دوری جوانان از اسلام

دوری جوانان از اسلام
خلاصه

پرورش روح انسان بدون محدودكردن شهوات نفسانی امكان پذير نيست. يكي از راه هاي مبارزه با دين در يك جامعه، باز كردن راه خواهشات و آزاد کردن عنان گسيختگي شهوات نفسانی یا بعبارتی بهتر حیوانی است.

5 5 00

دين گريزي و گرايش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه هايي را براي رهبران ديني، دين داران و خانواده هاي متدين بوجود آورده و تهديدي براي نسل جوان محسوب مي شود.

اين پديده در اوان اخیر، به ويژه در قرن بيست و یکم، بخش عظيمي از جهان را فرا گرفت. اما چرا انسان كه ذاتاً مشتاق دين است و فطرت او با درون مايه هاي دين پيوند تكويني دارد، به دين گريزي روي مي آورد و چرا دين گريزي در نسل جوان، نمود بيشتري دارد؟

در این مقاله سعی بر آن شد که عوامل دوری مردم، خصوصاً جوانان از اسلام مبین و راهکارهای آن بحث کنیم. این پدیده را می توان در چند جبهه مطالعه کرد:

1- جوان می پندارد که اسلام او را زندانی کرده، آنها را از لذتهای دنیوی منع و بعبارت دیگر آنها را به رهبانیّت و ترک دنیا سوق می دهد

پرورش روح انسان بدون محدودكردن شهوات نفسانی امكان پذير نيست؛ انسان وقتي شهواتش عنان گسيخته باشد، مانند حيوانی مي شود و در اين صورت، راه رشد انساني براي رسيدن به كمالات مسدود مي گردد. از اين رو اسلام، بخصوص براي ارضاي غريزه جنسي، ضابطه، قاعده، حدود و قيود تعيين كرده است.

كسي كه مايه هاي اصيل اسلامي در او تقويت نشده، اين گونه آزادي ها نظر او را جلب مي كند و تصور مي نمايد كه اين آزادي يك نحو اصالتي براي او مي آورد و او را در دنيا سعادتمند مي كند. ولي با نگاهي به جامعه غربي، به راحتي مي توان دريافت كه اين تفكّر به چه اندازه اشتباه است و به واقع، آنچه اكنون غرب را در بسياري از مسائل روحي و اجتماعي به بن بست كشانده همين آزاد گذاشتن غرايز جنسي است

بر همين اساس، يكي از راه هاي مبارزه با دين در يك جامعه، باز كردن راه خواهشات و آزاد کردن عنان گسيختگي شهوات نفسانی یا بعبارتی بهتر حیوانی است؛ امروز وقتی جوان مسلمان در ماهواره، سینما و اینترنت دوستی های خیابانی، نوشیدن شراب، بدحجابی، بی­بند و باری و تمام شهوت رانی های شیطانی را می بیند که به راحتی در ممالک غربی در جریان است، با خود می پندارد که چرا او نمی تواند این چنین اعمالی را انجام دهد، زیرا او مدرنیزه شدن را منوط به انجام اعمال غربی ها می داند؛ غافل از آنکه خداوند متعال که خود خالق تمام موجودات است و بهتر از هرکسی می داند که خیر و شرّ مخلوقش در کدام جهت است، او را منع کرده. جوان امروز باید بیندیشد که این لذت چند ساعته، ارزش از دست دادن سلامتی، عفت، آبرو، شرف و حتی انسانیت را دارد؟ اینکه با خوردن آب گندیده ای از عقل، هوش و شعور خود دور بودن لذّت است یا ذلّت؟ اینکه با دختری خلوت کردن لذت است یا تبر زدن بر ریشه دین و دیانت؟ الله سبحانه و تعالی در کلام خود مسلمین را نه از زنا، بلکه از نزدیک شدن به آن بر حذر می دارد.

«وَلَا تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلاً» (32 اسراء) (و نزدیک زنا نشوید، که بسیار زشت و بد راهی است).

این همه بیماری هایی که از شراب خواری و یا زنا پیدا می شود، را نمی بیند؟ امروزه پزشکان به این نتیجه رسیده اند که موارد فوق و دیگر مواردی که الله ذوالجلال به لطف و کرم محض خویش حرام گردانیده، چه مشکلات فردی و اجتماعی را ایجاد خواهد کرد.(ان شاء الله در مطالب بعدی به این موارد اشاره خواهد شد).

