لزوم وحدت در عصر حاضر

لزوم وحدت در عصر حاضر
خلاصه

اگر به زمان های قدیم برگردیم خواهیم دید آن قومی که زیر سایه ی دستورات شریعت متحد بودند همیشه سعادت، غلام حلقه به گوش درگاه آنها بوده است. دوران پرشکوه رسول الله صلی الله علیه و سلم را مشاهده کنیم، سراسر پیروزی و سعادت بود.

5 5 00

انسان موجودی است اجتماعی و نیاز به زندگی اجتماعی دارد و جدا از اجتماع نمی تواند زندگی کند. او در یک جامعه ی متحد زندگی می کند که این اتحاد جمعی باعث برآورده شدن بسیاری و یا حتی می توان گفت همه ی نیازهای جسمی و روحی او می باشد. مثلاً در ارتباط باهم خرید و فروش کرده و تأمین مایحتاج زندگی خود را می نماید و در ارتباط با بزرگان و مصلحان روح خود را ترقی می دهد. همه ی اینها در یک اجتماع و ارتباط متقابل صورت می گیرد.

آری اتحاد رمز پیروزی یک جامعه می باشد و عنصر و نیرویی است که باعث می شود قطره ها به دریا و نخ ها به زنجیر و تکه ها به درخت تنومند تبدیل شوند. دریایی که کشتی های مهاجم را در میان امواج خود خرد می کند. زنجیری که آن را نمی توان با جمع کثیر پاره کرد و درختی که نمی توان آن را از بیخ کند. اتحاد روح یک جامعه ای خواستار پیشرفت و ترقّی می باشد.

اگر به زمان های قدیم برگردیم خواهیم دید آن قومی که زیر سایه ی دستورات شریعت متحد بودند همیشه سعادت، غلام حلقه به گوش درگاه آنها بوده است. دوران پرشکوه رسول الله صلی الله علیه و سلم را مشاهده کنیم، سراسر پیروزی و سعادت بود و آنگاه دوران خلافت خلیفه های برحق آن حضرت -رضی الله عنهم اجمعین-. آری این ها سندی محکم برای اثبات ارزش اتحاد می باشد.

در جنگ های صلیبی مسلمانان از هر گوشه و کنار با آنها جنگ می کردند، ولی همین که صلاح الدین ایوبی -رحمه الله علیه- پرچم حق را بر دست گرفت و مسلمانان را یکپارچه ساخت ، آنگاه سلاح و ادوات جنگی و حیله های پاپ های آنان همه به آتش نابودی کشیده شد و کمر صلیبیان را از وسط نصف کرد. آری نیروی اتحاد کوه ها را جابجا می کند. و در عصر حاضر این اتحاد رنگ خویش را آرام آرام از دست می دهد و چراغ پرشکوه آن به خاموشی می گراید. عصر حاضر عصری که فتنه ها از هر گوشه و کناری درآمده است. عصر حاضری که برادر برپشت برادر خود خنجر می زند، برای چی؟ برای هیچ چی، عصر حاضر عصری که اندیشه های مزخرف گوناگون به جوانان ما تزریق می شود؟ عصری که در هر خانه ای این اتفاق در کمین است که یک کلیسا و یا کنیسه یا آتشکده ای باز شود در حالی که او مسلمان است.

در این عصر ما باید با نگاهی تازه و نگاهی عارفانه و عالمانه و جانسوزانه به معنای کلام خداوند بنگریم که هرچند کوتاه است ولی رمز پیروزی می باشد و می توان با آن همه ی درهای بسته شده ی جهت رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی را باز کرد. «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» آری ای امت محمدی -صلی الله علیه و سلّم- ما هیچ راهی نداریم جز اینکه دست بر دست هم نهیم و یکپارچه باشیم یک رنگ و آن رنگ خداست «صبغة الله و من احسنُ من الله صبغة»

از ادوات و علوم و فنون غرب و دشمنان نهراسیم زیرا تاریخ اثبات کرده که پیروزی به وسایل و فنون و ابزار جنگی نیست بلکه به قلب و ایمان انسان بستگی دارد. زیرا بخاطر همین است که غرب و شیطان صفتان قلب و ایمان ما را نشانه گرفته اند نه توپ و تانک ما را زیرا آنان می دانند که اگر قلب و ایمان در مسلمان نباشد اگر همه ابزار و وسایل جنگی هم دست تو باشد ، باخته ای بیش نیستی.

