وقتي مرد به امر ازدواج روی می آورد باید زني ديندار و عفيف انتخاب كند و هرگز به جهت مال و جمال، عفّت و صلاح را نادیده نگیرد.
برگزیدن زن صالح
وقتي مرد به امر ازدواج روی می آورد باید زني ديندار و عفيف انتخاب كند و هرگز به جهت مال و جمال، عفّت و صلاح را نادیده نگیرد. از مرتضي علي رضی الله عنه چنین نقل شده است: «خِيَارُ نِسَائِكُمْ اَلْعَفِيْفَةُ فِيْ فَرْجِهَا اَلْمُطِيْعَةُ لِزَوْجِهَا» [بهترين زنان شما كسي است كه پاك دامن و فرمان بردار شوهر خود باشد.]. در مذهب امام شافعي(رح) مستحب است كه پيش از نكاح، آن زن را يك مرتبه ببيند؛ چون آن نظر موجب افزایش رغبت و الفت ميشود و بايد زن بِكر [دوشیزه] و عالينسب برگزیند نه زن بیوه و فرو مايه.
در صحيح مسلم به روايت جابر رضی الله عنه آمده است كه پيغمبر صلی الله علیه و سلّم از من پرسيد: كدخدا شدي يا جابر؟ گفتم: آري. فرمود: بكری انتخاب کردی یا بیوهای؟ گفتم: بیوهای برگزیدم يا رسولالله. فرمود: چرا بكری انتخاب نکردی تا تو با وي بازي كني و وي با تو بازي كند و به روايتی دیگر: تو وي را بخندانی و او تو را بخنداند؟
در شرعةالاسلام آمده است كه اگر مردی خواست زنی اختیار کند، سزاوار است كه آن زن در چهار چيز از مرد فروتر و در چهار چيز برتر باشد. به عبارتی زن باید از نظر سن، قد و قامت، مال و نسب از مرد پایینتر باشد؛ زیرا در این صورت مرد از برتري جویی و منّت نهادن زن به دور است، امّا از نظر جمال، ادب ظاهر، حسن خلق و عفّت و صلاح باید از مرد برتر باشد. پوشيده نماند كه برای زن هيچ صفتي بالاتر از عفّت و طهارت نيست و مرد وقتی زن را دارای اين صفت يابد، باید نهايت شفقّت و مهربانی نسبت به ايشان به جاي آورد و برای برطرف نمودن خواستهها و حاجات مباح ايشان تلاش نماید.
اجتناب از برگزیدن شش نوع زن
1) عقيم يعني زن نازا؛ زيرا غرض اصلي از ازدواج، زاد و ولد است که در اين صورت آن غرض حاصل نميشود. بزرگان گفتهاند: زن سياه بد شكل كه زاينده باشد بهتر از خوبروي عقيم است.
2) حنّانه: زني است كه با مال شوهر حاضر بر فرزندان شوهر سابق و بر خويشاوندان خود بذل و بخشش میكند و از اتلاف و اسراف مال وي باكی ندارد.
3) منّانه: زني است كه به جهت مال و جاه و نسب خود بر شوهرش منّت نهاده و بر وي تكبّر میكند.
4) انّانه: زني است كه پيش از اين در خانهی شوهر سابق خود در ناز و نعمت بوده و هر وقت كه آن را ياد میكند، به سبب از دست دادن آن ناله و فرياد میكند.
5) كيّه القفا: زني است كه به دلیل سيرت ناپسنديده و ترك عفت او هر كسي با بدگویی و غيبت، داغي بر او و شوهرش مينهد.
6) خضراء الدمن [سبزه ای که از روی تَل سرگین دمیده باشد.]: زني است كه ظاهرش خوب اما باطنش ناپاك بوده و غالباً سليطه و بد فعل و بد خوي است.
