مکتوب 36 جلد اول مکتوبات حضرت امام ربانی رحمة الله علیه

مکتوب 36 جلد اول مکتوبات حضرت امام ربانی رحمة الله علیه
خلاصه

شریعت را سه جزو است؛ علم و عمل و اخلاص.

4 5 00

مکتوبات امام ربانی و شرح آن: مکتوب 36 جلد اول

متن: شریعت را سه جزو است؛ علم و عمل و اخلاص. تا این هر سه جزو متحقق نشوند، شریعت متحقق نشود و چون شریعت متحقق شد، رضای حق سبحانه و تعالی حاصل گشت، که فوق جمیع سعادات دنیویّه و اخرویّه است. «وَ رِضوَانٌ مِنَ اللهِ أَکبَرُ» پس شریعت متکفل جمیع سعادات دنیویّه و اخرویّه آمد و مطلبی نماند که به ماورای شریعت در آن مطلب احتیاج افتد.
طریقت و حقیقت که صوفیه به آن ممتاز گشته اند، هر دو خادم شریعت اند در تکمیل جزو ثالث، که اخلاص است.
پس مقصود از تحصیل آن هر دو، تکمیل شریعت است، نه امر دیگری ورای شریعت.
احوال و مواجید و علوم و معارفی که صوفیه را در اثنای راه دست می دهند، نه از مقاصد اند، «بَل اُوهَامٌ وَ خِیَالاتٌ تُرَبَّی بِهَا اَطفَالُ الطَّرِیقَة» از جمیع این ها گذشته به مقام رضا باید رسید که نهایت مقامات سلوک و جذبه است. چه مقصود از طیّ منازل طریقت و حقیقت، ماورای تحصیل اخلاص نیست که مستلزم مقام رضاست.
از تجلیات سه گانه و مشاهدات عارفانه گذرانیده، از هزاران یکی را به دولت اخلاص و مقام رضا می رسانند. کوته اندیشان احوال و مواجید را از مقاصد می شمرند و مشاهدات و تجلیّات را از مطالب می انگارند، لاجرم گرفتار زندان وَهم و خیال می مانند و از کمالات شریعت محروم می گردند. «کَبُرَ عَلَی المُشرِکِینَ مَا تَدعُوهُم إِلَیهِ اللهُ یَجتَبِی إِلَیهِ مَن یَشآءُ وَ یَهدِی إلَیِه مَن یُنِیبُ»

**********************

شرح

حضرت امام در این مکتوب دو طایفه را تنبیه می کنند: اوّل صوفیانی که به کمال شریعت پی نبرده و طریقت و حقیقت را مغز و شریعت را پوست دانسته¬اند. شاید گمان می کنند که ما از آن حضرت صلی الله علیه و سلم محبوب تریم که مغز را به ما داده است و پوست را به آنها، عجب بی فکری است!
به خواب اندر مگر موشی شتر باشد
دوم علمایی که طریقت و حقیقت را سوای شریعت انگاشته و آن را فضولی و بدعت دانسته اند، در حالی که تصوّف کمالی زائد بر شریعت نیست، بلکه یک جزء شریعت است؛ زیرا اخلاص از جمله مأمورات شریعت است.
تنبیه: تعریف علما به شرح ذیل است. علما کسانی اند که در علم و عمل می کوشند و به غرض جاه و ریاست، به علم و عمل مشغول و از اخلاص که جزو اعظم مأمورات شرعی است، غافل اند؛ اخلاصی که دارند، صورت اخلاص است و طریقت و حقیقت را که اخلاص می باشند، چیز بی معنی می شمارند و از تزکیه ی نفس که جزو اعظم بدن انسان و مشار الیه به لفظ أنا است، بی خبرند؛ گاهی به صورت اخلاص متلبس اند و گاهی از آن نیز عاری می باشند.
سؤال: صورت و حقیقت اخلاص چه فرقی با هم دارند؟
جواب: صورت اخلاص این است که شهرت و رفعت را دوست دارد و با شهرت یافتن اعمال نیک خود خوشحال می شود، امّا به تکلّف از آن دوری می کند؛ بنابراین اعمال او محتمل است؛ گاهی برای رضای نفس و گاهی برای رضای او تعالی است. در حقیقت اخلاص که پس از تزکیه ی نفس دست می دهد، ترک شهرت و رفعت حاصل می گردد و عارف از این اشیای پست، بهره نمی گیرد. همه ی اعمال او در هر زمان و مکانی، مخصوص برای رضای او تعالی انجام می شود و نیز صاحبان صورت اخلاص، عملی را که به اخلاص انجام دهند، برای جلب منفعت و دفع ضرر از خود خواهد بود و لایق عبادت او تعالی نخواهد بود؛ بنابراین از این تحقیق معلوم می شود که صوفیانی که کمالات خود را از کمالات شریعت برتر می دانند، مغرور و علمایی که طریقت و حقیقت را بیگانه از شریعت می دانند، بی خبرند. آنها آیه کریمه ی «مخلصین له الدین» و «الا لله الدین الخالص» را از یاد برده اند.

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)