حقیقت مردم

در حقیقت آنچه که در امت اسلامی رخ داده و اتفاق می افتد بسیار تلخ و سخت است به ویژه آنچه که در صدسال اخیر واقع شده است. مصیبت ها و مشکلات فراوانی اتفاق افتاده که سخت ترین آنها دوری از خداوند و به تبع آن از بین رفتن ارزش های اخلاقی و اجتماعی و عقب ماندن از کاروان های تکنولوژی و علم است. نتایج این مصایب چیست؟ گاهی اوقات جوانانی با بیان امراض اجتماعی به یاریم می شتابند و می گویند:

نتایج این مصایب عبارت است از اندوه و حزن، ناکامی و پوچ گرایی، ناامیدی و یأس؛ تا جایی که اعتماد به نفسمان نابود شده و غرب را همچون وحی و الهام قلمداد می کنیم در همه چیز از آنها تقلید می کنیم حتی در راه رفتن و خوردن و غیره... اکنون که به ضعف خود پی بردیم، باید آنچه را که از ضعف و کاستی ها داریم تغییر دهیم؛ زیرا خداوند می فرماید: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»

گاهی اوقات می پرسند تغییر چگونه است؟ و تغییری که در جستجوی آن هستیم و بدان فرا می خوانیم کدام است؟ باید گفت تغییر عبارت است از انتقال از حالی به حال دیگر بهتر تا همانند گذشتگان به عزّت و سرافرازی دست یابیم.

امت ما بزرگترین امت جهان است

اگر مصایب و مشکلاتی که دامنگیر امت اسلامی شده است، دامنگیر هر ملت دیگر ی بود، مطمئناً نابود شده بود و از بین می رفت؛ اما اکنون ما پابرجا ایستاده ایم چون بر ضعف و ستم هایی که در حق ما می شود آگاهی داریم و خداوند متعال می فرماید: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض»

و ما می خواهیم بر کسانی که روی زمین به زبونی کشیده شده اند، منّت نهیم و نعمت دهیم و ایشان را پیشوا و وارث گردانیم و به آنان بر روی زمین تمکّن بخشیم.

بار الها! ما ضعیفان و محرومان هستیم، چشم انتظار رحمت .

آری خداوند می خواهد آن ضعیفان را رفعت و عظمت ببخشد، اگر آن ضعیفان بزرگترین امّت روی زمین باشند احوال جهان چگونه خواهد بود؟ دوستان عزیز! غایت و هدف ما این است که امت اسلامی بهترین و بزرگترین امّت در تاریخ باشد، می پرسید چرا؟ و آیا این استکبار و ستم بر ملل دیگر تلقی نمی شود؟ هرگز! به خدا سوگند چنین نیست، بیشتر از 1300 سال اسلام، قیادت و سیادت زمین را برعهده داشته و زندگی بر آن گوارا و شیرین تر از امروز ما بوده است و در نتیجه ادیان و ملل مختلف در آن دوره، به آزادی و آرامشی دست یافته بودند که هیچوقت نظیر آن را ندیده بودند، طبعاً اشتباهاتی در میان آن ملل وجود داشته، اما علی رغم آنها بهترین دوران برای زندگی بوده است.

پس بیایید تا همچون گذشته ملت ها را به اتحاد و بیداری فراخوانیم و آنچه را که در خود داریم تغییر دهیم، باشد که خداوند ما را یاری کندو حال ما را دگرگون سازد.

