22 5 1400
طاعت در جوانی

قوت جوانی را صرف طاعات و عبادات نمایند و حدیث شَابٌ نَشَأَ فِی عِبَادَةِ اللهِ شنونده باشند.حضرت پیامبر ﷺ در آن فرموده‌اند۷ گروه که در قیامت زیر سایه‌ی خود پناه می دهد که یکی از آنان جوانی است که در عبادت خداوند متعال رشد و نشأت داشته باشد

22 5 1400
عشق و محب این طایفه

رابطه‌ی محبت است که محبّ را همواره با محبوب می‌دارد و به صفات کامله او موصوف می‌سازد و طالب را به رنگ مطلوب می‌برآرد و جوش عشق است که سالک را از وجود بشریت سبکبار می‌کند و از تنگنای انانیت می‌رهاند، او را از او می‌رباید و بی او در حریم قدس جا می‌دهد و به منازل قرب می رساند.

21 5 1400
در مذمّت دنیای فانی

پس بر ما پس‌ماندگان ناگزیر است که عمر دو روزه را به غفلت نگذرانیم و به خواب خرگوش نسازیم و به این سرای فانی دلبند نشویم و فریفته‌ی این قحبه‌ی غدار نگرویم

21 5 1400
نعمتهای خداوندی

از نعمتهای خداوندی جَلَّ سلطانه چه توان نوشت که ظاهر و باطن را احاطه کرده است.تا به ترک ظاهر اثم شکر نعمتهای ظاهره ادا یابد و به ترک باطن اثم که گرفتاری و التفات به ماسوا از جمله آن است، شکر نعمتهای باطنه به حصول انجامد.

21 5 1400
توشه آخرت

اوقات را در طاعات و عبادات و ذکر و فکر صرف نمایند و زاد سفر طویل را مهیا سازند، کریمه‌ی وَلْتَنظُرْ نَفۡسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ را نیک تأمّل کنند

21 5 1400
رضایت به نعمت و مصیبت

رضایت به نعمت و مصیبت.علامت محبت به خداوند متعال برابری انعام(نعمت دادن) و ایلام(به درد آوردن و رنج افکندن) محبوب است

21 5 1400
مدار کار بر استقامت

مدار کار بر استقامت است، اَلاِسْتِقَامَةُ فَوقُ الکَرَامَةِ (استقامت بر شریعت از کرامت و خوارق عادات بهتر است).، امثال ما بوالهوسان که هوس استقامت کنیم و دَم از استقامت زنیم، هوس و خیال است!

21 5 1400
مقصود سلوک

مقصود از سیر و سلوک تکمیل ایمان است نه تماشای صور غیبیه که داخل عبث است. هرگاه خواهی که اظهار کرامت و خرق عادات نمایی و خلق را معتقد خودگردانی و از این راه از مردم امتیاز پیدا کنی هر آیینه کبر و ریا و هستی پدید آید

21 5 1400
محبت و اطاعت

و دوام توجه و اقبال را به جناب قدس او از اجلّ نعم دانید و استهلاک و اضمحلال در فضای اطلاق اعظم مقاصد شمارید،و بر محبت و اطاعت شیوخ مستقیم باشید که مدار این راه بر آن است. و عروةالوثقی شریعت غرّا را از دست ندهید و سنن نبویّه ﷺ را به دندان محکم بگیرید

21 5 1400
آموزش ذکرقلبی از زبان عروةالوثقی

به زبان دل تکرار لفظ مبارک الله الله کنند، چنانچه در دل حرفی بگذارند، در این ذکر حبس دَم[نَفَس] نکنند، و نه دَم[نَفَس] را در ذکر دخل دهند و دَم[نَفَس] بطور خود می‌آمده باشد و زبان را اصلاً حرکت ندهند،

21 5 1400
در تشویق زکات

از اموال نامیه و انعام سایمه زکات، به مصارف آن به رغبت باید داد.هرگز صدقه، از مال کم نمی‌کند، و يقيناً خداوند در برابر گذشت بنده‌اش، عزت او را زياد می‌کند، و هر بنده‌ای برای خدا تواضع کند، خداوند عز و جل (مقام) او را بلند می‌گرداند.

