سبق بيست و ششم : نيّت حقيقت كعبة ربّاني: «فيض ميآيد از ذات بحت كه مسجود همة ممكنات و منشأ دايرة حقيقت كعبة ربّاني است بر هيأت وحداني من.
سبق بيست و ششم : نيّت حقيقت كعبة ربّاني: «فيض ميآيد از ذات بحت كه مسجود همة ممكنات و منشأ دايرة حقيقت كعبة ربّاني است بر هيأت وحداني من.
سبق سي ام: دايره حقيقت ابراهيمي است. سبق سی و يكم: مراقبه دايره حقيقت موسوي است كه كنايه از محبت ذاتيه صرف اسـت. سبق سي و دوم: مراقبه دايره حقيقت محمدي است كه مسمي به حقيقت الحقايق است. سبق سي و سوم: مراقبه دايره حقيقت احمدي است.
سبق سي و چهارم: مراقبه دايره حب صرف است. سبق سي و پنجم: مراقبه مرتبه لاتعيّن و حضرت اطلاق است.
سبق سي و ششم: بدان كه دايره سيف قاطع مقابل دايرة ولايت كبري واقع شده است. ** سبق سي و ششم: بدان كه دايره سيف قاطع مقابل دايرة ولايت كبري واقع شده است.
1. سیر الی الله 2. سیر فی الله 3 . سیر عن الله بالله 4. سیر عن اشیا بالله اين بيان سبقات و مقامات حضرات ما نقشبنديه مجدديه معصوميه به طور نهايت اختصار ارقام شدند.
مراقبه دايره ولايت كبـري است،يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ»تهلیل لسانی با ملاحظه معنی مفید است،تجلّي توحيد شهودي، تهذيب اخلاق و تزكيه،مسمي به قوس است خاص بر لطيفه نفس من،فیض می آید از ذاتی که محب من است
مراقبه اسم ظاهر است كه مشتمل بر دايره ولايت صغري و دايره ولايت كبري ،يكي اسم الظاهر است و ديگر اسم الباطن.عروج و نزول و توجه به حضور عناصر ثلاثه را حاصل مي شود عمل به رخصت
كمالات نبوّت و رسالت و اولوالعزم فوق مرتبه اسماء و صفات و شئونات و اعتبارات است ،كمالات نبوّت و رسالت و اولوالعزم فوق مرتبه اسماء و صفات و شئونات و اعتبارات است ،موج هايي از اقيانوس بي كران ذات بحت الهي است
منشأ دايره ولايت صغري كه دايره ظلال اسماء و صفات است ،مبدأ تعيّن اوست،ه شطحيّات سخن میگویند،فناي قلب كه تعلّق حسّي و علمي به غیر و خطره ماسوي از سينه رخت بربندد.
سبق يازدهم: مراقبه فناي قلب است. سبق دوازدهم: مراقبه فناي روح است.سبق سيزدهم: مراقبه فناي سرّ است. سبق چهاردهم: مراقبه فناي خفي است. سبق پانزدهم: مراقبه فناي اخفي است.
لطایف عالم خلق عبارتند از نفس و سلطان الاذکار(آب، باد، خاک و آتش)
نفي و اثبات -لااله الّا اللههرگاه ذكر به عدد بيست و يك همراه مراعات شروط آن رسيد، حتماً نتيجه حاصل مي شود
مراقبه، عبارت از انتظار فيـض از مبدأ فيّاض و ملاحظه ورود آن بر ورودگاه آن است
سيـّد احمـد نام از مقـرّبان و شاگردان جناب حضـرت مولانا شيـخ عبدالرّحمن جامي(رح) به قلم خود نوشته است كه ايـن رساله از نوشتـه جناب مولانا حقايق پناهي مرحـومي مخدومي حضـرت مولانا جامي ـ قَدَّسَ اللهُ تَعَالَي رُوْحَهُ ـ به جهت شاه گيلان به التماس وي نوشته اند اين است.
ذكر خداوند متعال(ج) چه لساني و قلبي باشد از اكبر طاعات و اتم عبادات و اجل رياضات و اهم مواصلات و اقرب قربات خداوند متعال(ج) مي باشد و از عبارات تفاسير به وضاحت معلوم گرديد حقيقت ذكر، فناي ذاكر است در مذكور(ج) و از احاديث نبوي(ص) معلوم گرديد كه ذكر الهي فريضه دائمي است بر ذمه بنده كه عذر تارك آن به استثناء مغلوب العقل پذيرفته نمي شود
سبق دهم: مراقبه احديت که آن را دایره امکان نیز می گویند نيتش اين است: «فيض مي آيد از ذاتي كه جامع جميع صفات كمالات و منزه از جميع نقصانات است خاص بر لطيفه قلب من»