حکایات و پندهایی از بزرگان

حکایات و پندهایی از بزرگان
خلاصه

این جهان مانند شب تیره است و صاحبدلانِ روشن روان و آشفتگان عشق حقیقت بسان گوهری گران بها در عامّه مردم که چون سنگ های بی بها نهانند.

3 5 00


یک شب در منزلگاه لَعلی از دیهیم(تاج) پسر پادشاهی در سنگستان افتاد.

پدر به او گفت: در شب تاریک و ظلمانی چگونه گوهر از سنگ باز توانی شناخت . باید همه سنگ ها را مراقبت کنی که آن جوهر نفیس از میان آنها بیرون نیست این جهان مانند شب تیره است و صاحبدلانِ روشن روان و آشفتگان عشق حقیقت بسان گوهری گران بها در عامّه مردم که چون سنگ های بی بها نهانند.

بوستان سعدی
 

***

 

دزدي به خانه پارسائي درآمد چندان كه جُست، چيزي نيافت. دلتنگ شد. پارسا خبر شد. گِليمي كه در آن خُفتِه بود برداشت و در راه دزد انداخت تا محروم نشود.

شنيدم كه مردانِ راهِ خداي
دل دشمنــان را نكــردنـد تنـگ

تُرا كِي ميسر شود اين مَقام
كه بادوستانت خلاف است وجنگ؟

گلستان سعدی

***


حضرت عبدالقادر گيلاني «رَحمَة الله عَلَيه» را ديدند در حَرَمِ كعبه روي بر حَصبا(سنگ ریزه) نهاده همي گفت: اي خداوند ببخشاي! وگر نه هر آينه مستوجِبِ عقوبتم ، در روز قيامتم نابينا برانگيز تا در روي نيكان شرمسار نشوم.

***
 

اگر جویای آنی که اسم تو در دفتر زمانه پاینده ماند نام نیک و حسن شهرت بزرگانِ سلف و اَکابر ماضی را پنهان و مستور مدار بلکه به احیای ذکر جمیل آنان بکوش:

نام نیک رفتگان ضایع مکن 
تا بماند نام نیکت برقرار

بوستان سعدی
 

***
 

به نیک نهادان نیاز و خواسته ده که در آن سود باشد و بد اندیشان را عطا بخش تا زیان به تو نرسد خوشا آنکه با بِخرَدانِ صافی ضمیرِ مصاحِبَت ورزد و اُنس پذیرد و از آنان خویِ نیک و رفتارِستوده فرا گیرد.

بوستان سعدی
 

***

پیر دل آگاه و راهنمای طریقت، شهاب الدین در سفر دریا مرا دو پند داد از عُجب و خود خواهی و خویشتن را بزرگ دیدن بگذر و در مردم بنظر بد منگر.

بوستان سعدی

 

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)