21 5 1400
تشبه به سرور دین و دنیا

در اتباع #سنت به جان کوشند. تشبه را به سرور دین و دنیا ﷺ در تمامی امور جزئی و کلی و عادات عبادات سعادت عظمی دانند و مثمر برکات و منتج درجات عالی تصور نمایند.

21 5 1400
خدمت به اهل الله

هرکسی این سه عمل را ننگ نداند، پس او مؤمن است: خدمت به همسر و خانواده، همنشینی با فقیران و همسفره شدن با خادمان. این اعمال از علامات مؤمنینی است که خداوند آنان را در کتابش توصیف کرده است؛ همانا آنان حقیقتاً مؤمنان واقعی هستند

21 5 1400
نعمت خوشگوار در این حیات

نعمت خوشگوار در این حیات بی‌مدار، تعطش و انتظار است و التهاب از شوق احدیت و درد و حزن و اضطراب است در هوای هویت این شوق و اندوه، این شوق و اندوه، سرمایه‌ی سعادت است و این اضطراب و التهاب سرچشمه یافت. است و این اضطراب و التهاب سرچشمه یافت.

21 5 1400
بهترین توشه ها

این حیات چندروزه بسی مغتنم است، باید که در اهم امور صرف یابد.و هرکس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده استبهترین توشه‌ها ورع و تقوا است. اتیان اعمال خیر آسانتر است بر نفس از اجتناب معاصی و هر عمل که اشق است بر نفس اجر آن به اضافه زیاده است.

21 5 1400
مقصود از خلقت

حق سبحانه آدمی را مهمل نیافریده و بطور او نگذاشته تا هرچه داند بکند و هرگونه خواهد زندگانی نمایدعمر چند روز بسی عزیز است و فرصت مغتنم، باید که در اهم امور صرف یابد، افسوس است که به بیهوده و بی‌معنی بگذرد

21 5 1400
اقسام شریعت

شریعت را سه جزو است: علم و عمل و اخلاص. علم و عمل را علمای ظاهر متکفل‌اند. حقیقت اخلاص که جزو ثالث است، مربوط به معرفت و وابسته به خدمت صوفیه کرام که علمای باطن‌اند.

21 5 1400
احیای سنت

کمر همت را در احیای #سنت #پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بربندد، در ظلمات بدعت که عالم را فرا گرفته است در این طور وقت علی الخصوص احیای سنت کاریست بزرگ.

21 5 1400
دنیا موطن طاعات و عبادت

دنیا جای عیش و آسایش نیست، محل کشت و کار است و موطن طاعات و عبادت. عیش و آسایش معدّ به آخرت است، محنت اینجا منتج راحت آنجاست،

21 5 1400
دنیا محل زراعت است

خداوند متعال آدمی را مهمل نیافریده و به طور او نگذاشته تا هر چه داند بکند و موافق هوای نفس و خواهش طبیعت زندگانی نماید،دنیا محل زراعت است، در وقت زراعت به عیش پرداختن و به لذات فانیّه غیرمرضیه ساختن، خود را از عیش ابد مرضی بازداشتن است.

21 5 1400
مذمّت دنیا

عاقل آنست که به این چنین متاع فاسد، فریفته نشود و به چنین کالای فاسد گرفتار نگردد و در این فرصت قلیل رضامندی مولای حقیقی جل شأنه حاصل نماید و توشه‌ی آخرت آماده سازد. دنیا به ظاهر شیرین است و به صورت طراوت دارد،

21 5 1400
درهای توبه مفتوح است

درهای توبه مفتوح است و از تقصیرات که هیچکس از آن خالی نیست، عفو و مغفرت خواهند و به زاری مستغفر بوند

21 5 1400
کمالات صوری و معنوی

به درستی که کمالات صوری و معنوی در دایره شریعت بیضاء گنجانده شده و در تبعیت و پیروی پیامبر اکرم ﷺ محصور داشته است.