زينهار از قرين بد زنهار
«وَ قِنَا رَبَّنَا عَذَابَ النَّارِ»
حسن معاشرت با همسر
مرد باید به موجب آيهي«وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» [و با زنان خود بطور شايسته معاشرت كنيد، نساء/ 19] با همسر خود به نیکی زندگي كند و با خوشرويي با وي معاشرت کند.
در صحيح ترمذي و سنن نسایي از صدّيقه ـ رضي الله تعالي عنها ـ روايت شده است كه پيغمبر صلی الله علیه و سلّم فرمود: كاملترين مؤمنان از نظر ايمان کسی است كه اخلاقش بهتر و لطفش بر اهلش بيشتر باشد. در صراط مستقيم فيروز آبادي به صحّت رسيده است كه پيغمبر صلی الله علیه و سلّم با ازواج طاهرات با ملايمت رفتار میکرد و اگر بعضي از ايشان امر بچگانهای درخواست مینمود در صورتی که در آن ممنوعيّتي نبود، آن را برآورده میکرد و از نهايت لطف و اخلاق نيکو با صدّيقه ـ رضي الله تعالي عنها ـ در سن خردسالي ـ چنانکه عادت كودكان است ـ بازي میكرد.
صبر در مقابل تندخویی همسر
مرد باید در مقابل تندخويی و خشونت همسر خود صبر پیشه كند و بر همنشيني وي شكيبايي ورزد و آن را از جانب حق سبحانه و تعالی وسیلهای جهت تزكيهی اخلاق و تصفيهی احوال خویش بداند. اگر سخن یا رفتاری بر خلاف عقل و عرف از او صادر شود، او را مؤاخذه نکند و از لغزشها و خطاهاي وی كه از نظر شرعی اشکالی بر آن وارد نیست درگذرد و هميشه از روي نرمي و بردباری با او رفتار كند.
در صحيحين به روايت ابوهريره رضی الله عنه آمده است كه پيغمبر صلی الله علیه و سلّم فرمود: در حق زنان وصيّت بپذيريد؛ زيرا زن از استخوان پهلو آفريده شده است، به درستي كه اگر بخواهید آن كجي را كه در دندانهي پهلو واقع شده است راست گردانيد، خواهد شکست و اگر آن را به حال خود رها کنید كج خواهد ماند، پس در حق زنان وصيّت پذيريد؛ يعني با آنها نرمي و مدارا كنيد.
اگر بياختيار بر مرد غضبي عارض شود، نبايد بدون دلیل شرعی زن را بزند یا او را دشنام دهد و یا از رختخواب وي دوري جويد و یا سخن طلاق و فراق بر زبان راند؛ چرا كه آن موجب از بین رفتن الفت و محبّت میشود. اگر بر زن غضبي غالب شود بايد مرد كف دست راست را بر پشت وي بزند و بگويد: «اَيُّهَا الرِّجْسُ النَّجِسُ الْخَبِيْثُ اُخْرُجْ مِنْ جَسَدِ الطَّيِّبِ» [اي پليد ناپاك نجس، از جسد پاك بيرون شو.] تا شيطاني كه در پوست وي در آمده و وي را به غضب واداشته است بيرون رود.
افزایش نفقه بر همسر و فرزندان
از جمله حقوق زن بر مرد اين است كه به حدّ کافی به وی نفقه دهد و او را در تنگي معيشت نگذارد و در تأمین طعام، لباس و آنچه مايحتاج خانه است تا جایی که میتواند تلاش کند و اگر بنا بر ضرورتي در تحصيل نفقه و لباس به بعضي شبهات مبتلا گردد، حلال را در تأمین طعام و شبهه را در وجه لباس صرف كند.
