مقام زن

اسلام از چه چیز سخن بگویم! اگر از دام های دشمن که سر راهت فرش شده اند، برایت بگویم و اگر از فرهنگ مبتذل بیگانه هشدارت دهم، شاید بخندی و بگویی: جامعه سنتی! چه چیزی برایم داد؟ از حقوق حقه ام محروم شده، چون متاع ناچیز فروخته شدم. نه در انتخاب همسفر زندگی صلاحیتی داشتم و نه در امور خانوادگی ارزشی. نه مهریه ام را پرداختید و نه در میراث حقی برایم قایل شدید. باید فقط من حیث مستخدم در خانه ات کار می کردم و اگر از این حالت خوش بودم یا ناخوش، مجبور بودم بپذیرم.

خواهرم! نزدت شرمسارم که به نام دین و دستور اجتماعی با تو چنین برخوردی شد و می شود. اما بدان که تنها تو قربانی این ظلم نیستی بلکه درین پیکار نازیبا، حتی حق الله(ج) و پیامبرش(ص) نیز زیرپا شده است. به گونه های مختلف با الله جل جلاله شرک ورزیده می شود و شریعت رسول الله صلی الله علیه وسلم را انبوه از بدعت ها پوشانیده است. تو از آنچه بنام دین فرار می نمایی، دین نه، بلکه رواج های جامعه است که هر کدام به سهم خود ضرری از آن می بینیم. اما از دریچه که می خواهم امروز برایت سخن بگویم، برنامه ربانی الله جل جلاله، آفریننده من و تو است. پروردگاری که از لطفش منزل زیبای بهشت را برای ما مهیا ساخت و در راه رسیدن به آن، امتحانی را بنام (زندگی دنیا) قرار داد. کسی که در این امتحان موفق شود، جایگاهش بهشتی است که الله جل جلاله به زبان رسولش(ص) چنین توصیف نموده است: براي بندگانِ نیکوکارم نعمت های را مهيا نموده ام که نه چشمی ديده، نه گوشی شنيده و نه در دل کسی خطور نموده است(متفق علیه). از لطف و کرم الله عزوجل این است که درین امتحان، انسان را بدون راهنمایان رها ننموده، بلکه برای هدایت او قانونی را فرستاد تا در روشنی اش راه خویش را به سوی سرمنزل مقصود به خوبی بپیماید. لطفی که این قانون در حق زنان نمود، این که او را از ظلم زمانه نجات داد و به برترین مقام رسانید. به او حق مالکیت و آزادی رأی و عمل را اعطا نمود و از او عضوی مفید برای جامعه ساخت که در میدان علم، عمل و جهاد تأثیر خویش را ثابت نمود. زمانی که دین الهی با چنان ویژگی های آمد، ابتدا از همه خواهران به ارزشش پی برده و بسویش شتافتند.

اولین پذیرنده اسلام، ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری(رض) و اولین شهید این راه، در بین زنان، حضرت سمیه(رض) بود. می دانی آنان چه قیمتی را برای پذیرش اسلام پرداختند. ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری(رض)از جمله تجار ثروتمند مکه بود و اغنیای زیادی آرزوی همسری با وی را داشتند، حضرت محمدِ صلی الله علیه وسلم را انتخاب نمود. با پذیرش اسلام با مشکلات متعددی روبرو شد چنانچه در شعب ابی طالب در حالت تبعید، دخترانش از گرسنگی، برگ بوته ها را می خوردند. سمیه(رض) آن قدر آزار و اذیت دید که جانش به حق سپرد. این ها نمونه ای کوچک از فداکاری ها و جان فشانی های زنان صدر اسلام بود که تا قیامت آثارش ماندگار خواهد بود.

