تمایل به زیبایی و جمال در فطرت انسان به ودیعت نهاده شده است. آرایش لباس، استفاده از انواع زیورآلات، رنگ کردن و کوتاه کردن موی سر، سرمه، لنز چشم، حنا و لاک ناخن، جراحی زیبایی اندام، سوراخ نمودن گوش و بینی و آراستن آنها با زیورآلات، خودآرایی زن برای چه کسی؟
تمایل به زیبایی و جمال در فطرت انسان به ودیعت نهاده شده است «ان الله جمیل و یحب الجمال» و دین مقدّس اسلام این تقاضای طبیعی را لحاظ نموده و آراستگی را برای همه مردان و زنان مشروع دانسته است. همچنین فطرت و ویژگی زن را نیز در نظر گرفته است، ازاینرو بعضی از زینتها و لباسها را که برای مردان حرام کرده مانند لباس ابریشمی و زیورآلات و طلا، آنها را برای زنان مباح دانسته است.
خداوند متعال جهان هستی را در نهایت زیبایی آفریده است. در طول روز خورشید به نورافشانی میپردازد، و شب ماه و ستارهها با درخشش خود آسمان را میآرایند. انواع گلهای رنگارنگ و معطّر، کوههای سر به فلک کشیده با پوششی از برف سفید و شفاف، آبشارهای زیبا، امواج دریا، انواع گوناگون حیوانات و پرندگان خوشآواز، همه و همه گوشهای از مظاهر زیبایی جهان هستی و آفریدههای الهی را به نمایش میگذارند. امّا کانون اصلی زیباییهای کائنات را انسان تشکیل میدهد که بر همه مخلوقات برتری دارد؛ موجودی که خداوند دربارهاش میفرماید: «لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم» سوره تین/۴؛ ما انسان را در بهترین شکل و زیباترین سیما آفریدهایم.
البتّه اسلام بعضی از انواع آرایشها را که خارج از فطرت و موجب تغییر در آفرینش خداوند و گرفتار شدن در دام خودپرستی است، حرام نموده است؛ زیرا چنین آرایشهایی از جمله ابزارهای شیطان در جهت فریب و گمراهی انسانها است. همانگونه که در قرآن کریم میخوانیم: «لآمرنّهم فلیغیرنّ خلق الله»[نساء: ۱۱۹]؛ شیطان پس از طرد شدن از بارگاه الهی گفت: «به ایشان (انسانها) دستور میدهم تا آفرینش خدا را دگرگون کنند».
شرایط کلّی آرایش زنان از منظر شرعی
۱ـ پنهان نمودن زینت از دید نامحرمان و عدم تبرّج: خداوند متعال در قرآن ارشاد میفرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من أبصارهنّ و یحفظن فروجهنّ و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها»[نور: ۳۱]؛ «و به زنان مؤمن بگو: چشمانشان را [از نگریستن به نامحرمان] فرو گیرند و پاکدامنی ورزند و زینت خود را آشکار نکنند مگر آنچه از آن که آشکار است».
«و قرن فی بیوتکنّ و لاتبرّجن تبرج الجاهلیه الأولی»[احزاب:۳۳]؛ و در خانههای خود بمانید و همچون جاهلیت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید.
پس از آنجایی که زینت و آرایش پاسخی به نیاز فطری زن و ابزاری برای جلب توجّه و محبّت شوهر است، نباید در معرض نگاه بیگانگان قرار گیرد.
۲ـ خودآرایی زن با هدف جلب توجّه مردان نامحرم نباشد: خداوند متعال ارشاد میفرماید: «و لایضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ» [نور: ۳۱]؛ و پاهای خود را [هنگام راه رفتن به زمین] نزنند تا زینتی که پنهانش میدارند جلب توجّه کند.