سياست
بايد در ضبط و مراقبت رفتار و کردار زن کوتاهي نکند و از كمال حسن خلق و ملايمت طبع، تابع هواي وی نشود و او را در اموال خود فرصت تصرّف و تسلّط ندهد. در مطايبه و شوخي با وی افراط نورزد به گونهای كه حشمت [شرم، حیا] و وقار و هيبت از ميان ايشان برداشته شود و كار به بيحرمتي و بيادبي انجامد. اگر از او رفتاری بر خلاف شرع و سنّت صادر شود، وی را مؤاخذه كند و زجر و تأديب نمايد تا زبون و رام گردد و آن روز كه او را زجر و تأديب كرده است، نبايد به مقام معذرت و مباشرت در آيد تا فايده سياست، باطل نشود و آن مهابت و هيبت بر جای بماند. بايد در پيش همسر و فرزندان خود سخن بسيار نگوید؛ زیرا این عمل به ابهّت و حشمت وی ميافزايد.
غيرت
شایسته است که نسبت به همسر و فرزندان خود بينهايت غيور باشد و شرط غيرت این است كه به نامحرم اجازه ورود به حریم خانه خود را ندهد و اهل خود را از حضور در مجالس وعظ، عروسيها، مصيبت ها و اماکنی كه زنان و مردان در آن يكجا جمع شوند، منع کند. اگر امکان غسل در خانه فراهم است مانع رفتن او به حمّام عمومی شود. از زیبایی همسر خود و صفات نیکوی وي پيش ياران و محرمان هرگز چيزي اظهار نكند.
تأديب همسر
برای تأديب همسر خود ابتدا او را نصيحت كند؛ اگر بیفايده بود از رختخواب وی دوري جويد که این عمل تا مدّت يك ماه جايز است، چنانچه از پيغمبر صلی الله علیه و سلّم واقع شده است. اگر این روش نیز فایده نداشت و كار وی به فساد انجامید، او را بزند، امّا نه چنان زدني كه اثر زدن بر عضوي از اعضايش آشکار شود يا عضوی از وی بشکند. وقتي روي به صلاح آورد، او را ببخشد و بر وی شفقت و مهرباني کند.
تعليم مسائل ديني
بايد به تعليم مسائلي كه دانستن آن ضروري است اهتمام ورزد؛ زيرا به حكم آيهي «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً» [اي مؤمنان خود و خانواده خويش را از آتش دوزخ بر كنار داريد، تحريم/ 6] بر مرد متأهل واجب است كه به اهل خود فرايض، سنن، آداب ايمان و اسلام، احكام طهارت، غسل، نماز، روزه، حيض، نفاس و آنچه دانستن آن واجب است را بیاموزد و اگر كسي به همسر خود اين مسائل را تعليم ندهد، بر زن واجب است كه بدون اجازهی شوهر به قصد آموختن آن مسائل از خانه بيرون آيد و نزد علماي پرهيزگار برود و آنچه ضرورت وقت است از ايشان فرا گیرد.
رعايت برابري و مساوات ميان همسران
اين ادب مخصوص آن گروه از مردان است كه دو زن يا بيشتر دارند. در شرعةالاسلام آمده است كه سزاوار است بر سر زن صالح خود زن ديگری به جهت مال یا جمال اختیار نکند و اگر اختیار کرد، شرط است كه اگر آن زن بكر باشد، در آميزش اول هفت شبانه روز پيش وي توقّف كند و پس از آن، اعتدال را ميان ايشان رعايت كند و اگر آن زن بیوه باشد، سه شبانه روز پيش وي توقّف كند و بعد از آن، نوبت را رعايت كند.
در احاديث وارد شده است كه پيغمبر صلی الله علیه و سلّم ميان امّهات مؤمنين نوبت را رعايت ميكرد و ميگفت: خدايا اين رعایت نوبت امری است كه من قادر بر محافظت آن هستم و مرا بر آنچه قادر نيستم مؤاخذه نكن، يعني در محبّت نسبت به بعضي از زنان خود بياختيارم؛ زيرا آن كار دل است و كسي را در آن اختياري نيست. وقتي دو تن از همسران كسي در يك مکان حاضر باشند و يا چنان نزديك باشند كه صدای یکدیگر را بشنوند، مكروه است که با يكي از ايشان مباشرت كند.