مقصد طریقت

مقصد طریقت
خلاصه

اولیاء خداوند هیچ ترسی بر ایشان نیست ،اصلاح و صفای باطن،هدف طریقت یا تصوّف یا فقه معنوی، ترویج ولایت خاصّه بین مؤمنین است،ولایت عامّه و ولایت خاصّه ،تفویض امور به خداوند،

4 5 00

«أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ کَانُواْ يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا وَ فِي الأخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» (سوره یونس 64-62) آگاه باشید که بی شک، اولیاء خداوند هیچ ترسی بر ایشان نیست و نه ایشان غمگین نمی شوند. این اولیاء کسانی هستند که ایمان آورده اند و پرهیزکاری اختیار می کنند، برای ایشان هست خوش خبری در زندگی دنیا و آخرت؛ نیست تبدیلی در دستورات الله، این کامیابی بزرگ است.

مدار ولایت

در آیه ی کریمه مدار ولایت را دو چیز اعلام کرده است:1. ایمان کامل 2. تقوای کامل. یعنی به هر درجه که ایمان و تقوی حاصل کند، ولایت نیز به همان درجه نصیب می گردد. ولایت بر دو گونه است: ولایت عامّه و ولایت خاصّه.

اگر کسی به تصحیح عقاید ضروریّه ولو تقلیداً بپردازد و اعمال ضروری(فرایض) را نیز انجام دهد، ادنی درجه ولایت را حاصل کرده است و این نصیب هر مؤمن است و این را ولایت عامه می نامند. امّا برای حصول ولایت خاصه دو چیز ضروری است: ایمان کامل و تقوای کامل و این هر دو بجز از اصلاح باطن میسّر نمی گردد. این مشخص است که محل ایمان دل است و تقوی اگرچه به ظاهر تعلّق دارد، لیکن اعمال بدون اخلاص معتبر نیست که این هم به دل تعلق دارد. قالَ رَسولُ اللهِ صلّی اللهِ علیهِ وَ سَلِّم: التَّقوی ههُنا و اشارَ إلی الصَّدرِ. رسول اکرم صلی الله علیه و سلّم فرمود: تقوی اینجاست و به طرف سینه اشاره کرد. مسلم

خلاصه وقتی که تحصیل ایمان کامل و تقوای کامل فرض شد و چون اینها موقوف بر اصلاح باطن است، پس اصلاح باطن هم فرض شد.

در شریعت مقدس اعمال بر دو نوع است: 1. مأمورات 2. منهیات

مأمورات عقاید و اعمال تلفظ کلمه توحید، نماز، روزه، حج، زکات، خدمت والدین، امر به معروف و نهی از منکر و امثالهم می باشد. منهیات عقاید و اعمال پرهیز از کلمات کفر و افعال شرک و زنا و دزدی و ربا و رشوت گرفتن و مثل آن ها می باشد.

بعضی از اعمال تعلّق آنها بر باطن است مثل: ایمان، تصدیق عقاید حقّه، صبر، شکر، توکّل، رضا به قضا، تفویض امور به خداوند، اخلاص، محبت خداوند متعال و رسول او صلی الله علیه و سلّم و غیره اینها هم مأمورات هستند.

عقاید باطله، ناشکیبایی، ناشکری، ریا، تکبّر و خودپسندی، رعونت نفس و غیره را رذایل باطنی می نامند و منهیات شرعی می باشند.

خلاصه هم اعمال ظاهر و هم اعمال باطن وظیفه شرعی است؛ برای مثال همانطور که خداوند فرمود: «أقیموا الصّلاةَ و اتوا الزّکاةَ» (برپا دارید نماز را و بدهید زکات را) فرمود: «یا أَیُّها الّذینَ أمَنوا إصبِروا» (ای ایمان داران! صبر کنید«و شکروا» و شکرگذار باشید) همانطور که فرمود: «کُتِبَ علیکُم الصّیام» (فرض شد بر شما روزه) و فرمود: «وَ الّذینَ امنوا أشدُّ حُبّاً لِلهِ» (کسانی که ایمان دارند، سخت ترند از لحاظ محبت با خدا). اگر بعضی از نمازگزاران نکوهش شده اند در آیه ی «إذا قاموا إلی الصّلاةِ قاموا کسالی» (وقتی که برخیزند به نماز برمی خیزند به سستی) و «یُرآءونَ النّاس» هم ذکر شده است در مذمّت ریاکاران.

در احادیث نیز همان طور که ابواب نماز و بیع و نکاح موجود است، ابواب حسد و تباغض(کینه ورزی) و ریا و تکبر موجود است.

با کمی تفکر معلوم می گردد که تمام اعمال ظاهر وسایل اصلاح و صفای باطن اند و صفای باطن مقصود و نجات دهنده می باشد و کدورت باطن موجب هلاکت است. فرموده الله تعالی: «قَد أَفلَحَ مَن زکّاها وَ قَد خابَ مَن دَسّها» (البته به فلاح رسید آن که نفس خودرا پاکیزه کرد و ناکام شد کسی که او را آلوده و مکدّر ساخت).

بنابراین هدف طریقت یا تصوّف یا فقه معنوی، ترویج ولایت خاصّه بین مؤمنین است و برای همین تلاش می شود و هرجا که از ولی یا أولیاء نام برده می شود، همین گروه مقصود می باشد.

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)