده باشند، وي معذور است و میتواند آن دعوت را اجابت نكند. از پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ در اين باب نهي صادر شده است، چنانچه عكرمه ـ رضی الله عنه ـ روايت ميكند كه آن حضرت از اجابت دعوت رياکاران و خوردن طعام ايشان نهي فرمود.
در شرعةالاسلام آمده است: جایز است که شخص دعوت بخيل، فاسق و رياکار را اجابت نكند و بر آن هيچ گناهي مترتّب نميشود. از ابن مصيّب(رح) روايت شده است كه روزي عدّهای او را به مهماني دعوت کردند و او اجابت نمود. روز دوم دوباره او را خواندند و او هم اجابت كرد. روز سوّم نیز وي را خواندند. این بار قبول نکرد و به جانب بطحا بيرون رفت و گفت: برويد اي اهل ريا و شهرت.
روايت شده است كه روزي فاروق و ذيالنّورين ـ رضي الله عنهما ـ را به طعامي خواندند و ايشان قبول كردند. پس از اینكه بيرون آمدند فاروق ـ رضی الله عنه ـ فرمود: وقتي به اين طعام حاضر شدم، با خود گفتم كه كاش حاضر نميشدم. ذيالنّورين ـ رضی الله عنه ـ پرسيد: علّت چيست؟ گفت: ترسيدم كه اين طعام را به جهت فخر فروشي ترتیب داده باشند. در تاريخ امام يافعي(رح) مذكور است كه شخص باید از اجابت دعوت زنان و خوردن طعام با آنان بپرهيزد.
ناخوانده به طعام كسي حاضر نشدن
بايد بر سفرهي هيچ كس ناخوانده حاضر نشود؛ زيرا در بعضي از احاديث صحيح از آن منع شده است. اگر دو شخص او را در یک زمان به مهماني دعوت کنند، ابتدا به خانهی كسی برود كه به حسب همسايگي به وي نزديكتر است و اگر آن دو در همسايگي برابر باشند اول به خانهی کسی برود كه رابطهی محبّت و دوستی وی با او قويتر است.
در شرعةالاسلام آمده است كه اگر ميان دو كس رابطهی قوي دوستی و محبّت حاکم باشد، جايز است كه ناخوانده بر سفرهي وي حاضر شود؛ به شرط اینكه يقين بداند که صاحب طعام از آمدن او خوشحال و شادمان میشود. اگر كسي را به مهماني دعوت کنند، بر او جایز نیست که بدون اجازهی صاحب طعام، شخص ديگري را همراه خود بر سفرهي وي آورد و برای آن شخص نیز مكروه است كه بدون اجازهی صاحب طعام همراه دعوت شونده بر طعامش حاضر شود.
در صحيحين از ابيمسعود انصاري ـ رضی الله عنه ـ روايت شده است كه مردي پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ را همراه پنج تن از يارانش به مهماني فرا خواند. هنگامی که آن حضرت و یارانش به طرف خانهی میزبان به راه افتادند مردي در پي ايشان آمد تا اينکه به خانهی ميزبان رسيدند. آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: اين مرد ناخوانده به دنبال ما آمده است اگر ميخواهي به وي فرمان ده تا وارد شود و گرنه باز گردد. وي گفت: يا رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ او نیز وارد شود.
