آگاه باشيد كه براي كسب فنا و بقا و حضور و آگاهي، طريقه ي نقشبنديه مناسب ترين طريقه براي كسب و سلوك و تهذيب باطني است
آگاه باشيد كه براي كسب فنا و بقا و حضور و آگاهي، طريقه ي نقشبنديه مناسب ترين طريقه براي كسب و سلوك و تهذيب باطني است
سالك بايد بداند که شيخ هيچگاه از او غافل نيست و هميشه به حسب باطن مراقب اوست و هر خطا و لغزشي که از وي سر زند بر آن آگاه است؛ بنابراين بايد هميشه از اِشراف و اطّلاع باطن شيخ هراسان باشد و در پنهان و آشكار از ارتکاب امري که مناسب حضور شيخ نباشد، بپرهیزد
هنگامي كه ذكر يكي از برادراني كه به واسطهي خطايي از دولت صحبت دور شده و از شرف خدمت محروم گرديده به ميان آيد، بايد با خير و خوبي از او ياد کنند و حقّ صحبت گذشته را فرو نگذارند تا به غيبت كه در صحبت بدترين صفت است، مبتلا نشوند. پوشيده نماند كه به حكم آيهي كريمه «وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً» (و يكي از ديگري غيبت ننمايد، حجرات/ 12) ترك غيبت فرض و ارتكاب به آن حرام است
وقتي ياران به صورت حلقه نشسته باشند، نبايد کسي در ميان حلقه بنشيند؛ چون مکروه و ممنوع است، مگر بنا بر ضرورتي مانند اينکه با کسي سخني داشته باشد يا خدمتي به جاي آورد.
علامت صدق نيّت و خلوص باطن در صحبت این است که هر چه کارهاي پست و زبون پيش آيد به انجام آن قيام نمايد و از اقدام به آن ننگ و عار نداشته باشد و به دليل حفظ نام و آبرو حتّي لحظهاي به ترك آن فكر نکند.
هدف کسانی كه در بدايت سفر كرده و در نهايت مقيم شدهاند تحصيل علوم دينی، زيارت مشايخ طريقت، طلب مرشد كامل، ترك خواستههای نفسانی، مشاهدهی آثار و نشانهها و عجايب مخلوقات و عبرت گرفتن از آن، اختيار گمنامی، زيارت حرمين و مانند اينها بوده است.
نشانهي صدق و اخلاص در خدمت این است که علاوه بر رعايت شرايط و آداب خدمت، نياز و فروتني و تواضع وي نسبت به آنهايي که در خدمتشان است زياد شود و اين خدمت باعث گستاخي وي به مشايخ، بزرگان، نزديکان و برادران نشود.
اطاعت از اوامر و نواهي شيخ،بهترين كلام آن است كه اندك باشد و به مقصود راهنمايي كند بهترين كلام آن است كه اندك باشد و به مقصود راهنمايي كند مراقب نفس خود باشد تا مبادا دچار خودخواهي و خودپرستي گردد.بر حذر بودن از مکر شيخ
بعـد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و سلّم صحابه كرام بدان آراسته بودند در حالـي که نبـی اکرم صلی الله علیه و سلّم فرموده اند: خداوند هيچ چيزی در سينه ام قرار نداد مگر آنکه آن را در سينه ي ابوبکر قرار دادم.
مبنای طريقه نقشبنديه بر عمل به يازده کلمه و قاعده است که از تجربه مشايخ طريقه برگرفته شده و گسترش يافته است. هشت کلمه آن از شيخ عبدالخالق غجدوانی(رح) ـ متوفی 575 هـ . ق ـ و سه کلمه آن از شيخ اکبر، خواجه محمّد بهاءالدّين نقشبند(رح) ـ 717 تا791 هـ . ق ـ نقل شده است.
شيخ بهاءالدين محمّد بن محمّد بن محمّد(رح) مشهور به نقشبند و ملقّب به «محمّد البخاری» است. در ماه محرّم سال (717 هـ ق) در قريه ي قصر هندوان که بعداً به (قصر عارفان) نام نهاده شد، متولّد گرديده است. در برخی منابع بيان شده که او سيّد حسينی است و جدّ بزرگش محمّد جلال الدّين مي باشد. خواجه بهاءالدين نقشبند(رح) مريد خواجه محمّد باباي سماسی(رح) است که شيخ طريقه ی خواجگان است. خواجه محمّد باباسماسی(رح) در سال (755 هـ ق) وفات يافته است.