در این آیه زنان مؤمن از پیروی روش زنان دوران جاهلیت منع شدهاند؛ زیرا زن در عصر جاهلی به هنگام راه رفتن پای خود را به زمین میکوبید تا صدای خلخالش جلب توجّه کند و جهت نمایاندن زینتهای پوشیدهاش حرکتی از خود بروز میداد تا آنها را در معرض نگاه مردان بیگانه قرار دهد.
۳ـ خودداری از تشبّه به مردان: آرایش و زینت زن باید بهگونهای باشد که با مردان مشابهت پیدا نکند؛ چنانکه حضرت ابنعباس رضیاللهعنهما میفرماید: «لعن رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم المتشبّهین من الرّجال بالنّساء و المتشّبهات من النّساء بالرّجال»(۲)؛ رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم مردان زننما و زنان مردنما را نفرین کردند.
بهموجب این روایت هر یک از زنان و مردان مؤظفاند از پوشش و زینتی که به جنس مخالف اختصاص دارد، پرهیز نمایند.
۴ـ زینت زن ارتکاب فعل حرام را در پی نداشته باشد: آرایش و زینت زن حتی برای همسرش ـ در داخل خانه ـ باید در چارچوب موازین شرع باشد، از این رو هر زینتی مطلقاً برای زن مباح نیست و او نمیتواند با استناد به عرف رایج جامعه به زینتهای خلاف شریعت روی آورد.
۵ ـ عدم مشابهت با زنان غیرمسلمان و بیبندوبار: این شرط بسیار مهمی در خودآرایی بانوان مسلمان بهشمار میرود و رعایت آن باعث میشود تا زن مسلمان از زنان فرهنگهای بیگانه و هرزهگرد متمایز گشته و حشمت و وقارش حفظ شود و احساس عزّت و کرامت نماید.
حضرت رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «من تشبّه بقوم فهو منهم»(۴)؛ کسی که مشابهت قومی را اختیار کند از آنان است.
۶ـ رعایت میانهروی و دوری از اسراف: آرایش و زینت زنان باید متعادل و از اسراف و تبذیر به دور باشد تا مبادا به تکبّر و فخرفروشی بینجامد. خداوند متعال میفرماید: «إنّ المبذّرین کانوا إخوان الشیاطین» [اسراء:۲۷]؛ اسرافکنندگان، برادران شیطاناند.
۷ـ خودداری از آرایش و زینتی که برای صحت و سلامتی انسان ضرر دارد: از آنجاییکه تحریم اشیا در اسلام، مبتنی بر خبث و ضرر آنهاست و شریعت مقدّس در پی جلب مصالح و دفع مفاسد و کاهش آن است، آرایش و زینتی که به جسم آسیب و زیان برساند، ممنوع است. در حدیث نبوی آمده است: «لاضرر و لاضرار»(۵)؛ «آسیب و زیان رساندن به خود و دیگران روا نیست».
بدون شک آنچه را شارع تحریم کرده در حرمت آن منفعت دنیا و آخرت نهفته است و لو اینکه گاهی حکمت تحریم آن برای ما روشن نباشد.
۸ـ انگیزه درست: خودآرایی زن باید با انگیزه جلب رضایت و خشنودی شوهر و جلوگیری او از انحراف، انجام پذیرد و زن از این راه به شوهرش کمک کند تا از چشمچرانی و افتادن در دام منکرات اخلاقی دیگر مصون بماند و عفت و پاکدامنیاش آسیب نبیند. چنین رویکردی زمینه اجر و پاداش معنوی را برای زن فراهم خواهد آورد. حضرت رسول صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «إنّما الأعمال بالنیات»(۶)؛ اساس اعمال مبتنی بر نیت است.
اکنون به بعضی از جزئیات مربوط به آرایش بانوان پرداخته و آنها را از لحاظ شرعی مورد بررسی قرار میدهیم.
آرایش لباس
لباس مناسب زن از دیدگاه شرع باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
۱ـ اندام خود را بپوشاند.