با کمال سادگی و آسانی فقط قانون: «حتی یغیروا ما بانفسهم»

برادر عزیز! ما چه می خواهیم؟ و در آرزوی چه هستیم؟ فقط در آرزوی آنیم که اسلام جایگاهش را در میان ملتها دوباره بدست آورده و سیادت و رهبری جهان را به دست گیرد، ولی آیا برای اینکه بتواند بر زمین فرمانروایی کند؟ به خدا سوگند هرگز! ما فقط برای سعادت بشریت این را می خواهیم و این چیزی است که خداوند از این امت می خواهد. آیا به دست آوردن این رهبری برای ما امکان پذیر است؟ آری! ممکن است. یقیناً تعجب می کنید و می گویید در این احوال و در این تباهی و چگونه مطمئن هستی؟ در جواب باید گفت: به این خاطر تأکید می کنم چون دلیل و قانون را می شناسم.

می گویید در طی زمان های طولانی مردم نتوانسته اند راه حلّی بیابند و قادر به تغییر چیزی نبوده اند. در جواب گوییم ما می توانیم بار دیگر رهبری جهان را به دست گیریم، اگر تنها به یک چیز عمل کنیم.حتماً خواهید گفت ما ملتی هستیم که صد سال است که از جایگاه خود در ملل جهان غفلت کرده ایم و می گویید فقط به یک دستور عمل کنیم. جواب گوییم به خدای بزرگ سوگند فقط یک چیز ، اما لازم است که ما از از آن بهره گیریم و در اجرایش بکوشیم این است: «حتی یغیروا ما بانفسهم» این آیه رمز و قانونی برای تغییر است، این قانون نه تنها امید ما برای تغییر بلکه تنها راه حل برای رهایی از مشکلات و مصائبی است که از صدها سال پیش بدانها گرفتار شده ایم.

دلیل این تنها راه حل چیست؟

آنگاه که خداوند هستی را آفرید قوانینی برای آن مقرر کرد و تا جهان باقی است آن قوانین پایدارند. این قوانین کدامند و در چه چیزی مقرر شده اند؟ آنها در تمام اشیا جاری اند در طبیعت، در سلوک و رفتارهای بشری، در جای جای زمین و هرگاه بخواهیم رهبری جهان را برگیریم باید آن قوانین را به کار ببندیم زیرا آنها اصول حیاتی اند.

برادران عزیز! اگر کسی بخواهد به قله کوهی صعود کرده و پرواز کند، به او می گویند که قانون جاذبه وجود دارد و او می افتد و اعضایش می شکند. مریض پیش پزشک می رود، پزشک داروی بیماری اش را می دهد و : این دارو را مصرف کن، پس از سه هفته خوب می شود. آیا پزشک کار خارق العاده ای می کند؟ طبیعتاً چنین نیست، بلکه او قوانین علم پزشکی را می شناسد.

در زمینه سلوک اجتماعی نیز قانونی وجود دارد که هرکس بدان عمل کند، به سروری و رهبری می رسد. آن قانون کدام است؟ در جواب بادی گفت: قانون «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» باید امروز در تغییر خود بکوشیم تا فردا سیادت و رهبری خود را بازیابیم.

خواننده گرامی اگر خود را تغییر دهیم به زودی می بینیم که خداوند هم جهان را برایمان تغییر خواهد داد. ما هر روزی از خود می پرسیم: چرا اینگونه هستیم؟ و چرا پیروز نمی شویم؟ عزیزان ما پیروز نمی شویم زیرا قانونی ناپیدا همانند قانون جاذبه وجود دارد که ما آن را نمی بینیم و تا آن را به کار نبندیم به پیروزی نخواهیم رسید و همواره همانند اکنون شکست خورده باقی خواهیم ماند. اما وقتی که آن قانون را به کار گیریم، خداوند جهان و آنچه در آن است را برایمان تغییر خواهد داد. بنابراین قوانین علل و اسباب هایی محسوب می شوند که ما آنها را به کار گیریم و به نتایجی دست می یابیم.

آیا مفهوم این سخن را دریافتید؟ این قانون الهی یکی از شعائر بر روی زمین است، بلکه آیه ای از آیات قرآن کریم که می فرماید: « حتی یغیروا ما بانفسهم».

فقط برای خود زندگی نکنید خودپرستی دیگر کافی است.

