موزه: عبارتست از پوششی برای پاها که از چرم و غیر آن تهیه می گردد؛ مقدار فرض در مسح، به اندازه سه انگشت از کوچکترین انگشتان دست، بر بیرون قسمت جلوی هرپا می باشد.سنت در مسح این است که انگشتان دست خویش را از هم گشاده گردانیده، آن را از سر انگشتان پا تا ساق آن بکشد.
موزه: عبارتست از پوششی برای پاها که از چرم و غیر آن تهیه می گردد؛ چنانچه این پوشش از جنس پشم و مانند آن باشد، آن را جوراب می نامند. بدیهی است تنها در بی وضویی، مسح بر موزه جایز است و شخص محتلم یا کسی که بر او غسل واجب است، حق مسح کردن ندارد.
مسح کردن بر موزه
خدای تعالی فرموده است: «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» «خداوند ـ عزّوجل ـ به شما آسانی را می خواهد و به شما سختی را نمی خواهد» (بقره/ 185).
و رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرموده است: «المسح علی الخفینِ لِلمُسَافِرِ ثَلاثَةُ اَیّامٍ وَ لَیالِیها وَ لِلمُقِیمِ یَومً وَ لَیلَةٌ» «مسح بر دو موزه برای مسافر، سه شبانه روز و برای مقیم، یک شبانه روز است» (رواه ترمذی).
شریعت مقدس اسلام جهت آسان شدن بر شخص مسلمان، مسح نمودن بر موزه ها را به جای شستن پاها در وضو جایز دانسته است.
شرطهای جواز مسح
درست بودن مسح بر موزه منوط بر شرط های مذکور می باشد:
فرض و سنت مسح
مقدار فرض در مسح، به اندازه سه انگشت از کوچکترین انگشتان دست، بر بیرون قسمت جلوی هرپا می باشد.
سنت در مسح این است که انگشتان دست خویش را از هم گشاده گردانیده، آن را از سر انگشتان پا تا ساق آن بکشد.
مدت مسح بر موزه
برای مقیم: یک شبانه روز
برای مسافر: سه شبانه روز
مدّت مسح از وقتی شروع می شود که در آن بی وضویی رونما شده است، نه از وقتی که در آن موزه ها را پوشیده است.
اگر مقیم مسح کرد، سپس قبل از تمام شدن مدّت مسح سفر نمود، مدّت مسح مسافر را تکمیل نماید.
اگر مسافر بعد از آنکه مسح کرد، بعد یک شبانه روز مقیم گردید، مدّت مسح آن به پایان رسیده است.
اگر مسافر مقیم گردد و مدّت مسح او کمتر از یک شبانه روز بود، یک شبانه روز مدّت مسح مقیم را کامل کند.
شکننده های مسح بر موزه
مسح بر عمّامه، کلاه، روسری زنان و غیره جواز ندارد.
همچنین مسح بر آرنج ها، جانشین شستن هر دو دست جواز ندارد.
مسح بر زخم بند و جبیره
خدای متعال فرموده است: «هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ» «او تعالی شما را برگزیده است و بر شما در دین، هیچ دشواری و حرجی قرار نداده است» (حج/ 78).
اگر عضوی مجروح گردید و پانسمان شد و امکان شستن و یا مسح کردن بر آن عضو وجود نداشت، پس آنچه که بر آن عضو بسته شده است را مسح کند و این مسح کردن را تا آن زمان ادامه دهد که زخم وی بهبود و التیام یابد.
مسح با افتادن جبیره [و هر آنچه که بر روی عضو آسیب دیده قرار می گیرد] قبل از بهبود یافتن، باطل نمی شود.
عوض کردن جبیره با غیر آن، جایز است و اعاده مسح بر آن واجب نیست؛ ولیکن بهتر آن است که مسح را بعد از عوض کردن جبیره، اعاده کند.