کاستن از شدّت گرسنگی پيش از آمدن به خانهي ميزبان
شيخ ابوعبدالله خفيف ـ قدّس الله سرّه ـ حكايت كرده است كه رُوَيم ـ قدّس سرّه ـ در بغداد پس از نماز عيد به من گفت: ابن ابيسعدان ـ یکی از بزرگان اصحاب جنید ـ را ميشناسي؟ گفتم: آري. گفت: برو و به او بگو كه امروز ما را با همنشيني خود خوشحال گرداند. رفتم و او را در خانهای در دهليز يافتم و پيغام را به او رساندم. گفت: اين سفره را به شخصي که در بيرون است بده تا طعام بياورد. گفتم: مگر دعوت ابومحمد رويم را اجابت نميكنيد؟ گفت: آري؛ ليكن از مرتضي علي ـ رضی الله عنه ـ چنین روايت شده است كه حضرت رسول ـ صلی الله علیه و سلم ـ را به مهماني وليمه خواندند. آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: اي علي برخيز و تکّه ناني بياور كه بخوريم تا طعام خوردن ما با مردم نيكو شود، يعني اگر گرسنگي ما فرو نشسته باشد از روي حرص و طمع با مردم طعام نخواهيم خورد. وقتي ابن ابيسعدان اين حديث را نقل كرد من سفره را به آن شخص دادم و او سه قرص نان و كامخ (نان آميخته به سرکه) آورد، خورديم و پس از آن نزد رُوَيم رفتيم.
اطاعت از امر ميزبان و ترک کنجکاوی بیمورد در خانهی او
وقتي مهمان به منزل ميزبان وارد ميشود باید هر جا كه او را مینشاند، بنشيند و از فرمان صاحب خانه سرپیچی نکند؛ زیرا سرپیچی از امر، نهايت بيادبي است. گويند روزي شخصي به خانهی مرتضي علي ـ رضی الله عنه ـ آمد. ايشان رداي مبارك خود را براي او پهن کرد كه بر بالاي آن بنشيند. وي نپذيرفت و گفت: من در آن حدّی نيستم كه بر روي رداي شما بنشينم. امير فرمود: تو مرا خوار كردي نه تعظيم. اگر تو حرمت مرا نگاه ميداشتي امر مرا فرو نميگذاشتي.
مهمان نبايد از ميزبان چيزهايي كه وي ترتيب نداده است، بطلبد و او را به رنج و زحمت بيندازد و از او تقاضای اظهار طعام نكند؛ زیرا آن موجب شرمندگي میزبان ميشود. بزرگان گفتهاند: تقاضاي مهمان بر ميزبان جفاست. مهمان كه با ادب بود منتظر بود نه متقاضي.
در شرعةالاسلام آمده است كه مهمان بايد در خانهي ميزبان هيچ تصرّفی نكند و چشم خود را از نگريستن به هر طرف حفظ کند و رنج و زحمت مهمانی را بر وي آسان گرداند. همچنین براي مهمان جايز نيست كه بر ميزبان حكمي كند و از وي چيزي بطلبد مگر آب يا نمك؛ امّا اگر غير از آن چیزی درخواست كند، فضولي محسوب میشود، مگر اینكه بین ايشان رابطهی محبّت و دوستی خالص حاکم باشد كه در این صورت اگر از مهمان حكم يا طلبي صادر شود، موجب زياد شدن الفت و محبّت میزبان خواهد شد.
در تاريخ امام يافعي(رح) مذكور است كه اگر جمعي از اصحاب، مهمان كسي باشند، هنگام حاضر شدن طعام جایز نيست كه يكي از آن جمع، ديگران را به خوردن چيزی تعارف كند؛ زيرا همه در آن امر مساوي هستند، بنابراین نباید يكي از ميان آنان خود را به چيزي مخصوص و ممتاز گرداند؛ ولي اگر در بین مهمانان شخص بزرگي باشد بر وي جایز است كه ديگران را بر خوردن طعام تعارف کند.
لقمه ندادن در مجلس مهمانی
در مجلس مهماني نبايد اصحاب به يكديگر لقمه دهند. امام يافعي(رح) در تاريخ مرآت الجنان آورده است كه در خانهي مهماني، لقمه دادن اصحاب به يكديگر از جمله مكروهات و از عادات اهل بدعت است؛ امّا اگر به خادم يا طبّاخ لقمه دهند جايز بوده و از جملهی مستحبّات است.