۲ـ لباس زن نباید بهحّدی شفاف و نازک باشد که اندام او را نمایان سازد؛
۳ـ لباس زن نباید برجستگیها و نقاط حساس بدن را نمایان سازد؛
۴ـ لباس زن نباید از جنس لباسی باشد که مخصوص لباس مردان است.
بنابراین پوشیدن لباسهای نازک، کوتاه، تنگ و چسبان و چاکدار که بخشی از بدن از آن نمایان باشد، شرعاً روا نیست، البتّه پوشیدن چنین لباسهایی در خانه و جلوی شوهر مانعی ندارد.
استفاده از انواع زیورآلات
طلا و نقره از فلزهای گرانبهاییاند که از قدیم برای خودآرایی مورد استفاده زنان بودهاند. از حضرت علی رضیاللهعنه مروی است: «أخذ رسولالله(ص) حریراً بشماله و ذهباً بیمینه، ثم رفع یدیه، فقال: إن هذین حرام علی ذکــور أمّتی حلّ لإناثهم»(۸)؛ رسول اکرم صلّی الله علیه و سلّم پارچهای ابریشمی را به دست چپ و قطعه طلایی را به دست راست خویش گرفتند و فرمودند: این دو برای مردان امت من حرام و برای زنانشان حلالاند.
اصلاح موی صورت و ابروها
امروزه اصلاح صورت، و برداشتن ابروها و حالت دادن به آنها، رواج بسیاری در بین زنان برخی جوامع یافته است و از موارد مؤثر زیبایی تلقّی میشود. فقهای مذاهب اربعه بر عدمجواز اصلاح صورت بهطور عام نظر دادهاند، مگر اینکه در صورت زن مو بروید و موجب نفرت شوهر گردد، در چنین صورتی جایز است زن به اصلاح صورت اقدام کند. امّا برداشتن ابروها و حالت دادن به آنها بهطور مطلق جواز ندارد.(9)
رنگ کردن موی سر
رنگ کردن مو از دیرباز بهعنوان ابزاری برای زیبایی موها رواج داشته است، البتّه درگذشته تغییر موهای سیاه به رنگهای دیگر مرسوم نبود بلکه مردم جهت تغییر دادن سفیدی موهایشان از حنا و کتم استفاده میکردند. جابر بن عبدالله رضی الله عنه روایت میکند که ابوقحافه پدر حضرت ابوبکر رضیاللهعنه را در روز فتح مکّه به محضر رسول اکرم صلّی الله علیه و سلّم آوردند درحالیکه موهای سر و محاسن وی کاملاً سفید شده بود؛ پیامبر خدا(ص) فرمودند: «غیروا هذا بشیء و اجتنبوا السواد»(۱۳)؛ سفیدی موهای وی را تغییر دهید، ولی از رنگ سیاه خودداری کنید.
از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند: «إن الیهود و النصاری لایصبغون فخالفوهم»(۱۴)؛ یهود و نصاری موهایشان را رنگ نمیزنند شما برخلاف آنان عمل کنید.
بر پایه این روایات و امثال آن فقهای مذاهب رنگ کردن موها را، به رنگی غیر از رنگ سیاه، برای زنان و مردان جایز دانستهاند. بنابراین رنگ کردن مو برای زنان روا و پسندیده است چون از باب زینت است. استفاده از رنگمو با ترکیبات شیمیایی در صورتی که برای صحت و سلامتی زیانآور نباشد نیز مانعی ندارد.(۱5)
کوتاه کردن موی سر
در عصر حاضر خودآرایی زنان شکلهای نوینی به خود گرفته است که در ادوار گذشته بیسابقه بوده و یا در آن زمان زینت به حساب نمیآمده است. یکی از این پدیدهها که برخی از زنان برای خودآرایی به آن روی میآورند، کوتاه کردن موی سر است.