اما الگوی تو کیست؟

خواهرم!‌ انسان همیشه برای خویش الگویی را انتخاب می نماید که می خواهد مانند او زندگی کند. در این راستا از لباس، طرز زندگی و حتی نحوه ی رفتار و گفتار او پیروی می نماید. وبهترین الگوی زنان آسیه، مریم، خدیجه، سمیه، اسما، زینب، فاطمه، عایشه، صفیه و رقیه(رض) است، لذا این نام ها را برایت انتخاب کرده اند. اما حالا می بینیم بسوی دیگری تمایل پیدا نمودی. می خواهی از بازیگران فیلم ها تقلید نمایی و خود را همچو آنان بیارایی. خوشنود می شوی اگر برایت بگویند موهایت مثل فلان هنرپیشه است و لباست چو فلان هنرمند! خواهرم! مادرت عایشه(رض) می خواست که نماد عفت باشد اما الگوی تو امروز دختری است که پرده ی عفت را دریده و به رقص و آواز می پردازد!

لباس و رفتار زن مسلمان

الله متعال لباس را از نعمت های خود برای بنده گان معرفی می کند تا هم عورت شان را بپوشاند و هم برای شان زینت باشد. بصورت خاص برای زنان مومنان حکم می نماید: ترجمه: «ای پيامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادرهای خود را بر خويش فرو افكنند که اين کار برای شناساندن آنها بهتر بوده، در نتيجه مورد اذيت قرار نخواهند گرفت و الله(ج) آمرزنده و مهربان است». (الأحزاب:۶۰)

چادر پوششی است که تمام بدن را بپوشاند. یعنی اگر زن مسلمانی برای ضرورتی بیرون می رود، باید چنان لباس بزرگی برتن کند که همه بدنش را بپوشاند. اما خواهرم این چادر کوچکی که حتی سرت را نمی پوشاند، این لباس تنگ، نازک و کوتاهی را که برجستگی های بدنت را نمایان می سازد چه نوع لباسی است؟ از کجا و از کدام فرهنگ الگوبرداری شده است؟

الله جل جلاله از زن مؤمنه می خواهد که تجمل و زینت خود را مانند عصر جاهلیت در معرض دید همگان قرار ندهد و می فرماید: ترجمه: (و زینت و تجمل خود را مانند جاهلیت ظاهر نسازید) (احزاب۳۳) اما امروز دختر مسلمان به بدترین حالت خود را آرایش نموده، در جامعه ظاهر می شود.

خواهرم، آیا هیچ متوجه هستی که برای دشمن الله خدمت می کنی؟ آیا این سخن آنان را نشنیده ای که می گویند: (پياله شراب و زن زيبا در شكست دادن مسلمانان از هزاران توپخانه مؤثرتر است.) و تو خواهرم بیرون شده، فریاد می زنی: ای آقایان! بیایید من این لشکر اسلام را برایتان هلاک می سازم. خواهرم! اگر امروز برایت کف زده و تشویقت می کنند، بخاطر این نیست که تو برای شان ارزش داری، بلکه برای این است که مانند ابزاری مورد استفاده قرار گرفته ای. اگر دارای هيکلی زشت و صورتی نازيبا می بودی، آيا کسی حاضر می شد که فقط به اين علت که زنی روشنفکر و دانا هستی، تصويرت را بر جلد مجله ای چاپ کند؟ آيا کسی را می يافتی که از تو درخواست کند تا به بهانه خدمت به مردم، مهماندار هواپيما شوی؟ پس بدان که آنان فقط می خواهند از چهره زيبا و صدای لطيف تو بهره مند شده، لذت ببرند. هرگاه اين واقعیات را در تو نيافتند، مانند اشیای کهنه رهایت می کنند.

این برای قلب های تان پاک تر است

خواهرم! تو که بنام تعلیم و وظیفه، بدون حجاب شرعی در پهلوی مردی نامحرم نشسته، ساعت ها همراهش صحبت می کني، آیا هیچ از ایمان خویش نمی هراسی؟ الله جل جلاله به نسل تربیت یافته قرآنی (صحابه کرام) می فرماید: ترجمه: «اگر از زنان (پيامبر) چيزی خواستيد، آنرا از پشت پرده بخواهید. اين برای قلب های شما و آنان پاکتر است». (الأحزاب: ۵۳)

چقدر اين جواب را از برادران و خواهران که با نامحرمان گفتگو می کنند، با بی پروايی شنيده ايم که می گویند: (دل های ما پاک است). اما الله جل جلاله به صحابه که ايمان شان را معيار ايمان حقيقي معرفی می دارد امر می کند که با همسران رسول الله(ص) که پاکيزه ترين زنان اند، از پشت پرده صحبت کنند که اين برای قلب های هر دو طرف پاک تر است. از خود بپرسيم که قلوب چه کسانی پاکيزه تر است؟ از ما یا آنان!

