احتیاج برادر دینی خود را بجای آوردن، از یک سال عبادت نافله مهمتر است. سخت ترین کارها سه چیز است: 1- به وقت تنگ دستی سخاوت کردن. 2- تقوی و پرهیز در خلوت و تنهایی. 3- سخن حق گفتن پیش کسی که از او می ترسی و یا از او امید داری
روزی شخصی پیش بهلول بی ادبی نمود.
بهلول او را ملامت کرد که چرا شرط ادب بجا نیاوردی؟
او گفت: چه کنم آب و گل مرا چنین سرشته اند.
گفت: آب و گل تو را نیکو سرشته اند، اما لگد کم خورده است(تنبیه و تربیت نشده ای)!!
*****
قحطی شدید شده بود، مردم برای درخواست دعا پیش حضرت سلیمان بن داوود ـ علیهما السلام ـ رفتند.
آن حضرت فرمود: بعد از نماز صبح، جهت نماز باران حرکت می کنیم.
همه بعد از نماز صبح، رهسپار صحرا شدند. در بین راه، حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ متوجه شد که مورچه ای دست های خود را به طرف آسمان بلند کرده و پاها را بر زمین گذاشته است و می گوید: خدایا! ما مخلوقی از خلایق تو هستیم و ما محتاج بر رزق و روزی تو بوده و از خود چیزی نداریم. خدایا! ما را به واسطه گناهانی که بنی آدم انجام می دهند هلاک نکن.
حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ به مردم فرمود: برگردید؛ زیرا خداوند ـ عز و جل ـ شما را به دعای غیر از شما سیراب نمود!
در آن سال قدری باران آمد که در هیچ یک از سال ها سابقه نداشت.
*****
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمودند: «دانا كسي است كه نفس خود را خوار و زبون كند و براي پس از مرگش عمل نيك فراهم آورد و نادان كسي است كه در پي نفس خود مي رود و آرزوي كرم الهي دارد؛ يعني مغرور به رحمت الهي است بدون خوف و تقوا». ترمذی و ابن ماجه
*****
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟...
گفت: آری...
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم..
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...!
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم...
گفتند: پس تو بخشنده تری...!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!!
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!!
*****
حضرت عبدالله مبارک ـ رحمة الله علیه ـ می فرماید: احتیاج برادر دینی خود را بجای آوردن، از یک سال عبادت نافله مهمتر است.
*****
حکیمی را پرسیدند زندگی خویش را بر چند اصل بنا کردی؟
فرمود بر چهار اصل:
1- دانستم که رزق مرا دیگری نمی خورد، پس آرام گرفتم.
2- دانستم خدا مرا می بیند، پس حیا کردم.
3- دانستم کار مرا دیگری انجام نمی دهد، پس تلاش کردم.
4- دانستم پایان کار مرگ است، پس مهیّا شدم.
*****
حضرت بُشرِبن الحِارث ـ رحمة الله علیه ـ گوید: سخت ترین کارها سه چیز است:
1- به وقت تنگ دستی سخاوت کردن.
2- تقوی و پرهیز در خلوت و تنهایی.
3- سخن حق گفتن پیش کسی که از او می ترسی و یا از او امید داری
*****