21 5 1400
نصیحت جامع برای ترغیب بر تسلیک طریقه نقشبندیه

بهترین طریق از برای سلوک و تسلیت راه حق جل و علا، طریقه علیه نقشبندیه. و طریقی است که اقرب طرق بود و البته موصل باشد و نهایت در بدایت آن مندرج بود و بعد از وصول به درجه کمال آگاه ایشان فوق آگاهی دیگران گشته. است

21 5 1400
خوارق افضل اند یا معارف

معارف الهی تعالی افضل از خوارق عادات و کشف مغیبات از مخلوقات است، زیرا که معارف، کشف اسرار ذات و صفات واجبی تعالی و تقدس است

21 5 1400
صحبت اهل الله

کسی که با اهل الله، محض از برای دنیا صحبت دارد و آخرت ملحوظ نبود، از برکاتشان محروم مطلق است و خسران دنیا و آخرت نصیب وقت اوست؛

21 5 1400
هدایت بنده

هدایت کردن حق سبحانه و تعالی بنده را به صراط_مستقیم عبارت از آن است که هر ضیقی که در صدر وی بود.دور کندو هیچ تنگی در سینه وی از هیچ وجه نماند و یسر تام در امتثال اوامر و انتها از نواهی حاصل آید

21 5 1400
بنده مقبول

حضور به نوعی باشد که نفس حاضر نیز در میان نبود و رخت به صحرای عدم کشد و حضور خودبخود روی دهد.الله تعالی از رقت ماسوا محرر کند و در مدارج قرب ترقیات دهد

21 5 1400
معالجه لذات و تنعمات فانیه

فلاح حقیقی در ترک استیفای لذّات است مهماامکن و هر که مرتکب است و معالجه‌ی آن در کار دارد نیز از مضرت آن رسته است.

21 5 1400
ثمرات همنشینی

گفت روزی حضرت بایزید بسطامی رحمه الله بعد از نماز عصر دست به دعا برداشته بود، من نیز در آن دعا شریک بودم و دست برداشته‌ام آمین می گفتم؛ به طفیل آن دعا را بخشیدند

21 5 1400
لذت وصال زیاده از لذت جنات

لذت وصال زیاده از لذت جنات نعیم است و الم فراق بدتر از ع لذت طاعت و فرمانبرداری صاحب حقیقی را زیاده از لذت محرمات باید دانست.ذاب جحیم.

21 5 1400
دوام حضور

دوام حضور نسبت به باطن ممکن، بلکه واقع است علی الخصوص در طریقه ما، به کرم الله سبحانه این دوام یسیر الحصول است و در ابتدا دست می دهداین دوام به ظاهر متعسر است، چرا که ظاهر را که به کثرت آویخته است، از غفلت چاره نیست، و از خواب و اختلاط با مردم گذر نه.

21 5 1400
خلاصه‌ی سلوک به طریق اجمال

اوقات را به ذکر و مراقبه بسر برند، به حدی که دل را انقطاع تام از ماسوای خداوند متعال حاصل آید و تعلق حبی و علمی او از اشیا زائل گردد؛ حضور مع الله سبحانه وصف ذاتی دل شود و از تصنع و تکلف یادکرد وارد، چنانچه سمع صفت سامعه و بصر صفت باصره.

21 5 1400
فنای نفس

مقصود از فنای نفس زوال گرفتاری مادون حق سبحانه و تعالی است چه آفاق و چه انفس که سم قاتل و مرض مهلک است،

21 5 1400
آوان آخرالزمان

چون آوان آخرالزمان است و دین سستی پیدا کرده است و #سنت متروک گشته و بدعت شایعه شده، تحصیل علوم و نشر آن در این طور وقت ظلمانی از اهم مهام است و #احیای_سنت محمدیه ﷺ از اعظم مقاصد.

21 5 1400
استقامت بالاتر از کرامت

اگر از احوال و مواجید هیچ ظاهر نشود و استقامت بر شریعت و سنّت و بر محبت حضرت ایشان[منظور پیر و مرشد] باشد، باکی ندارد و از حقیقت بی‌نصیب نیست.