در شرعةالاسلام آمده است كه شرط احتياط این است كه مهمان به خادم و طبّاخ لقمه ندهد؛ چون او را جهت طعام خوردن آوردهاند نه براي طعام دادن. لقمه دادن به گدا، سگ و گربه كه در اطراف اين مجلس باشند، همين حكم را دارد؛ ولي اگر صاحب طعام به خادم، طبّاخ و غير ايشان لقمه دهد از جملهی مستحبّات است.
در صحيح بخاري به روايت ابيهريره ـ رضی الله عنه ـ آمده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: وقتي خادم برای يكي از شما طعام بياورد اگر وي را به طعام خوردن ننشاند بايد يك لقمه يا دو لقمه به او بخوراند؛ زيرا او به طبّاخ در پختن و تهیّهی غذا کمک میکند. علما گفتهاند که اين حديث، دليلی است بر اینكه بر مالك، رعايت کردن مساوات ميان مملوك و نفس خود واجب نيست. حال خادم و مخدوم نيز بر اين قياس است؛ بلكه آنچه بر مالك و مخدوم واجب است، این است كه از هر نوع طعامی كه پيش آيد چه لطيف و چه غیر لطیف باید به مملوك و خادم مقداري از آن بدهد و ايشان را به كلّي محروم نسازد.
نبردن چیزی همراه خود از سفرهی مهمانی
مهمان نبايد هنگام رفتن، چیزی از طعام همراه خود بردارد و مرتكب این عمل ناپسند شود. از سهل بن عبدالله تستري ـ رضی الله عنه ـ نقل شده است كه فرمود: بردن طعام از سفرهی مهمانی، خواري است. بعضي از مشايخ طريقت ـ قدّس الله سرّهم ـ گفتهاند: اگر ميزبان از طبقهی صوفيه و مهمان در نهايت احتياج و اضطرار باشد، بر وي جايز است كه با خود چیزی از طعام بردارد. با وجود اين، بعضي از بزرگان از آن پرهیز کردهاند.
ابن خفيف ـ قدّس سرّه ـ گفته است كه عبدالعزيز بحراني(رح) كه بزرگ و صاحب وقت بود، هنگامی که از شيراز میرفت او را همراهي كردم و با هم از دروازه بيرون رفتيم. ناگاه ابوالخير مالكي ـ كه از بزرگان مشايخ بود ـ را ديديم كه سوار بر استر خود ما را صدا میکرد. همراه خود طعام آورده بود. ايستاديم تا به ما رسيد. گفت: بفرمایید تا با هم اين طعام را بخوريم. ما نیز نشستيم و مقداري خورديم. آنگاه بحراني برخاست و سجّاده را بر دوش انداخت. ابوالخير گفت: كاش از اين طعام ها چيزي با خود بردارید. گفت: مطبخ من پيش رفته است. ابوالخير گفت: پس ما با اين طعامها چه كنيم؟ بحراني گفت: پيش سگان انداز.
علماي دين دربارهی برداشتن طعام از سفرهی مهمانی با یکدیگر اختلاف دارند. بعضي آن را جايز شمرده و گفتهاند كه وقتی ميزبان طعام را پيش مهمان مینهد، در حقيقت او را بر آن مالك ساخته و به او در آن اجازهی تصرّف داده است؛ بنابراین ميتواند كه چيزي از آن همراه خود بردارد یا به خادم، طبّاخ و غیر ایشان از طعام خود لقمه دهد.
بعضي ديگر از علما آن را جایز ندانسته و گفتهاند که آنچه ميزبان پيش مهمان مینهد، براي خوردن است نه اینكه آن را بر ديگري ببخشد يا چیزی از آن با خود بردارد؛ بنابراین شايسته نيست كه از سفره چیزی همراه خود بردارد و منع نيز به اين جهت است.
دعاي خير و بركت براي صاحب طعام پس از جمع شدن سفره
در كتاب ابيداود از جابر بن عبدالله ـ رضی الله عنه ـ روايت شده است كه گفت: ابوالهشيم بن تيهان ـ رضی الله عنه ـ براي پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ طعامي ترتیب داد و آن حضرت را با جمعي از اصحاب ایشان دعوت کرد. وقتي از طعام خوردن فارغ شدند، آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: صاحب خود را جزا دهيد. اصحاب گفتند: يا رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ جزاي وي چيست؟ فرمود: شخصی که به خانهاش داخل شوند و طعامش خورده شود و نوشیدنیاش نوشیده شود برایش دعا کنید چون همان دعا پاداش اوست.