بدون تردید موهای زن بخش عمدهای از جمال و زیبایی او را تشکیل میدهد و در طول تاریخ اعم از عصر جاهلی، صدر اسلام و حتی دوران معاصر، موهای انبوه و دراز از مظاهر زیبایی زنان تلقّی شده و میشود؛ گرچه امروزه سلیقه عدهای تغییر یافته و کوتاه کردن موها را نوعی زیبایی میپندارند، ولی با این حال کمتر کسی منکر زیبایی موهای انبوه و دراز است.
اساساً زنان در صدر اسلام موهای خود را کوتاه نمیکردند؛ البتّه کوتاه کردن مقدار معینی از موی سر زنان در مناسک حجّ و عمره رواج داشته است و به اتّفاق مذاهب اربعه زنان برای خارج شدن از احرام حجّ و عمره باید بهاندازه یک بند انگشت از موهایشان را کوتاه نمایند.(۱۶) این دیدگاه فقها حاکی از این است که کوتاه کردن مو برای زنان به اندازه معین و در حالت خاصی است.
به هر حال کوتاه کردن موی سر به شیوههای رایج امروزی برای زنان جایز نیست؛ زیرا تشبّه با زنان غیرمسلمان و مردان را به همراه دارد(۱۹) و زن مسلمان همانگونه که از لحاظ دینی و اعتقادی از زنان دیگر متمایز است، از نظر شکل و هیئت ظاهری نیز باید از دیگران متمایز باشد. آیا از زنی که به تقلید از بیگانگان هر روز شکل موهای خود را تغییر میدهد تا خود را فردی پیشرفته جلوه دهد، این توقّع وجود دارد که فرزندان خود را به سمت تعالی راهنمایی کند و با ارزشهای اصیل اسلامی آشنا سازد. آیا او میتواند فرزندانی را به جامعه اسلامی تحویل دهد که از فرهنگهای بیگانه و غیردینی متأثر نشوند و برای اعتلای فرهنگ و تمدّن اسلامی تلاش کنند؟
سرمه
زنان از سرمه علاوه از مصرف طبّی آن، بهعنوان یکی از وسایل آرایشی استفاده میکنند که از لحاظ شرعی در مشروعیت آن هیچگونه شبههای وجود ندارد. از ابنعباس رضیاللهعنه مروی است که پیامبر خدا فرمودند: «اکتحلوا بالإثمد فانّه یجلو البصر و ینبت الشعر و زعم أنّ النبی صلّیاللهعلیهوسلّم کانت له مکحله یکتحل منها کل لیله ثلثه فی هذه و ثلاثه فی هذه»(۲۱)؛ چشمان خود را با اثمد (نوعی خاص از سرمه) سرمه بکشید چرا که چشم را نور و جلا میبخشد و موی مژه را رشد میدهد. نزد آنحضرت سرمهدانی بود که در هر چشم هنگام شب سه بار سرمه میکشید.
لنز چشم
لنز در اصل ابزاری پزشکی است و در درمان عارضههای چشمی و گاه به جای عینک استفاده میشود، امّا امروزه برخی زنان بهویژه در جوامع شهری از لنز برای زینت و تجمّل بیشتر استفاده میکنند که گاهی این کار با عوارض جانبی مانند ایجاد زخمهای عمیق در چشم، لخته شدن خون در اطراف قرنیه و آسیبهای دیگر توأم است.
استفاده از لنز در صورتی که ناشی از ضرورت و نیاز باشد، طبق قاعده «الضرورات تبیح المحظورات» شرعاً مانعی ندارد، امّا در مورد استفاده از لنزهای رنگی و زینتی، دو دیدگاه در میان علما وجود دارد: عدهای با استناد به اینکه این عمل تغییر در خلقت الهی است، و گول زدن دیگران و اسراف و تبذیر مال را به همراه دارد، آن را ناجایز میدانند. و امّا برخی دیگر آن را مانند رنگ مو مباح دانستهاند، ولی مشروط بر اینکه برای صحت و سلامتی فرد زیانآور نباشد و از اسراف و تبذیر بهدور بوده و به قصد مشابهت با زنان هرزهگرد نباشد. اگر منصفانه بنگریم شرایطی که فریق دوّم برای اباحت مطرح نمودهاند، منتفیاند؛ بنابراین جنبه عدم جواز ترجیح دارد و زنان نباید برای چنین چیزی، مال، وقت و صحت خود را قربانی کنند.