آیا نمی داند زمانی که او به حرام نزدیک می شود خداوند جبّار، غیرت می ورزد؟ حضرت رحمت للعالمین صلی الله علیه و سلّم زنگ هشدار و انذار را این چنین به صدا درآورده است: «خداوند متعال، رشک و غیرت می‌ورزد و غیرت کردن و رشک ورزیدن(خشمگین شدن) خدا، به این دلیل است که شخصی دست به کاری بزند که خداوند بر او حرام کرده است». (متفق علیه)

پس با کمی تفکر به این نتیجه می رسیم که تمام فرامین اسلام برای حفظ کرامت و عزت و انسانیت و از همه مهمتر سلامتی روح و جسم و فردی و اجتماعی است.

 2- عدم شناخت کامل از دین

ما مسلمان نیستیم بلکه مسلمان زاده ایم! و این واقعیتی است تأسف بار بلکه فوق فاجعه. ما برای شناخت دین خود هیچگونه تلاشی نکرده ایم. امروز اگر متحققان روسی به این نتیجه رسیده اند که در هر سال باید 4هفته از طلوع تا غروب آفتاب چیزی میل نشود، تمام سموم بدن انسان دفع می شود، بدلیل مطالعه و پژوهش فراوان است، نه بدلیل اعتقادات دینی. نتیجه ای که 1440 سال پیش به آن فرمان داده شد و عمل به آن از اهم مهمات دین گشته، اما دریغ از مطالعه در مورد فواید بی حد و وصف آن! این نمونه ای از کم کاری مسلمانان و علی الخصوص جوانان امروز که هیچگونه تلاشی برای پیشرفت دین خود نمی کنند.

و عدم شناخت از دین باعث قبول اقوال دشمنان اسلام می شود. یکی از اندیشمندان می فرماید که اسم ما مسلمان است و اعمال ما با اسلام در تضاد است، اما غربی ها کافرند و اعمالشان مطابق اسلام. پس پیروزی، پیشرفت، تمدّن و فرهنگ در نزد ایشان است؛ زیرا همه این عوامل در گرو عمل به فرامین مبین اسلام است. آنان زمانی پیشرفت کردند که دستورات و فرامین محمدامین صلی الله علیه و سلّم را به چشمان خویش سرمه کردند.

به لطف محض الهی ما را به این راه درآورده اند، ما نیز فقط می پیماییم ولی نمی دانیم چیست و چرا می رویم. این راه را باید پیمود، ولی چه خوب است که این پیمودن با معرفت و علم به برحق بودن آن باشد.

ولی باید عادل بوده و نباید تمام تقصیرات را به گردن قشر جوان حواله کرد. در دوره جوانی، جوان بدلیل بلوغ و تکامل ذهنی سؤالات مختلفی در ذهن دارد، اما کسی نیست که پاسخگوی این سؤالات باشد؛ یعنی شناخت کامل از دین پیدا نکرده و نمی تواند پیدا کند و آنچه بعنوان دین برایش عرصه می شود، قانع کننده نیست. جوان امروز این موضوع را برنمی تابد.

3- ناسازگاري ميان قول و عمل ]برخی[مدعيان دين:

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیبی که هست از مسلمانی ماست

مسئله ی ديگري كه بعنوان عامل دين گريزي مطرح است، عمل خلاف مدعیان و مبلغان دین به آنچه خود به آن دعوا دارند است كه نسل جوان به عنوان الگو به این مسائل توجه مي كنند. اين امر بسيار مخوف و خطرناكترین علل دین گریزی است. جوانان با مشاهده آنان كه قول و عملشان يكي نيست و در عين حال، دعوت به دين داري مي كنند، از خود مي پرسند: اگر اسلام خوب و ارزشمند است، چرا مدعيان آن بدان عمل نمي كنند؟ مي گويند: چرا مدعيان دين فقط ما را به عمل به دستورات ديني توصيه مي كنند، حال آنكه خودشان فرسنگ ها با دين و احكام ديني فاصله دارند؟

چون جوان هنوز از پختگي لازم در مورد دين برخوردار نيست و به آن حد از شناخت و عرفان مذهبي نرسيده اند تا لغزش افراد را به حساب خود آنها بگذارد نه دينشان، به محض ديدن خلاف و اشتباه در اعمال الگوهای خویش و كساني كه بطرف دين دعوت مي كنند، آن را به حساب دين و اخلاق و فضيلت مي گذارد و از اين رو، تمام ديدگاه ها و ارزش های شان به يكباره فروريخته، نسبت به همه چيز بدبين مي شود.