در صحيح مسلم از عبدالله بن جعفر ـ رضی الله عنه ـ روايت شده است كه گفت: پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ نزد پدر من آمد و ما برای ایشان، طعام و ظرفي پر از شير آوردیم... . بعد از خوردن طعام و نوشیدن شیر، پدرم به آن حضرت گفت: يا رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ براي ما دعايي كن. آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «اَللَّهُمَّ بَارِكْ لَهُمْ فِيْ مَا رَزَقْتَهُمْ فَاغْفِرْ لَهُمْ وَ ارْحَمْهُمْ» «خداوندا در آنچه به آنان روزي داده اي بركت بده و آنها را ببخش و به آنها رحم كن».
در سنن ابيداود و غير آن با اسناد صحيح از انس بن مالك ـ رضی الله عنه ـ ثابت شده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ به خانهی سعد بن عباده ـ رضی الله عنه ـ آمد و او برای آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ نان و روغن زيتون آورد. ایشان پس از خوردن آن، اين دعا را كرد: «اَفْطَرَ عِنْدَكُمُ الصَّائِمُوْنَ وَ اَكَلَ طَعَامَكُمُ الْاَبْرَارُ وَ صَلَّتْ عَلَيْكُمُ الْمَلَائِكَةُ» «روزه داران نزد شما افطار كنند و نيكان از غذايتان بخورند و ملائكه بر شما درود بفرستند».
امام نوّاوي(رح) فرمـوده است كه اين قضيه هم براي سعـد بن عباده و هم براي سعد بن معاذ ـ رضي الله عنهما ـ واقع شده است. در كتاب ابنالسّني به روايت انس ـ رضی الله عنه ـ آمده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ هرگاه نزد قومي افطار ميکرد، اين دعا را ميخواند.
اجازه گرفتن از ميزبان برای خارج شدن از خانهی وی
وقتي مهمان از خوردن طعام فارغ شد، باید به حكم آيهي كريمهي «وَ لا مُسْتَأنِسِینَ لِحَدِیثٍ» « و به گفتگو ننشينيد» (احزاب/ 53) به سخن گفتن مشغول نشود، بلكه امر واجبالامتثال «فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُواْ» « و زماني كه غذا را خورديد پراكنده گرديد» (احزاب/ 53) را به كار بسته و از ميزبان اجازهي رفتن خواهد و بعد از اجازه، زود از خانهي ميزبان بيرون آيد، ولی بدون اجازهي میزبان نبايد قدمی بردارد و اگر ميزبان مانع رفتن وی شود و او بفهمد كه ماندن وي مطلوب است، مدّتی بماند و برای رفتن مبالغه و پافشاري نکند و بکوشد که آن مدّت زمانی كه مورد رضايت ميزبان است، بماند نه تا اندازهای که به كدورت و رنجش خاطر ميزبان منجر شود.
در صحيحين به روايت ابيشريح عدوي آمده است كه پيغمبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: برای هيچ مسلماني حلال نيست كه نزد برادر خود تا اندازهای بماند كه او را به گناه افكند؛ يعني ميزبان از مهمان به تنگ آيد و از صحبت و گفتگوی با وي متنفّر شود و اين گناه است و گويا كه مهمان او را به این گناه افكنده است.
در روايت مسلم آمده است كه صحابه از آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ پرسيدند: يا رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ مهمان چگونه ميزبان را به گناه میافكند؟ آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: وقتی نزد وي بماند و براي او چيزي نباشد كه با آن از او پذیرایی كند؛ يعني فقر و عدم توانایی وی بر ضيافت موجب كدورت و ناخوشايندي میزبان میشود.