سوراخ نمودن گوش و بینی و آراستن آنها با زیورآلات
از زینتهای متعارفی که از دوران قدیم در میان زنان رایج بوده، سوراخ نمودن گوش و آراستن آن با زیورآلات است. چنانکه در حدیث طولانی «أمّزرع»، حضرت عایشه رضیاللهعنها روایت میکند: «…قالت الحادیه عشره: زوجی أبوزرع فما أبوزرع؟! أناس من حُلی اُذنی و ملأمن شحم عضدی و بحَّجنی فبحجت إلی نفسی»(۲۲)؛ … یازدهمین زن گفت: شوهرم ابوزرع است همان فردی که گوش هایم را با زیورآلات به حرکت درآورده و مرا فربه و گرامی داشته است، پس من در کنار او شادمان هستم.
در این روایت از آراستن گوش با زیورآلات سخن به میان آمده است که از آن بهطور ضمنی سوراخ نمودن گوش نیز فهمیده میشود؛ از این رو فقهای احناف سوراخ نمودن گوش را جهت آویزان کردن زیورآلات برای زنان روا میدانند.(۲۳)
حنا و لاک ناخن
حنا از قدیم از ابزارهای خودآرایی شناخته میشود و زنان برای آرایش دست و پا از آن بهره میبرند. استفاده از حنا برای زنان نه تنها اشکال ندارد، بلکه بنابر روایتی از حضرت عایشه رضی الله عنها که در سنن نسایی آمده است، حنا برای زنان بسیار پسندیده است.(۲5)
لاک ناخن نیز یکی از ابزارهای آرایشی است که برخی آن را بر حنا ترجیح میدهند؛ امّا از آنجا که بر اثر استفاده از لاک پوشش نازکی روی ناخن ایجاد میشود که مانع رسیدن آب به ناخنها است و بانوان مسلمان در طول شبانهروز به طهارت و وضو نیاز دارند و برای هر وضو دور کردن لاک ناخن دشوار بوده و موجب تضییع وقت میشود و چه بسا لکّه کوچکی از آن بر روی ناخن میماند و مانع رسیدن آب میشود و بدینسان طهارت مطلوب حاصل نمیشود، لذا بانوان نباید از این نوع لاکها استفاده کنند.
ناخنهای بلند یا مصنوعی
یکی از پدیدههای شگفتانگیز که عدهای از بانوان به آن روی آوردهاند، گذاشتن ناخنهای بلند است که به دو شکل متداول است:
عدهای ناخنهای خود را کوتاه نمیکنند و آنها را بلند میگذارند و دستهای دیگر هم از ناخنهای مصنوعی استفاده میکنند. نزد مذاهب اهلسنت چنین امری مسلماً نوعی تشابه با زنان بیگانه و غیرمسلمان است؛ چرا که در سنّت نبوی کوتاه نمودن ناخنها از آداب فطری و انسانی بهحساب آمده است. ابوهریره از رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم روایت میکند: «الفطره خمس ـ أو خمس من الفطره ـ الختان و الإستحداد و نتف الإبط و تقلیم الأظافر و قص الشارب»(۲۶)؛ پنج چیز از ویژگیهای فطری انساناند: ختنه [برای مردان]، کوتاه کردن ناخنها، تراشیدن موی عانه (زیر ناف)، کندن موی زیر بغل، و کوتاه نمودن سبیلها [برای مردان.]
