مختصری از زندگینامه حاج خلیفه عبدالعزیز رسولی(رح)

مختصری از زندگینامه حاج خلیفه عبدالعزیز رسولی(رح)
خلاصه

حاج خلیفه عبدالعزیز، فرزند صوفی عبدالرشید، در سال 1306 هـ . ش در روستای سوران در شهرستان تایباد به دنیا آمد. در سن 6-7 سالگی راهی مکتب گردید و علوم مقدماتی را در مکتب خانه های آن زمان به پایان رساند.

2 5 00

بسم الله الرّحمن الرّحیم

حاج خلیفه عبدالعزیز، فرزند صوفی عبدالرشید، در سال 1306 هـ . ش در روستای سوران در شهرستان تایباد به دنیا آمد. در سن 6-7 سالگی راهی مکتب گردید و علوم مقدماتی را در مکتب خانه های آن زمان به پایان رساند. با آمدن مشایخ طریقه نقشبندیه به ایران، به دست مبارک حضرت حاج محمّد قیّوم جان(رح) بیعت کرد و به سیر و سلوک و فراگیری آداب این طریقه عالیه و به ذکر و فکر و تزکیه قلب و روح پرداخت. همچنین به دیار پرچمن افغانستان سفر کرد تا رشته محبّت خود به این خاندان را مستحکم نماید.

پس از وفات حضرت حاج محمّد قیّوم صاحب(رح) به حضور پر فیض شمس العارفین، حضرت شمس الحق نقشبندی مجدّدی(رح)، شرف یاب شد و از حضور مبارک ایشان کسب فیض نمود. وقتی آن بزرگوار(رح) در انقلاب ثور افغانستان به اسارت درآمد، خاندان حضرت محمّد قیّوم صاحب(رح) به کشور جمهوری اسلامی ایران، شهرستان زاهدان مهاجرت کردند. حاج خلیفه عبدالعزیز(رح) به دست حق پرست حضرت حاج محمّد مظهر نقشبندی مجدّدی(رح) تجدید بیعت کرد تا راه و روش و سلوک معنوی خویش را استحکامی تازه بخشد و به همین منظور سفرهای متعدّدی به شهرستان زاهدان داشت. پس از وفات آن حضرت(رح)، دل در گرو مهر حضرت حاج سیّد عبدالله نقشبندی مجدّدی ـ حفظه الله تعالی ـ سپرد تا قلب تشنه خود را از محبّت و معرفت سیراب سازد.

این بزرگوار(رح) شخصی عارف و وارسته بود؛ به تعلّقات دنیوی وابسته نبود؛ زبانی گویا و بیانی شیوا در راستای سلوک معنوی داشت؛ عشق و الفت آن مرحوم با کتاب مثنوی معنوی و شرح آن از نظر هیچ کس پوشیده نیست؛ مطالب را واضح و روشن بیان می کرد؛ مردم را به پایبندی شریعت و سلوک معنوی در طریقه نقشبندیه و صبر و بردباری در زندگی روزمره دعوت می کرد و به زندگی فقیرانه خود، شاد و قانع و شاکر بود.

 یک سال عازم سفر حج بیت الله الحرام گردید و پس از خداحافظی از دوستان و خویشاوندان، راه سفر را در پیش گرفت. از قضای روزگار، پس از چند روز او را از شهر شیراز برگرداندند و مانع سفر حج او شدند. پس از این واقعه، چندین سال به درگاه قاضی الحاجات گریه و زاری کرد تا سر انجام با سفر ایشان موافقت شد و راهی کوی دوست گردید و مدّت چهار ماه چون پروانه به گرد دوست گردید و رنج گذشته را با وصل فراموش کرد. چون از سفر بازگشت، نتوانست فراق یار را تحمّل کند؛ از این رو، در سال 1380 هـ . ش در سن 74 سالگی به وصال یار نایل شد. آرامگاه این بزرگوار(رح) در روستای سوران ـ از توابع شهرستان تایباد ـ واقع است.

در فراق حاج خلیفه عبدالعزيز از بسمل
 

دردا كه رفت جانم من از جهان نرفتم

 جان و جهاني از بر من از ميان نرفتم
 

حاجي خليفه صوفي عبدالعزيز عارف

بود هم زباني و من با هم زبان نرفتم
 

       او رفت و من بماندم با درد و غم هم آغوش
بر خاك او نشستم زاين خاكدان نرفتم

 

 جاي هزار دستان تنها چو بومي در بام

هم­داستان به دوستان در بوستان نرفتم
 

  مرگش بديدم و ترك«بسمل»ز تن نكردم

   سنگش به سر نشاندم خود بي نشان نرفتم
 

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)