21 5 1400
عقود و صرف عمر

عمر چند روزه را در اهم امور که معرفت خداوند است صرف نمایند و احیای لیالی و گریه سحری را از مغتنمات شمرند و شب‌های تار را به انوار و اذکار روشن دارند

21 5 1400
مقصود از خلقت انسان

معرفت شرط عبادت آمد و عبادت بی‌معرفت صورت نبندد و چیزی که مطلوب بی آن تمام نشود آن چیز نیز واجب و مطلوب است.مقصود از خلقت انسان تحصیل معرفت خداوند است

21 5 1400
وحدت و کثرت

وحدت و کثرت ضد یکدیگرند؛ طالب وحدت را ترک کثرت ناگزیر است، هر قدر جهات کثرت با خود دارد همان قدر دور و مهجور است.

21 5 1400
وصول به مطلوب

وصول به مطلوب بی گذشتن از خود ممکن نیست.طالب حق جل و علا تا از لباس عاریتی منخلع نشود و از مادون او نرهد و از منتسبات تهی نگردد و از خود نگذرد، راهی بجناب قدس او سبحانه نیابد و متخلق به اخلاق باقیه نگردد.

21 5 1400
دوام حضور مع الله

اوقات را معمور دارند و در اهم امور صرف نمایند و در سرّ و عقلانیه به خوف و تقوا بوند و قوت جوانی را مصروف طاعات سازند

21 5 1400
تلوینات احوال

تلوینات احوال بعضی طالبان را که در اثنای راه دست می‌دهد، پیش از وصول به درجه فنا و بقا از مطالب نیست و غیر حق تعالی است.

21 5 1400
عمل به شریعت غرا و سنت مصطفوی (ص)

شریعت غرا عمل نمایید و سنت مصطفی ﷺ را در همه امور پیشوا سازید که نجات اخروی و وصول به درجات قرب الهی جل شانه مربوط به آن است و احیای لیالی و گریه سحری را غنیمت باید داشت و از انهماک در لذات فانیه محترز باید بود که باطن را مکدر و بی رونق می‌سازد و با همه کس خندان و گشاده ابرو باید پیش آمد

21 5 1400
حلاوت طاعات و حقیقت بندگی

حقیقت بندگی و حلاوت طاعات وقتی به حصول انجامد که قبله‌ی توجه جز بارگاه صمدیت نبود و مرجع حقیقی در همه امور حق سبحانه باشد

21 5 1400
هدایت کردن حق سبحانه و تعالی بنده را

هدایت کردن حق سبحانه و تعالی بنده را به #صراط_مستقیم عبارت از آن است که هر ضیقی که در صدر وی بود دور کند و این امور را عین صواب و انسب بیند و به طوع و رغبت تام از این اشیا راضی گردد؛

21 5 1400
تقدیر و اراده خداوند

هر رنج و الم که می‌رسد، چون به تقدیر و اراده خداوندی است، غیر از رضامندی چاره و گذر نیست. بر وظایف طاعات چُست باشند و بر اوجاع امراض صبر و شکیبایی نمایند و عافیت را از کرم او سبحانه طلب نمایند

21 5 1400
شیرینی و تلخی دنیا

طالبان حق جل و علا از فعل او سبحانه باید که شاد و خرم باشند، بلکه لذت گیرند.شیرینی دنیا تلخی آقلّت تمتعات دنیویه سبب سهولت حساب اخروی است، و تلخی دنیا شیرینی آخرت است.

21 5 1400
ظاهر و باطن صوفی

طالب حق جل و علا تا از محبت ماسوای او تعالی بلکه از دید و دانش او نرهد، به مطلب اعلی نرسد.الصوفی کائن و بائن به همین اعتبار گفته‌اند که صوفی از روی صورت و ظاهر هرچند با خلق است، لیکن از راه باطن و معنی از همه گسسته و وارسته است؛

21 5 1400
سوز و گداز طالب حق

دنیا سراسر محل فراق و اندوه است، موطن لقا، آخرت است حق سبحانه به اعمال آن سرگرم دارد تا لقای قیامت صورت بندد؛طالبان او در این دنیا، همواره جگر کباب و دیده پرآب اند و همه وقت سوگوار در سوز و گداز و بیقرار؛