بنابراین زیبنده ی بانوی مسلمان نیست که به تقلید از زنان بیگانه خود را مشابه حیوانات درنده نماید. ناخنهای بلند مصنوعی را به هیچوجه نمیتوان از مکملات آرایش دانست؛ زیرا با موازین شرع، فطرت سالم و بهداشت منافات دارد.(۲7)
جراحی زیبایی اندام
پیشرفتهای پزشکی بهویژه در بخش جراحی باعث شده که شاهد مقوله جدیدی بهنام جراحی زیبایی اندام باشیم. این گونه جراحی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: یکی آنکه فرد بر اثر سانحهای مانند سوختگی دچار ضایعات پوستی میشود یا بر اثر بیماری مانند سرطان و پیسی در شکل اعضای وی تغییراتی پدید میآید و یا از لحاظ خلقت دارای عیب جسمی نازیبایی است که در محافل و مجالس توجّه مردم بدان جلب میشود و شخص بهخاطر آن دچار عذاب روحی است. جراحی زیبایی در چنین مواردی اشکال ندارد؛ زیرا هدف بر طرف کردن عارضههای پوستی و بدنی و یا عیبهای جسمی است و به قصد تغییر در خلقت الهی صورت نمیگیرد. عرفجه بن اسعد رضی الله عنه میگوید: «أصیب أنفی یوم الکلاب فی الجاهلیه، فاتخذت أنفا من ورق، فأنتن علی، فأمرنی رسولالله صلّی الله علیه و سلّم أن اتخذ أنفاً من ذهب»(۲۸)؛ بینیام در جنگ کلاب در دوران جاهلیت قطع شد، من بینیای از نقره ساختم امّا بینیام عفونت کرد، پیامبر خدا به من دستور دادند تا بینیای از طلا بسازم.
نوع دوّم جراحی زیبایی آن است که برطرف کردن عیبی در آن، مدّنظر نیست، بلکه فرد بعضی از ویژگیهای چهره خود را نمیپسندد و قصد دارد شکل بهتر و جذابتری داشته باشد؛ از جمله مصادیق این نوع جراحی میتوان به جراحی زیبایی بینی، چانه، لبها و پستانها اشاره کرد. همین طور برخی افراد مسن برای برطرف کردن آثار پیری نیز به این نوع جراحی اقدام میکنند تا جوانتر بهنظر برسند
بنابه اظهارات متخصّصان، جراحی زیبایی اندام در بسیاری از موارد نتایج مطلوب را دربر نداشته بلکه پیامدهای ناگوار جسمانی را به همراه دارد؛ از اینرو علمای معاصر این نوع جراحی زیبایی اندام را حرام و ناجایز میدانند.(۲9)
خودآرایی زن برای چه کسی؟
البتّه آنچه پیرامون زینت و خودآرایی زن مطرح شد هدف از آن این نیست که زن بخش قابل توجّهی از وقت گرانبهای خویش را در مقابل آینه و یا در آرایشگاهها سپری کند و مسحور و مفتون جمال و زیبایی خود شده و بدان مغرور گردد و به خودنمایی و فخرفروشی بپردازد؛ چنین کاری نشانه ضعف عقل و خرد است.
در شریعت اسلام آرایش زن باید در حدّ متعادل و در درون خانه و در برابر شوهر و بهخاطر او باشد؛ در این صورت، جوی آب زندگی زلال و پاک در مسیر خود حرکت کرده و گل و ریحان میرویاند، ولی اگر آرایش زن برای مردان بیگانه و برای خودنمایی در کوچه و بازار باشد، جوی آب زندگی ناپاک و آلوده شده و از مسیر خود منحرف میشود و پایههای خانواده را سست و آسیبپذیر میکند و بحران و تلفات به بار میآورد.
پینوشتها:……………………………………………………………………………
۱ـ صحیحالبخاری، کتاباللباس، باب المتشبهین بالنساء و المتشابهات بالرجال.