افرادي كه شناخت نسبی از دين دارند به این موضوع واقفند که منادیان دین معصوم نیستند و احتمال خطا و لغزش در هر شخصی وجود دارد. از اين رو، اعمال سوء چنين افرادي را به حساب دين نمي گذارند. ولي جواني كه در ابتدای مسیر پیمودن دین است این اعمال سوء را به حساب دين گذاشته و چنين تصور مي كند كه تمام دين اینگونه است.

4- تهاجم سازمان يافته فرهنگي دشمن:

جوانان آینده دین و اسلام هستند؛ اگر خوب تربیت شوند و رهنمودهای اسلام را در قلب خویش بنهند و ریشه دین را آبیاری نمایند، در این صورت جامعه با پویایی بسوی دین می رود. این مسئله را دشمنان دین می دانند که خارج کردن دین از سینه ی مسلمین غیرممکن است؛ اما مانع شدن از ورود آن به قلوب جوانان ممکن. از این رو باورهای دینی را خصوصاً در فضای مجازی که می توان پاتوق جوانان نامید را مورد هجمه قرار می دهند و می کوشند از هر طریق ممکن اعتقادات جوان را سست کنند. این موضوعی است که در موردش بسیار گفته و نوشته شده است. همگی می دانیم که غرب برای تخریب اسلام نزد جهانیان و بویژه نزد قشر جوان خود را به آب و آتش می زند.

5- مشغولیت بیش از حد به مادیات و دوری از معنویت «دوری از باطن اسلام یا همان اسلام حقیقی»:

غربی ها پس از چندین سال جنگ با مسلمین به این نتیجه رسیدند که با توپ و تانک نمی توانند اسلام را به زانو درآورند، اما با جنگ نرم و دور کردن ایشان از اسلام، غرق کردن در مادیات و مدرن نشان دادن بی بند و باری به مسلمین می توانند اسلام را از درون سست ساخته به نحوی که با کوچکترین تلنگر، منهدم شود.

حقیقت اسلام یعنی توجه به تقوای الهی، محبت به خداوند جل جلاله و رسول الله صلی الله علیه و سلّم و تزکیه نفس است. هر عملی 2 وجه دارد: ظاهر و باطنی. ما ظاهر نماز را بجای می آوریم، اما صحابه حضرت خیرالبشر صلی الله علیه و سلّم بدلیل مصاحبت با آن عالی جناب صلی الله علیه و سلّم به حقیقت نماز رسیده بودند به نحویی که برای قطع پای یکی از صحابه دارویی برای بیهوشی نمی یابند؛ آن سیراب مکتب نبوی رضی الله عنه می فرماید: بگذارید نماز بخوانم وقتی که سر به سجده نهادم پایم را قطع کنید، زیرا من در نماز چیزی را حس نمی کنم.

پس ای جوان! برای یافتن آن قطعه مهم زندگیت، آن چیزی که فکر می کنی در غیر از اسلام پیدا می شود، یعنی داشتن زندگی شاد و با هدف، به اسلام نزدیک شو و به فرامینش عمل کن و برای صفای قلب و رسیدن به اخلاص که جزو اسلام است گام به حقیقت اسلام که همان عرفان و تصوّف است، بگذار تا با ذکر خداوند مهربان قلب خود را تصفیه و نفس خود را تزکیه کنی. و محبت خدا و رسولش را بر هر چیزی ترجیح دهی و به هدف آفرینش که همان شناخت و معرفت خداوند است دست یابی. بدان که اسلام است که دنیا و آخرت را برات تضمین می کند و این را هم به یاد داشته باشد: برای رسیدن به نجات ابدی باید تلاش کنی که این راه هم، مانند راه ها دیگر مستلزم پشتکار و گذراندن مشکلات است، رسیدن به راحتی بدون مشکل و سختی چیزی محال است و بدان که خداوند تو را دوبار پی در پی بشارت می دهد که بی شک پس هر سختی و مشکلی آسانی و گشایش است.

«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»

این آیات الهی تنها آیاتی هستند که در قرآن دوبار، پی در پی تکرار شده است، برای اطمینان تو، تا بدانی که قطعاً پس از این مشکلات و آزمایشات فرحت و راحتی ابدی برای تو آماده است.

مپندار که سعدی راه صفا
توان رفت جز در پی مصطفی

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)