وحدت و یکپارچگی امت اسلامی باید دوباره به دست آید. همراه من اینگونه تصور کنید که اگر وحدت به میان ما بازگردد و امت اسلامی همانند یک بازوی قدرتمند یک آغوش برای تربیت فرزندان و یک روح و تفکر واحد باشد چگونه خواهد شد؟

واجب است که ما ابتدا آنچه را که در وجود خود داریم دگرگون کرده و خودپرستی را از خود دور گردانیم و صرفاً برای خودمان زندگی نکنیم. اسلام دین وحدت و یکتاپرستی است. اسلام چهار کانون پرورش را برای ما مقرر نموده است تا در سایه آنها اتحاد امت اسلامی حاصل شود.

کانون اول که بزرگترین مرکز تربیتی مسلمانان است، آغوش امت واحده اسلامی است. خداوند متعال می فرماید: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَاْ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» انبیا 92

این امت شماست که امت یگانه است و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستید

و می فرماید: «وَ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَاْ رَبُّکُمْ فَأتَّقُونِ» مؤمنون 52

و این امت شماست که امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم، پس از من پروا داشته باشید.

دومین کانون تربیتی وطن و سرزمین است. عشق و وفاداری به سرزمینی که بدان منسوب هستیم جزوی از دیانت ماست، پیامبر -صلی الله علیه و سلم- هنگام خروج از مکه بسوی آن سرزمین نگاه کرد و فرمود: «بخدا سوگند که من آن سرزمین را از صمیم قلب دوست دارم و اگر آنها مرا از آن بیرون نمی کردند، هرگز خودم آنرا ترک نمی کردم». ترمذی 3925

سپس وارد کانون تربیتی می شویم که آن خانواده ی شخصی است و اسلام تو را فرمان می دهد که با پدر و مادرت مهربانی کنی و صله رحم را نسبت به خویشاوندان خود بجا آوری.

چهارمین کانون همسایگان است و پیامبر -صلی الله علیه و سلّم- درباره ی آنان فرمود: جبرئیل آنقدر درباره ی حقوق همسایه ها به من سفارش کرد که گمان کردم از اموال من به آنها ارث تعلق خواهد گرفت.

به این کانون های گرم و صمیمی بنگر: امتم، سرزمینم، خانواده ام و همسایگانم! می بینی که چگونه ما را از هم جدا کرده اند؟ نمی بینی که چگونه این کانونها را از ما پنهان کرده اند؟ و چگونه هر کدام از ما فقط به محبت نفس خود و انانیت و غرور دچار شده ایم؟

در مقابل به غرب نگاه کن چگونه باهم دیگر متحد شده اند:

بازار مشترک اروپایی

اروپای مشترک (بدون مرز )

واحد پولی مشترک (یورو)

ویزای مشترک

آنان در این راستا خوب عمل نموده و جزئی از قانون دینی ما را اجرا کرده اند و بدین وسیله به برتری رسیده اند ولی ما پیوسته اهتمام و تلاشمان در جهت خود پرستی بوده حتی بعضی از جوانان می خواهند از خانواده خود جدا شده و با دوستان خود مستقل زندگی کنندو می خواهند در را بسوی خود قفل کرده و بدون هیچ زحمتی خود را با کامپیوتر سرگرم کنند و این چیزی نیست جز خودپرستی و به همین دلیل امت واحده ی اسلامی از میان رفته است، امتی که تمام شعارها و همه مراسم و عباداتش برضد خودپرستی و نفس پروری است.

دین ما دین اتحاد و یکپارچگی است:

خداوند برای ادای نماز هر روز 5بار ما را به مسجد فرا می خواند تا مسلمانان همدیگر را ملاقات کرده و به عبادت بپردازند هم چنین هر هفته یکبار به نماز جمعه فرا می خواند و هر سال دوبار برای برای نماز عید فرا می خواند و سالی یک بار تمامی امت اسلام را به جمع شدن در مناسک حج که بزرگترین اجتماع جهان دستور داده است.

نتیجه: ای امت اسلامی! هدف این است که ما به خاطر امت اسلامی زندگی کرده و خودپرستی را رها کنیم. پس اگر برای خودمان زندگی کنیم و فقط به فکر خود باشیم، زندگانی کوچکی را انتخاب کرده ایم، اما اگر برای ملتمان زندگی می کنیم تا روزی از این امت باقی است، نام مان جاوید خواهد ماند.

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)