۲ـ احکام تجمیلالنساء فی الشریعه الاسلامیه، ص ۳۷۷ـ۳۷۸٫
۳ـ مرجع سابق، کتاب النکاح، باب لاتطیع المرأه زوجها فی معصیه، حدیث ۵۲۰۵٫
۴ـ سنن أبیداود، کتاب اللباس، باب فی لبس الشهره: ۲/۲۰۳٫
۵ـ سنن ابنماجه، کتاب الاحکام، باب من بنی فی حقّه ما یضرّ بجاره، ص ۱۶۹٫
۶ـ صحیحالبخاری، کتاب بدءالوحی، باب کیف کان بدءالوحی الی رسولالله، حدیث ۱٫
۷ـ احکام تجمیلالنساء فی الشریعه الاسلامیه (با اندکی تصرّف)، ص ۱۳۷٫
۸ـ سنن ابنماجه، کتاباللباس، باب لبس الحریر و الذهب للنساء، ص ۲۵۶ـ ۲۵۷٫
۹ـ محمودالفتاوی (فتاوی دارالعلوم زاهدان): ۴/۲۰۸٫ ردالمحتار: ۵/۲۶۴٫ المجموع: ۳/۱۴۱٫ حاشیهالجمل علی شرح المنهج: ۱/۴۱۸٫ کشافالقناع: ۱/۸۱ .
۱۰ـ صحیحالبخاری، کتاباللباس، باب الموصوله: ۵۹۴۱٫
۱۱ـ حاشیه ابنعابدین: ۴/۱۰۵٫ قوانینالاحکام الفقهیه، ص ۳۸۴٫ المجموع: ۱/۱۳۹ـ ۱۴۰٫
۱۲ـ حاشیه ابنعابدین: ۵/۲۳۹٫ مجمعالانهر: ۲/۵۹٫ الفتاوی الهندیه: ۵/۳۵۸٫
۱۳ـ صحیحالمسلم، کتاباللباس و الزینه، باب استحباب الشیب بصفره أو حمره و تحریمه بالسواد، حدیث ۵۴۶۶٫
۱۴ـ مرجع سابق، باب مخالفه الیهود فی الصبغ، حدیث ۵۴۶۷٫
۱۵ـ تکمله فتحالملهم: ۴/۸۸ .
۱۶ـ کاسانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع: ۲/۱۴۱٫ المنتقی شرح مؤطا امام مالک: ۳/۲۹٫ المجموع شرح المهذب: ۸/۲۱۱٫ المغنی: ۳/۴۷۲٫
۱۷ـ شرح صحیحالمسلم: ۱/۱۴۸٫
۱۸ـ شنقیطی، أضواء البیان: ۵/۶۰۰ـ۶۰۱٫
۱۹ـ محمودالفتاوی: ۴/۲۱۲٫
۲۰ـ فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتا: ۱۷/۱۳۴٫ المفصل فی احکام المرأه و البیت المسلم فی الشریعه الإسلامیه، عبدالکریم زیدان: ۳/۴۰۰، مؤسسه الرساله.
۲۱ـ شمائلالترمذی، باب ماجاء فی کحل رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم، ص ۴٫
۲۲ـ صحیحالمسلم، کتاب فضائل الصحابه، باب ذکر حدیث أمّزرع، حدیث ۶۲۶۳٫
۲۳ـ ردالمحتار: ۵/۲۴۹٫
۲۴ـ مرجع سابق: ۵/۲۷۰٫
۲۵ـ سنن النسائی، کتابالزینه، باب الخضاب للنساء: ۲/۲۷۹٫
۲۶ـ صحیحالبخاری، کتاباللباس، باب قص الشارب، حدیث ۵۸۸۹٫ صحیح المسلم، کتابالطهاره، باب خصال الفطره، حدیث ۲۵۷٫
۲۷ـ احکام تجمیل النساء فی الشریعه الاسلامیه، ص ۲۲۲٫
۲۸ـ جامعالترمذی، کتاباللباس، باب ما جاء فی شدّ الاسنان بالذهب: ۱/۳۰۶٫