خواهرم، بپرهیز که از اینان نباشی!

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ صِنْفَانِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لَمْ أَرَهُمَا قَوْمٌ مَعَهُمْ سِيَاطٌ كَأَذْنَابِ الْبَقَرِ يَضْرِبُونَ بِهَا النَّاسَ وَنِسَاءٌ كَاسِيَاتٌ عَارِيَاتٌ مُمِيلَاتٌ مَائِلَاتٌ رُءُوسُهُنَّ كَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِ الْمَائِلَةِ لَا يَدْخُلْنَ الْجَنَّةَ وَلَا يَجِدْنَ رِيحَهَا وَإِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ كَذَا وَكَذَا. صحیح مسلم جلد 11 صفحه 59 حدیث 3971

پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: ترجمه: (دو گروه اهل آتش اند که من ندیده ام، گروهی که شلاق مانند دم گاو بدست داشته، مردم را با آن می زنند. و زنان لباس پوشیده ی برهنه، دور از حق و دور کننده از حق، که سرشان مانند کوهان شتر است. آنها به بهشت وارد نمی شوند و بوی آن نیز به مشام شان نمی رسد حال آنکه بوی بهشت از مسیر های چنین و چنان (کنایه از فاصله ی دور) به مشام می رسد.

لباس پوشیده ی برهنه یعنی چنان لباس تنگ و نازک برتن می کنند که انگار عریانند. دور از طاعت الله، حیا و عفت و دیگران را نیز از حیا دور می کنند. آرایش موی سر شان چنان است که به کوهان شتر می ماند.

خواهرم! با اینان چگونه روبرو خواهی شد؟

خواهران تو امروز در غرب بخاطر حجاب از حقوق انسانی شان محروم می گردند، از مکتب و دانشگاه بیرون رانده شده اند، به جرم پوشیدن حجاب جریمه مالی می پردازند. در جامعه به عنوان شهروند درجه دوم برخورد می شود. آیا اندیشیده ای که چگونه با سمیه(رض) روبرو خواهی شد، او با خون خود نامش را در صدر شهدای اسلام نوشت و تو با بی باکی به ارزش های دینی پشت می کنی.

خواهرم! از لهجه تندم آزرده مشو. به یاری الله(ج) و قوت ایمان ثابت قدم باش که دخترِ خدیجه و خواهرِ فاطمه رضی الله عنهما هستی. بدین سان چشمان پدر، مادر، برادر و خواهرت را که به سوی تو دوخته اند خنک بساز.

خواهر با ایمانم! برخیز و دست بکار شو!

در این جا به خواهران مسلمانمان که التزامشان به دین، مشتی محکم بر چهره دشمن است، به کسی که حیا و عفت برایش از خون جان عزیزتر است و به دختری که کتاب الله را بدست گرفته، پرچم رسول الله(ص) را به اهتزاز درآورده است، این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم را هدیه می نمایم: «اسلام ناآشنا آغاز شد و باز به بی کسی برخواهد گشت همانطور که آغاز شد. پس خوشا به حال ناآشنایان. پرسیدند: ناآشنایان چه کسانی اند؟ فرمودند: کسانی که در وقت فساد مردم، در راستای اصلاح می کوشند». (رواه مسلم)

پس خواهرم! خوب نیست، به همکاری زنان شريف برای اصلاح خواهرانت تلاش نمایی؟ شما راه هاى فهماندن آنان را بهتر می دانید.